روانشناسی تربیتی
مهدی دستا؛ امید شکری؛ شهلا پاکدامن؛ جلیل فتح آبادی
چکیده
این پژوهش با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خرد با توجه به ابعاد، مقولهها و مولفههای الگوی خرد در جامعه ایران انجام شد. جامعه پژوهش شامل افراد بالای 20 سال ایرانی بود. 985 نفر از گروههای مختلف قومی، جنسیتی، سنی و تحصیلی به کمک روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. نتایج تحلیل عامل تاییدی نشان داد که ساختار 6 بعدی خرد یعنی عوامل ...
بیشتر
این پژوهش با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خرد با توجه به ابعاد، مقولهها و مولفههای الگوی خرد در جامعه ایران انجام شد. جامعه پژوهش شامل افراد بالای 20 سال ایرانی بود. 985 نفر از گروههای مختلف قومی، جنسیتی، سنی و تحصیلی به کمک روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. نتایج تحلیل عامل تاییدی نشان داد که ساختار 6 بعدی خرد یعنی عوامل علی (مهارتها و تواناییهای شناختی، هوش هیجانی و ویژگیهای شخصیتی)، مقوله اصلی (یکپارچگی، هماهنگی و تعادل ابعادی وجودی)، شرایط زمینهای (دینداری، معنویت و تعالی خود، اخلاق، تامل و تجارب چالشانگیز)، شرایط مداخلهگر (عوامل محیطی، نظام آموزش رسمی و غیررسمی و خانواده)، راهبردها (استدلال خردمندانه، نگرش و رفتارهای جامعهپسند، بهزیستی، مشاوره، راهنمایی و رهبری دیگران) و پیامدها (کمال و سعادت انسان، خیر مشترک و جهانی عادلانهتر) با دادهها برازش مناسبی داشتند. بهطور کلی خرد را میتوان بهعنوان صفت منحصربهفرد، پیچیده و چندمولفهای انسانی تعریف کرد که یکپارچگی پویا و متعادل مولفههای مختلف را در بر میگیرد. باید اذعان داشت توصیف خرد بهعنوان بهترین بودن در همه ابعاد، موجب شود بسیاری آن را یک ایدهال غیرقابل دسترس ادراک کنند، در حالی که خرد را میتوان بهعنوان یک پیوستار در نظر گرفت که افراد ممکن است در طیفی از خیلی کم تا خیلی زیاد در ارتباط با این ابعاد قرار گیرند. این ابعاد بهصورت همافزایی در مسیر افزایش سطح خرد عمل میکنند و در واقع میتوان گفت خرد بزرگتر از جمع اجزای آن است.
علی خدائی؛ امید شکری
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف آزمون روایی عاملی مقیاس عدم تعهد به اخلاق مدنی (CMDS) در بین گروهی از دانشجویان ایرانی انجام شد. روش: در مطالعه همبستگی حاضر، از جامعة دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی، 364 دانشجو (192 پسر و 172 دختر) با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به مقیاس عدم تعهد به اخلاق مدنی پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف آزمون روایی عاملی مقیاس عدم تعهد به اخلاق مدنی (CMDS) در بین گروهی از دانشجویان ایرانی انجام شد. روش: در مطالعه همبستگی حاضر، از جامعة دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی، 364 دانشجو (192 پسر و 172 دختر) با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به مقیاس عدم تعهد به اخلاق مدنی پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی عاملی مقیاس عدم تعهد به اخلاق مدنی از روشهای آماری تحلیل عامل تأییدی و به منظور بررسی همسانی درونی آن از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تاییدی بر پایه نرمافزار AMOS نشان داد که در نمونة دانشجویان ایرانی ساختار چندبُعدی مقیاس عدم تعهد به اخلاق مدنی شامل توجیه اخلاقی، زبان مبتنی بر حُسن تعبیر، مقایسه سودمند، جابجایی مسئولیت، انتشار مسئولیت، تحریف پیامدها، اسناد سرزش و شخصیتزدایی با دادهها برازش مطلوبی داشت. مقادیر ضرایب همسانی درونی پرسشنامة کفایت و مهارتهای هیجانی برای مولفههای توجیه اخلاقی، زبان مبتنی بر حُسن تعبیر، مقایسه سودمند، جابجایی مسئولیت، انتشار مسئولیت، تحریف پیامدها، اسناد سرزش و شخصیتزدایی به ترتیب برابر با 85/0، 82/0 و 79/0 به دست آمد.نتیجه گیری: در مجموع،نتایج مطالعة حاضر نشان داد که CMDS برای سنجش سازة چندبُعدی «عدم تعهد به اخلاق مدنی» در دانشجویان ایرانی ابزاری روا و پایا است.
پگاه نجات؛ فاطمه باقریان؛ جواد حاتمی؛ امید شکری
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 109-126
چکیده
مقدمه: نظریه بنیادهای اخلاقی از جمله نظریات اخیر دربارهی قضاوت اخلاقی در حوزه شناخت اجتماعی است. این نظریه، شش بنیادِ مراقبت، انصاف، وفاداری، اطاعت، تقدس و آزادی را زیربنای دغدغههای اخلاقی شمرده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگیهای این بنیادها در ذهنیت اخلاقی فرهنگ ایرانی و مقابله آن با یافتهها و پیشبینیهای ...
بیشتر
مقدمه: نظریه بنیادهای اخلاقی از جمله نظریات اخیر دربارهی قضاوت اخلاقی در حوزه شناخت اجتماعی است. این نظریه، شش بنیادِ مراقبت، انصاف، وفاداری، اطاعت، تقدس و آزادی را زیربنای دغدغههای اخلاقی شمرده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگیهای این بنیادها در ذهنیت اخلاقی فرهنگ ایرانی و مقابله آن با یافتهها و پیشبینیهای خارجی، از جمله مجادله اخیر دونظریهپرداز این حوزه، گراهام و جنوف ـ بالمن، انجام شده است. روش: شرکتکنندگان، 172 نفر ایرانی بودند که از آنها درباره جامعه آرمانی و رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی سؤال شد. پاسخهای افراد از نظر تعلق به بنیادها بررسی و کدگذاری شد. براساس آن، مصداقهای هر بنیاد و بار انگیزشی و بافت ارتباطی آنها تعیین شد. برای تعیین گروهبندی بنیادها از تحلیل عاملی اکتشافی، برای مقایسه بار انگیزشی بنیادها از تحلیل واریانسو برای مقایسه فراوانی مصداقهای هر بنیاد در بافتهای ارتباطی از آزمون خیدو استفاده شد. یافته ها: تعداد عاملهای استخراجشده از بنیادها در متن هر یک از سه پرسش سه بود. بنیادها از نظر بار انگیزشی با هم متفاوت بودند، اما تقریباً همه آنها مصداقهایی از هر دو جهتگیری انگیزشی داشتند. همچنین، علیرغم تمرکز هر بنیاد بر یک یا دو بافت خاص، تقریباً همه آنها مصداقهایی معطوف به هر سه بافت ارتباطی داشتند. نتیجه گیری: یافته ها از ابرساختار سهگانهی اخلاق حمایت میکنند. نتایج همچنین بیانگر آن است که جنوف ـ بالمن تصویر محدودی از جهتگیری انگیزشی بنیادها ترسیم کرده است، همانطور که فرضیات پردازندگان نظریه بنیادهای اخلاقی نیز تنوع بافت ارتباطی بنیادها را دستکم گرفته است.