پگاه نجات؛ جواد حاتمی
چکیده
مقدمه: قضاوت اخلاقی از موضوعات مورد مطالعه در شناخت اجتماعی محسوب میشود.نظریۀ بنیادهای اخلاقی نظریه ای اخیر در روانشناسی اخلاق است که رویکردی میان فرهنگی و شهودگرایانه به باورهای اخلاقی مردم جهان دارد. مطالعۀ حاضر به بررسی ویژگیهای روانسنجی نسخۀ فارسی پرسشنامۀ مرتبط با این نظریه و مقایسۀ یافته ها با گزارشهای موجود ...
بیشتر
مقدمه: قضاوت اخلاقی از موضوعات مورد مطالعه در شناخت اجتماعی محسوب میشود.نظریۀ بنیادهای اخلاقی نظریه ای اخیر در روانشناسی اخلاق است که رویکردی میان فرهنگی و شهودگرایانه به باورهای اخلاقی مردم جهان دارد. مطالعۀ حاضر به بررسی ویژگیهای روانسنجی نسخۀ فارسی پرسشنامۀ مرتبط با این نظریه و مقایسۀ یافته ها با گزارشهای موجود از نسخۀ اصلی و سایر فرهنگها اختصاص دارد. روش: دادهها مربوط به سه مطالعه روی نمونه های ایرانی هستند: گلکار (1394) و مراحل دوم و سوم نجات (1395)، که دارای به ترتیب 280، 314 و 180 شرکتکننده بودند که به پرسشنامۀ بنیادهای اخلاقی (MFQ-30) پاسخ دادند. محاسبۀ آلفای کرونباخ برای تک تک بنیادهای اخلاقی و نیز تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی انجام شد و مقایسۀ میان جنسیتی در تکیه بر بنیادها صورت گرفت. یافته ها: آلفای کرونباخ بنیادهای مراقبت، انصاف و وفاداری نسبتاً پایین و عموماً کمتر از بنیادهای اطاعت و تقدس بود.تحلیل عاملی اکتشافی به راه حلی سه عاملی برای مرحلۀ دوم نجات (1395) و راه حل دوعاملی برای گلکار (1394) و مرحلۀ سوم نجات (1395) ختم شد. برازش داده ها به مدل پنج عاملی همبسته قابل قبول بود. نمرۀ زنان در مراقبت، انصاف و تقدس بالاتر از مردان بود. نتیجه گیری: ویژگیهای روانسنجی نسخۀ فارسی پرسشنامۀ بنیادهای اخلاقی اگرچه در برخی جنبهها نه چندان عالی، اما قابل مقایسه با نتایج گزارششده از سایر فرهنگها بود و بنابراین به نظر میرسد عمدتاً معلول ماهیت پیچیدۀ خود اخلاق باشد. تفاوتهای جنسیتی مشاهدهشده مشابه با یافته های بینالمللی و در نتیجه حامی روایی گروههای شناخته شده برای این پرسشنامه بود.
حامد کاشانکی؛ نیما قربانی؛ جواد حاتمی
دوره 6، شماره 2 ، بهمن 1396، ، صفحه 39-57
چکیده
مقدمه: رابطه رفتار جامعه پسند و سلامت روان معمولاً با نتایج متناقض همراه شده است. در این پژوهش نشان داده شد جامعه پسندی بهعنوان خصیصهای شخصیتی چگونه با سلامت جسمانی و روانی همراه و در چه صورت به طور ناسالم به کار گرفته می شود. روش: پژوهش دربرگیرنده دو مطالعه بود. در مطالعه اول، تعداد 220 دانشجوی دانشگاه تهران (مرد:95 و زن: 125) پرسشنامه ...
بیشتر
مقدمه: رابطه رفتار جامعه پسند و سلامت روان معمولاً با نتایج متناقض همراه شده است. در این پژوهش نشان داده شد جامعه پسندی بهعنوان خصیصهای شخصیتی چگونه با سلامت جسمانی و روانی همراه و در چه صورت به طور ناسالم به کار گرفته می شود. روش: پژوهش دربرگیرنده دو مطالعه بود. در مطالعه اول، تعداد 220 دانشجوی دانشگاه تهران (مرد:95 و زن: 125) پرسشنامه جامعه پسندی بالارد (1992) شفقت خود ریس و همکاران (2011)، بهوشیاری براون و رایان (2003)، سرزندگی رایان و فردریک (1997)، سلامت عمومی گلدبرگ (1997) و چکلیست علائم جسمانی بارتون (1995) را تکمیل کردند. در مطالعه دوم افراد با شفقت خود بالا و پایین در دو موقعیت ترغیب و عدم ترغیب به جامعه پسندی مقایسه شدند و سپس علائم جسمانی آنها سنجیده شد. یافتهها: نتایج همبستگی و تحلیل رگرسیون نشان داد جامعه پسندی با شفقت خود و بهوشیاری رابطه مثبت دارد ولی اگر با شفقت خود و بهوشیاری همراه نشود قادر به پیش بینی سلامت جسمانی و روانی نیست. مقایسه گروهها نیز نشان داد افراد با شفقت خود بالا در مقایسه با افراد دارای شفقت خود پایین هنگام انجام رفتار موردپسند، علائم منفی جسمانی کمتری دارند.نتیجه گیری: رفتار جامعه پسند زمانی سازگار است که با فرآیندهای خودتنظیمی مانند بهوشیاری و شفقت همراه شود.
عبدالواحد نرماشیری؛ احمد سهرابی؛ جواد حاتمی
دوره 6، شماره 2 ، بهمن 1396، ، صفحه 113-124
چکیده
مقدمه: هدف این تحقیق بررسی سرعت واکنش و سوگیری در پردازش ادراکی مرتبط با باورهای فرا طبیعی است. با توجه به اینکه کارکردهای ذهنی گوناگونی میتوانند در پردازش ادراکی و سرعت واکنش اثرگذار باشند، برای بررسی این موضوع ما سرعت واکنش و سوگیری در پردازش ادراکی را در باورهای فراطبیعی مورد تحقیق قرار گرفت. روش: سی و دو نفر (23 مرد) با استفاده ...
بیشتر
مقدمه: هدف این تحقیق بررسی سرعت واکنش و سوگیری در پردازش ادراکی مرتبط با باورهای فرا طبیعی است. با توجه به اینکه کارکردهای ذهنی گوناگونی میتوانند در پردازش ادراکی و سرعت واکنش اثرگذار باشند، برای بررسی این موضوع ما سرعت واکنش و سوگیری در پردازش ادراکی را در باورهای فراطبیعی مورد تحقیق قرار گرفت. روش: سی و دو نفر (23 مرد) با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهعنوان گروههای دارای باور فراطبیعی شدید و خفیف تقسیم شدند و با مقیاس باورهای فراطبیعی و تکلیف طبقه بندی چهره/خانه مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها : یافتهها نشان داد که تفاوت معنی داری بین گروههای دارای باور فراطبیعی شدید و خفیف در باورهای فراطبیعی وجود دارد و همچنین تفاوت معنیداری در سرعت واکنش در پردازش ادراکی و سوگیری ادراکی بین گروهها وجود دارد. نتیجه گیری: میتوان گفت که باورهای فراطبیعی در سرعت واکنش و پردازش ادراکی نقش دارد.
پگاه نجات؛ فاطمه باقریان؛ جواد حاتمی؛ امید شکری
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 109-126
چکیده
مقدمه: نظریه بنیادهای اخلاقی از جمله نظریات اخیر دربارهی قضاوت اخلاقی در حوزه شناخت اجتماعی است. این نظریه، شش بنیادِ مراقبت، انصاف، وفاداری، اطاعت، تقدس و آزادی را زیربنای دغدغههای اخلاقی شمرده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگیهای این بنیادها در ذهنیت اخلاقی فرهنگ ایرانی و مقابله آن با یافتهها و پیشبینیهای ...
بیشتر
مقدمه: نظریه بنیادهای اخلاقی از جمله نظریات اخیر دربارهی قضاوت اخلاقی در حوزه شناخت اجتماعی است. این نظریه، شش بنیادِ مراقبت، انصاف، وفاداری، اطاعت، تقدس و آزادی را زیربنای دغدغههای اخلاقی شمرده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگیهای این بنیادها در ذهنیت اخلاقی فرهنگ ایرانی و مقابله آن با یافتهها و پیشبینیهای خارجی، از جمله مجادله اخیر دونظریهپرداز این حوزه، گراهام و جنوف ـ بالمن، انجام شده است. روش: شرکتکنندگان، 172 نفر ایرانی بودند که از آنها درباره جامعه آرمانی و رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی سؤال شد. پاسخهای افراد از نظر تعلق به بنیادها بررسی و کدگذاری شد. براساس آن، مصداقهای هر بنیاد و بار انگیزشی و بافت ارتباطی آنها تعیین شد. برای تعیین گروهبندی بنیادها از تحلیل عاملی اکتشافی، برای مقایسه بار انگیزشی بنیادها از تحلیل واریانسو برای مقایسه فراوانی مصداقهای هر بنیاد در بافتهای ارتباطی از آزمون خیدو استفاده شد. یافته ها: تعداد عاملهای استخراجشده از بنیادها در متن هر یک از سه پرسش سه بود. بنیادها از نظر بار انگیزشی با هم متفاوت بودند، اما تقریباً همه آنها مصداقهایی از هر دو جهتگیری انگیزشی داشتند. همچنین، علیرغم تمرکز هر بنیاد بر یک یا دو بافت خاص، تقریباً همه آنها مصداقهایی معطوف به هر سه بافت ارتباطی داشتند. نتیجه گیری: یافته ها از ابرساختار سهگانهی اخلاق حمایت میکنند. نتایج همچنین بیانگر آن است که جنوف ـ بالمن تصویر محدودی از جهتگیری انگیزشی بنیادها ترسیم کرده است، همانطور که فرضیات پردازندگان نظریه بنیادهای اخلاقی نیز تنوع بافت ارتباطی بنیادها را دستکم گرفته است.
پگاه نجات؛ جواد حاتمی
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 11-22
چکیده
هدف: شناخت اجتماعی به دو حوزهی ضمنی و آشکار تقسیم شده است. نظریهی ارزیابی تداعیگرا-گزارهای گاورونسکی و بودنهازن (2006) پیشبینی میکند که طی فرآیند ترجمهی یک شناخت معین از حوزهی ضمنی به آشکار، هماهنگی شناخت ضمنی مربوطه با نسخههای آشکار سایر شناختهای موجود در ذهن بررسی میشود و هر چه این هماهنگی بیشتر ...
بیشتر
هدف: شناخت اجتماعی به دو حوزهی ضمنی و آشکار تقسیم شده است. نظریهی ارزیابی تداعیگرا-گزارهای گاورونسکی و بودنهازن (2006) پیشبینی میکند که طی فرآیند ترجمهی یک شناخت معین از حوزهی ضمنی به آشکار، هماهنگی شناخت ضمنی مربوطه با نسخههای آشکار سایر شناختهای موجود در ذهن بررسی میشود و هر چه این هماهنگی بیشتر باشد، نیاز کمتری به ایجاد تغییر در شناخت مربوطه است و لذا نسخهی آشکار حاصل، ارتباط قویتری با نسخهی ضمنی اولیهی خود خواهد داشت. این مطالعه به آزمودن این فرضیه در متن سه شناخت هویت جنسی، هویت گروهرشتهای و تصور قالبی جنسیت ـ رشته میپردازد. بهعلاوه، بررسی تعدیلگری هماهنگی با نسخههای ضمنی سایر شناختها در رابطهی ضمنی ـ آشکار نیز به عنوان هدفی اکتشافی دنبال میشود. روش: 192 دانشجوی کارشناسی از دو دانشگاه تهران (نیمی علوم انسانی و نیمی ریاضی فنّی، نیمی زن و نیمی مرد) در این پژوهش همبستگی شرکت نمودند. سه شناخت مورد تمرکز، به دو طریق، یکی غیرمستقیم با استفاده از آزمون تداعی ضمنی (گرینوالد، مکقی و شوارتز، 1998)، و دیگری مستقیم با استفاده از پرسشهای لیکرت سنجیده شدند. برای آزمون تعدیلگری هماهنگی شناختی، از رگرسیون سلسله مراتبی برای هر یک از شناختها استفاده شد. یافتهها: در مورد هویت جنسی و هویت گروهرشتهای، نه هماهنگی با دو شناخت آشکار دیگر و نه هماهنگی با دو شناخت ضمنی دیگر تعدیلگر معناداری در رابطۀ بین نسخههای ضمنی و آشکار آنها نبودند. برای تصور قالبی، هماهنگی با شناختهای آشکار دیگر تعدیلگر معناداری نبود، اما هماهنگی با شناختهای ضمنی دیگر به طور حاشیهای معنادار شد. نتیجهگیری: نظریهی گاورونسکی و بودنهازن (2006) در مورد هیچکدام از سه شناخت تأیید نشد. در مورد تصور قالبی، نتایج دلالت دارد بر اینکه دو فرآیند متمایز از فرآیند ذکرشده در این نظریه در ساخت تصور قالبی آشکار نقش داشته باشند: یکی فرآیندی براساس شناختهای آشکار دیگر، و دوم فرآیندی بر پایهی میزان تعامل بین سه شناخت در حوزهی ضمنی.