روانشناسی شناختی
حسین زارع؛ شبنم بیگلری؛ سوسن علیزاده فرد؛ کریم سواری
چکیده
پژوهش حاضر، یک مطالعه به روش مدل یابی معادلات ساختاری است که با هدف تعیین میزان برازش مدل ساختاری باورهای وسواسی براساس کارکردهای اجرایی با میانجیگری تنظیم هیجان در یک جمعیت غیربالینی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل 400 نفر از بزرگسالان 20 تا 50 ساله شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از جمعیت عمومی انتخاب شدند. ابزار ...
بیشتر
پژوهش حاضر، یک مطالعه به روش مدل یابی معادلات ساختاری است که با هدف تعیین میزان برازش مدل ساختاری باورهای وسواسی براساس کارکردهای اجرایی با میانجیگری تنظیم هیجان در یک جمعیت غیربالینی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل 400 نفر از بزرگسالان 20 تا 50 ساله شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از جمعیت عمومی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه باورهای وسواسی OBQ، پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف نسخه بزرگسال (BRIEF-A)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان فرم کوتاه (CERQ)، و پرسشنامه نظم جویی رفتاری هیجان (BERQ)، بود. طبق نتایج، همه شاخص های برازش مدل ساختاری در دامنه قابل پذیرش مدل قرار داشتند. بنابراین برازندگی مدل ساختاری پژوهش تایید شد. طبق این مدل، کارکردهای اجرایی به ترتیب با ضرایب استاندارد 45/0- و 76/0 بر تنظیم هیجان سازگارانه و تنظیم هیجان ناسازگارانه اثر گذاشت. تنظیم هیجان سازگارانه با ضریب استاندارد 10/0- و تنظیم هیجان ناسازگارانه نیز با ضریب استاندارد 63/0 بر باورهای وسواسی اثرگذار بودند. براساس نتایج آزمون بوت استرپ، اثر کارکردهای اجرایی بر باورهای وسواسی با واسطه گری تنظیم هیجان ناسازگارانه با ضریب استاندارد 478/0 در سطح 01/0 > p معنی دار بود. اما اثر کارکردهای اجرایی بر باورهای وسواسی با واسطه گری تنظیم هیجان سازگارانه با ضریب استاندارد 045/0 در سطح 05/0>p معنی دار نبود. یافتههای این پژوهش، تلویحات کاربردی بسیاری برای پیشگیری از پیشرفت باورهای وسواسی و ابتلا به وسواس دارد
روانشناسی شناختی
فهیمه قدریان؛ سوسن علیزاده فرد؛ خاطره برهانی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر عدم اطمینان درباره افراد بر همنوایی با رفتار جامعهپسند و نقش تعدیل کننده جنسیت و نیاز به بندش انجام گرفته است. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل زنان و مردان 20 تا 40 سال بود که از آن تعداد 120 آزمودنی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها تکلیفی مبتنی بر رایانه به شکل یک بازی سودآور ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر عدم اطمینان درباره افراد بر همنوایی با رفتار جامعهپسند و نقش تعدیل کننده جنسیت و نیاز به بندش انجام گرفته است. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل زنان و مردان 20 تا 40 سال بود که از آن تعداد 120 آزمودنی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها تکلیفی مبتنی بر رایانه به شکل یک بازی سودآور با استفاده از نرم افزار سایکوپای طراحی گردید تا میزان رفتار جامعهپسند آنها در شرایط مختلف مواجهه با محرک مبهم بررسی شود. همچنین از فرم کوتاه پرسشنامه نیاز به بندش ریس و پیلاتی (2020) نیز استفاده شد. دادهها با روش مدلهای آمیخته و در نرم-افزار R مدلسازی شد. یافتهها: در مدلیابی حاصل از نتایج پژوهش، مطلوبترین مدل نشان داد که مواجهه با محرک مبهم با ضریب 84/0 و متغیر نیاز به بندش با ضریب 54/0 موجب افزایش رفتار همنوایی در بروز رفتار جامعهپسند شدهاند و نیاز به بندش نقش تعدیلکننده دارد. همچنین جنسیت در مدل مطلوب وارد نشده و اثر آن معنادار نبود. نتیجهگیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که مواجهه با شرایط مبهم موجب افزایش همنوایی بروز رفتار جامعهپسند مینماید و نیاز به بندش این امر را افزایش میدهد اما جنسیت نقشی در این اثر ندارد.
سوسن علیزاده فرد
چکیده
مقدمه: همهگیری کرونا ویروس اثرات مختلفی بر جنبههای روانشناختی جامعه، بهخصوص افراد مبتلا به این بیماری گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه ارتباط عدم تحمل بلاتکلیفی و اضطراب سلامتی با راهبردهای سازگار و ناسازگار شناختی تنظیم هیجان در بیماران سرپایی مبتلا به کرونا در شهر تهران است. روش: به این منظور نمونهای شامل 400 بیمار ...
بیشتر
مقدمه: همهگیری کرونا ویروس اثرات مختلفی بر جنبههای روانشناختی جامعه، بهخصوص افراد مبتلا به این بیماری گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه ارتباط عدم تحمل بلاتکلیفی و اضطراب سلامتی با راهبردهای سازگار و ناسازگار شناختی تنظیم هیجان در بیماران سرپایی مبتلا به کرونا در شهر تهران است. روش: به این منظور نمونهای شامل 400 بیمار سرپایی زن و مرد بزرگتر از 20 سال، توسط پرسشنامه اضطراب سلامتی (سالکوفسکیس، 2002)، عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون، 1994)، و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (گارنفسکی، کراییج، 2001) از طریق شبکههای مجازی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل نشان داد که اضطراب سلامتی و عدم تحمل بلاتکلیفی رابطه منفی و مستقیم با راهبردهای سازگار، و رابطهای منفی و مستقیم با راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان دارند. همچنین عدم تحمل بلاتکلیفی با میانجیگری اضطراب سلامتی و غیرمستقیم با راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان رابطه مثبت دارد. نتیجهگیری: این نتایج در جهت طراحی و تدوین مداخلات روانشناختی برای حفظ و ارتقای سلامت روان بیماران مبتلا به کرونا مؤثر خواهد بود.
مهناز شریفیان؛ مجید صفاری نیا؛ سوسن علیزاده فرد
چکیده
مقدمه: با توجه به اینکه مسایل جنسی چند عاملی هستند و تا کنون از منظر روانشناسی اجتماعی به این موضوع کمتر پرداخته شده است، لذا این پژوهش به منظور بررسی نقش تئوری تبادل اجتماعی در پیش بینی ازدواج به وصال نرسیده صورت گرفت. روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های جنسی شهر تهران بود ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به اینکه مسایل جنسی چند عاملی هستند و تا کنون از منظر روانشناسی اجتماعی به این موضوع کمتر پرداخته شده است، لذا این پژوهش به منظور بررسی نقش تئوری تبادل اجتماعی در پیش بینی ازدواج به وصال نرسیده صورت گرفت. روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های جنسی شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 220 نفر از زنان واجد شرایط انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از ابزار زنانه چندوجهی اختلال دخول واژینال مولائی نژاد و همکاران (2014) و پرسشنامه تبادل اجتماعی لیمبن و همکاران (2011) به عنوان ابزار استفاده گردید. یافتهها: نتایج نشان داد، سبک های پیگیری (001/0p= و 244/0 r=)، فردگرایی (7/0p= و 289/0-r=) و منفعت طلبی (0001/0p= و 283/0- r=) رابطه مثبت معنی دار و سبک های انصاف (0001/0p= و 379/0 r=) و سرمایه گذاری افراطی (0001/0p= و 277/0 r=) رابطه منفی معنی دار با اختلال ازدواج به وصال نرسیده دارد. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیری نشان داد که تنها سبک انصاف 14 درصد از واریانس اختلال ازدواج به وصال نرسیده را پیش بینی می کند. نتیجهگیری: با توجه به اینکه سبک های تبادل اجتماعی به خصوص سبک انصاف در اختلال ازدواج به وصال نرسیده موثر است، به کارگیری آموزش های مناسب در این زمینه می تواند در پایداری خانواده کمک کننده باشد.
سوسن علیزاده فرد
دوره 7، شماره 1 ، مرداد 1397، ، صفحه 9-24
چکیده
مقدمه: این پژوهش باهدف بررسی خصوصیات روانسنجی مقیاس درک زمانی نوجوانان در شهر تهران انجام شد. روش: نمونه آماری این پژوهش عبارت بود از 450 دختر و پسر نوجوان شهر تهران که با استفاده از روش خوشهای چندمرحلهای از جامعه آماری انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسشنامه 30 سؤالی درک زمانی نوجوانان استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که ضریب ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش باهدف بررسی خصوصیات روانسنجی مقیاس درک زمانی نوجوانان در شهر تهران انجام شد. روش: نمونه آماری این پژوهش عبارت بود از 450 دختر و پسر نوجوان شهر تهران که با استفاده از روش خوشهای چندمرحلهای از جامعه آماری انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسشنامه 30 سؤالی درک زمانی نوجوانان استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از روش باز آزمایی و آلفای کرونباخ، حاکی از پایایی مطلوب برای کل مقیاس و هرکدام از عاملها بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نیز بیانگر وجود 6 عامل گذشته منفی، گذشته مثبت، حال منفی، حال مثبت، آینده منفی و آینده مثبت بود که درمجموع بیش از 37 درصد واریانس کل را تبیین میکرد. در تحلیل عامل تائیدی نیز نتایج حاکی از برازش قابلقبول در تعیین عاملها با گویههای پرسشنامه بود. نتیجه گیری: نتایج بهدستآمده بیانگر آن است که پرسشنامه درک زمانی نوجوانان برای استفاده در جامعهایرانی، از روایی و پایایی قابلقبولی برخوردار است.
سوسن علیزاده فرد؛ معصومه تدریس تبریزی
دوره 3، شماره 2 ، بهمن 1393، ، صفحه 82-94
چکیده
مقدمه: با توجه به اهمیت و نقش کلیدی تعلل و سهلانگاری فردی و اجتماعی در رشد و پیشرفت فرد و جامعه، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر سهلانگاری فردی و اجتماعی است. روش: 36 نفر از بین کلیه دانشجویان زن دوره کارشناسی شهر تهران در سال تحصیلی92ـ91، به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16n=) ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به اهمیت و نقش کلیدی تعلل و سهلانگاری فردی و اجتماعی در رشد و پیشرفت فرد و جامعه، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر سهلانگاری فردی و اجتماعی است. روش: 36 نفر از بین کلیه دانشجویان زن دوره کارشناسی شهر تهران در سال تحصیلی92ـ91، به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16n=) و گواه (20n=) جایگزین شدند. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه سهلانگاری تاکمن و پرسشنامه سهلانگاری اجتماعی صفارینیا بود. ابتدا این پرسشنامهها به عنوان پیشآزمون بر روی افراد هر دو گروه اجرا شد. سپس افراد گروه آزمایش در 8 جلسه آموزش تئوری انتخاب شرکت کردند. هر دو پرسشنامه به عنوان پسآزمون، یکبار پس از پایان جلسات آموزشی و یکبار هم بعد از دو ماه مجدداً اجرا شد. این نمرات با استفاده از آزمون کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: نتایج حاصل از آزمون کوواریانس نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری (01/0p