الهه معماریان؛ داود معنوی پور؛ مجتبی صداقتی فرد
چکیده
مقدمه: پایین بودن خودکارآمدی و پرخاشگری در ﻫﻤﻪ فرهنگها دﯾﺪه میشود و از شایعترین ﻣﺸﮑﻼت در دانشآموزان ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺎراﺣﺘﯽ و ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ دﯾﮕﺮان ﺷﺪه و ﺑﻬﺪاﺷﺖ رواﻧﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ را ﻣﺨﺘﻞ میکنند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم و توانمندسازی روانی-اجتماعی بر پرخاشگری و خودکارآمدی ...
بیشتر
مقدمه: پایین بودن خودکارآمدی و پرخاشگری در ﻫﻤﻪ فرهنگها دﯾﺪه میشود و از شایعترین ﻣﺸﮑﻼت در دانشآموزان ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺎراﺣﺘﯽ و ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ دﯾﮕﺮان ﺷﺪه و ﺑﻬﺪاﺷﺖ رواﻧﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ را ﻣﺨﺘﻞ میکنند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم و توانمندسازی روانی-اجتماعی بر پرخاشگری و خودکارآمدی اجتماعی بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 125110 نفر دختر بودند و با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 90 نفر از آنان انتخاب و در سه گروه (هر گروه 30 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروههای آزمایش تحت هر کدام 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مدیریت خشم و آموزش توانمندسازی روانی-اجتماعی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار باقی ماندند. از پرسشنامه پرخاشگری و خودکارآمدی اجتماعی به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دستآمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرمافزار SPSS نسخه 24 با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو درمان مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان اعمال کردند (05/0>P). افزون بر این نتایج نشان دهنده آن بود که آموزش گروهی مدیریت خشم اثربخش تر از گروه توانمندی روانی-اجتماعی در کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی بود(05/0>P). نتیجه گیری: میتوان نتیجه گیری کرد که، آموزش مدیریت خشم و توانمندی روانی-اجتماعی را به عنوان ابزارهای حمایتی و مؤثر جهت کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی به شمار آورد و از آن به ویژه برای نوجوانان سود جست.
داود معنوی پور؛ پونه شهابی؛ علی رضا پیرخائفی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف ساخت مقیاس سنجش همدلی خود بر مبنای رویکرد روان پویشی دوانلو و مالان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی با هدف توسعه ای- روانسنجی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای تهران و گرمسار در سال تحصیلی 98-99 بود. یافته ها: ضریب پایایی این مقیاس به روش آلفای کرونباخ 0.89 به دست ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف ساخت مقیاس سنجش همدلی خود بر مبنای رویکرد روان پویشی دوانلو و مالان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی با هدف توسعه ای- روانسنجی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای تهران و گرمسار در سال تحصیلی 98-99 بود. یافته ها: ضریب پایایی این مقیاس به روش آلفای کرونباخ 0.89 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مقیاس همدلی خود نشان داد که با 16 گویه 5 عامل توجه به بدن، درک احساس، درون نگری، اضطراب و مکانیسسم های دفاعی را اندازه گیری می نماید. این مقیاس با ضریب پایایی و روایی سازه و محتوایی، برای غربالگری افراد در میزان همدلی خود مناسب است. این پژوهش به عنوان نخستین تلاش برای ساخت مقیاس همدلی خود انجام شد که به 16 گویه و 5 عامل درونی این مفهوم دست یافت. شاخص های روانسنجی این مقیاس برای نخستین تلاش قابل تامل است . این مقیاس فعلا برای غربالگری مناسب است و این مسیر نیازمند پژوهش های گسترده تری است تا بتواند به شاخص های روانسنجی مناسب برای سنجش های بالینی دست یابد.
آرزو وحید؛ داود معنوی پور
چکیده
مقدمه:این پژوهش باهدف تبیین خودشناسی براساس مولفه های باورهای معرفت شناختی و صفات شخصیت انجام گرفت. روش: طرح تحقیق در این پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه های (سراسری، آزاد، علمی-کابردی و غیرانتفاعی) شهرتهران درسال تحصیلی97- 1396بود. بدین منظور، تعداد 400 نفرازدانشجویان، به شیوه نمونه گیری خوشهای ...
بیشتر
مقدمه:این پژوهش باهدف تبیین خودشناسی براساس مولفه های باورهای معرفت شناختی و صفات شخصیت انجام گرفت. روش: طرح تحقیق در این پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه های (سراسری، آزاد، علمی-کابردی و غیرانتفاعی) شهرتهران درسال تحصیلی97- 1396بود. بدین منظور، تعداد 400 نفرازدانشجویان، به شیوه نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودشناسی (قربانی، واتسن و هارگیس، 2003)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت فرم کوتاه (مک کری و کاستا، 1985) و پرسشنامه باورهای معرفت شناسی (شومر، 1993) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بررسی نتایج پژوهش نشان داد که بین خودشناسی با صفات شخصیت (توافق پذیری و وظیفه شناسی) و باورهای معرفت شناختی (توانایی ذاتی و توانایی وقوف بر همه چیز) همبستگی معنادار مستقیم وجود دارد (05/0p <). همچنین متغیرهای صفات شخصیت (توافق پذیری و وظیفه شناسی) و باورهای معرفتشناختی (توانایی وقوف بر همه چیز) با ضریب بتاهای 260/0، 156/0 و 150/0 توانستند خودشناسی را تبیین و پیشبینی نمایند. نتیجه گیری:از آنجایی که باورهای معرفت شناختی (توانایی وقوف بر همه چیز) و صفات شخصیت (توافق پذیری و وظیفه شناسی) می توانند خودشناسی را تبیین و پیش بینی نمایند، به نظر می رسد که می توان با ارتقاء چنین ویژگی هایی میزان خودشناسی دانشجویان را افزایش داد.
داود معنوی پور؛ مصطفی دارابی
دوره 7، شماره 1 ، مرداد 1397، ، صفحه 41-53
چکیده
مقدمه: این تحقیق باهدف اثربخشی روش آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب امتحان و سبکهای حل مسئله در دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با گروه پیشآزمون و پسآزمون بود. ابزار مورداستفاده پروتکل ذهن آگاهی، پرسشنامه ذهن آگاهی خدایی، پرسشنامه حل مسئله کسیدی و لاین و اضطراب امتحان معنوی پور بود. نمونه آماری 24 نفر از دانشجویانی ...
بیشتر
مقدمه: این تحقیق باهدف اثربخشی روش آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب امتحان و سبکهای حل مسئله در دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با گروه پیشآزمون و پسآزمون بود. ابزار مورداستفاده پروتکل ذهن آگاهی، پرسشنامه ذهن آگاهی خدایی، پرسشنامه حل مسئله کسیدی و لاین و اضطراب امتحان معنوی پور بود. نمونه آماری 24 نفر از دانشجویانی بود که در سال 93 به کلینیک معنوی پور بهمنظور گذراندن دوره کارورزی مراجعه کرده بودند انتخاب شدند که از این تعداد در هر گروه تعداد 3 نفر پسر و 9 نفر دختر انتخاب شد. پس از گمارش تصادفی 12 نفر آزمودنی در گروه آزمایشی که در معرض آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی و 12 نفر در گروه کنترل، به روش طرح نیمه آزمایشی پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. در پژوهش حاضر جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی اضطراب امتحان گروه آزمایش را بهصورت معنیداری از گروه کنترل کاهش داد اما تفاوت معنیداری بین نمرههای دو گروه در سبکهای حل مسئله مشاهده نشد.
علی رضا پیرخائفی؛ داود معنوی پور
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 1-6
چکیده
هدف: این پژوهش به منظور مقایسه هوش هیجانی دانشجویان دارا و فاقد توانایی حل مسأله / انعطاف پذیری انجام گردید. روش: روش پژوهش علی مقایسهای بود. نمونه پژوهش شامل 78 دانشجوی دختر و پسر بود که به صورت تصادفی در موقعیت آزمایشی پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل آزمون وضعیت مکان شناختی کتل و آزمون هوش هیجانی بار آن بود. برای تحلیل داده ها ...
بیشتر
هدف: این پژوهش به منظور مقایسه هوش هیجانی دانشجویان دارا و فاقد توانایی حل مسأله / انعطاف پذیری انجام گردید. روش: روش پژوهش علی مقایسهای بود. نمونه پژوهش شامل 78 دانشجوی دختر و پسر بود که به صورت تصادفی در موقعیت آزمایشی پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل آزمون وضعیت مکان شناختی کتل و آزمون هوش هیجانی بار آن بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه انعطاف ناپذیر و فاقد توانایی حل مسأله در هوش هیجانی و مقیاسهای آن به صورت معنیداری نمرههای پائینتری نسبت به گروه انعطاف پذیر و دارای توانایی حل مسأله داشتند. نتیجه گیری: پژوهش نشان داد که افراد دارای انعطاف پذیری و توانایی حل مسأله نسبت به گروه دیگر از هوش هیجانی بالاتری برخوردار بودند. بنابراین توانایی انعطاف پذیری، حل مسأله و هوش هیجانی باهم دارای ارتباط بوده و فرد را برای رویاروی با چالشها یاری می کنند.
داود معنوی پور
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 59-65
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس جنسیت، رشته و مقطع تحصیلی انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان منطقه 10 دانشگاه آزاد اسلامی بود، که با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای انتخاب شداند. در این پژوهش از پرسشنامه باورهای معرفت شناسی شومر استفاده شده است. یافته ها: یافته ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس جنسیت، رشته و مقطع تحصیلی انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان منطقه 10 دانشگاه آزاد اسلامی بود، که با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای انتخاب شداند. در این پژوهش از پرسشنامه باورهای معرفت شناسی شومر استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانشجویان رشتههای مختلف، در باورهای معرفتشناختی ساده بودن دانش 1 (به دنبال یک پاسخ بودن) و ثبات دانش با یکدیگر تفاوت معنیدار دارند اما در سایر ابعاد تفاوت ندارند. مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس مقطع تحصیلی نیز نشان داد که به غیر از ساده بودن دانش و وقوف بر همه چیز، سایر ابعاد در مقاطع مختلف تحصیلی تفاوت معنی دار دارند. مقایسه باورهای معرفت شناسی در دو جنس نشان داد که دختران به ثبات دانش باور بیشتری نسبت به پسران دارند. اما در ابعاد دیگر تفاوتی بین آنها دیده نشد. نتیجه گیری: بنابراین می توان باورهای معرفت شناختی را یکی از فرایندهای شناخت اجتماعی دانست.