مجید صفاری نیا؛ وحیده صالح میرحسنی
دوره 2، شماره 1 ، تیر 1392، ، صفحه 76-88
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه حجم کار و کنترل بر کار با تعادل کار ـ زندگی است. روش: جامعه آماری این پژوهش، کلیه مدیران، روسا، سرپرستان، کارشناسان، کارمندان و کارگران گروه صنعتی میباشد، که نمونهای به حجم 333 نفر از آنها به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار به کار برده شده برای سنجش حجم کار، مقیاس 11 آیتمی ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه حجم کار و کنترل بر کار با تعادل کار ـ زندگی است. روش: جامعه آماری این پژوهش، کلیه مدیران، روسا، سرپرستان، کارشناسان، کارمندان و کارگران گروه صنعتی میباشد، که نمونهای به حجم 333 نفر از آنها به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار به کار برده شده برای سنجش حجم کار، مقیاس 11 آیتمی کوک و روسو، برای کنترل بر کار، دو مقیاس گانستر و دوایر و جکسون و همکاران، و ابزار سنجش تعادل کار ـ زندگی مقیاس محقق ساخته، 18 آیتمی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد، تعادل کار ـ زندگی همبستگی منفی معناداری با حجم کار و همبستگی مثبت معناداری با کنترل برکار دارد و نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد، حجم کار(با 43/0- =β) و کنترل بر کار (با36/0=β) پیشبینی کننده معتبری برای تعادل کارـ زندگی می باشد. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج بدست آمده در این پژوهش، می تواند بیانگر این باشد که در جامعه رو به تحول با حجم کار و تقاضای بالا، با بالا بردن کنترل بر کار می توان تأثیر حجم کار بر تعادل کار ـ زندگی و پیامدهای آن را تعدیل نمود.
مجید صفاری نیا؛ حسین زارع؛ لقمان حسنی
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 66-76
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر منبع کنترل و کاهش ناهماهنگی (برانگیختگی) شناختی دانشآموزان پسر سال دوم دبیرستانهای شهرستان بانه انجام گرفت. روش اجرا: این پژوهش از نوع آزمایشی است و نمونه پژوهش عبارت است از 40 دانشآموز پسر سال دوم دبیرستانهای شهرستان بانه که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر منبع کنترل و کاهش ناهماهنگی (برانگیختگی) شناختی دانشآموزان پسر سال دوم دبیرستانهای شهرستان بانه انجام گرفت. روش اجرا: این پژوهش از نوع آزمایشی است و نمونه پژوهش عبارت است از 40 دانشآموز پسر سال دوم دبیرستانهای شهرستان بانه که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس استاندارد شده راترو پرسشنامه برانگیختگی-کاهش ناهماهنگی DARQ هارمون ـ جونز (صفارینیا و زندی، 1389) استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین منبع کنترل دانش آموزان تحت آموزش تفکر انتقادی و دانش آموزانی که این آموزش را ندیدهاند، تفاوت معنی داری وجود دارد. یعنی تفکرانتقادی م یتواند باعث تغییر در بعضی از صفات و ویژگیها شود، که در این پژوهش ویژگی مورد نظر ما منبع کنترل است و تفکر انتقادی بر روی این متغیر تأثیر گذاشت. اما بین میزان کاهش ناهماهنگی (برانگیختگی) شناختی دانشآموزان تحت آموزش تفکر انتقادی و دانشآموزانی که این آموزش را ندیدهاند، تفاوت معنیداری وجود ندارد. در این پژوهش تفکر انتقادی نه تنها میزان ناهماهنگی (بر انگیختگی) شناختی را در گروه کنترل کاهش نداد بلکه تا حدی باعث افزایش ناهماهنگی شناختی گردید.