روانشناسی
سونا عسگرزاده؛ مجید برادران؛ فرزانه رنجبر نوشری
چکیده
تعارض زناشویی می تواند به اختلال در روابط بین فردی منجر شود و زمینه ساز بروز مشکلاتی در خانواده باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه ذهن آگاهی، طرحواره های ناسازگار اولیه و همجوشی شناختی در زنان با و بدون تعارض زناشویی بود. این مطالعه، یک پژوهش توصیفی از نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره ...
بیشتر
تعارض زناشویی می تواند به اختلال در روابط بین فردی منجر شود و زمینه ساز بروز مشکلاتی در خانواده باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه ذهن آگاهی، طرحواره های ناسازگار اولیه و همجوشی شناختی در زنان با و بدون تعارض زناشویی بود. این مطالعه، یک پژوهش توصیفی از نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره مناطق 2، 4 و 7 شهر تهران در سال 1401 بود و نمونه پژوهش نیز شامل 90 زن دارای تعارضات زناشویی و 90 زن بدون تعارضات زناشویی بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های تعارض زناشویی، ذهن آگاهی، طرحواره های ناسازگار اولیه و همجوشی شناختی پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین زنان با و بدون تعارض زناشویی از لحاظ ذهن آگاهی، طرحواره های ناسازگار اولیه و همجوشی شناختی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 >P). بنا بر یافته های به دست آمده ، می توان نتیجه گرفت که این متغیرها به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم در ایجاد یا شدت تعارضات زناشویی مؤثر هستند.
اسماعیل صدری دمیرچی؛ حمیدرضا صمدی فرد
دوره 6، شماره 2 ، بهمن 1396، ، صفحه 83-96
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش همجوشی شناختی، ادراک تعامل اجتماعی و مؤلفه های اجتناب شناختی در پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان صورت پذیرفت. روش اجرای این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان مرد شهرستان پارس آباد در سال 95-1394 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی 104 نفر از معلمان مرد از نقاط مختلف شهر به عنوان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش همجوشی شناختی، ادراک تعامل اجتماعی و مؤلفه های اجتناب شناختی در پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان صورت پذیرفت. روش اجرای این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان مرد شهرستان پارس آباد در سال 95-1394 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی 104 نفر از معلمان مرد از نقاط مختلف شهر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها، از مقیاس همجوشی شناختی گیلاندرز (MBI)، ادراک تعامل اجتماعی گلاس (SIQ)، مقیاس اجتناب شناختی سکستون و داگاس (CAQ) و مقیاس فرسودگی شغلی ماسلاچ (MBI) استفاده شد. داده های پژوهش نیز با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین همجوشی شناختی با فرسودگی شغلی معلمان رابطه مثبت معنادار و بین ادراک تعامل اجتماعی با فرسودگی شغلی رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0 p
محمد الوندی سرابی؛ حسین زارع؛ احمد علیپور؛ نصراله عرفانی
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، ، صفحه 168-180
چکیده
مقدمه: ازآنجا که اعضای سازمان از مهمترین سرمایه های مراکز آموزش عالی به شمار می روند، بررسی و شناسایی عوامل مرتبط با منابعی که می توانند بر عملکرد شغلی آنها مؤثر باشند، از اهمیت روز افزونی برخوردارشده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر پیشبینی تحریف های شناختی بر اساس باورهای غیرعقلانی و همجوشی شناختی کارکنان اداری ...
بیشتر
مقدمه: ازآنجا که اعضای سازمان از مهمترین سرمایه های مراکز آموزش عالی به شمار می روند، بررسی و شناسایی عوامل مرتبط با منابعی که می توانند بر عملکرد شغلی آنها مؤثر باشند، از اهمیت روز افزونی برخوردارشده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر پیشبینی تحریف های شناختی بر اساس باورهای غیرعقلانی و همجوشی شناختی کارکنان اداری دانشگاه پیام نور استان همدان بود. روش: بهمنظور انجام این مطالعه نمونه ای به حجم240نفر از کارکنان اداری دانشگاه پیام نور استان همدان به روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شدند. شرکتکنندگان آزمون باورهای غیرمنطقی جونز (1986)، آزمون تحریف های شناختی بک و وایسمن (1978) و پرسشنامه همجوشی شناختی مقیاس گیلاندرز (2010) را تکمیل نمودند. بهمنظور ارزیابی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که باورهای غیرعقلانی و همجوشی شناختی نقش پیشبینی معناداری در پیشبینی تحریف های شناختی کارکنان اداری دانشگاه پیام نور استان همدان دارند (05/0>P). نتیجهگیری: بر اساس یافته های پژوهش، باورهای غیرعقلانی و همجوشی شناختی میتوانند تحریف های شناختی را پیشبینی کنند؛ بنابراین با آموزش و مدیریت باورهای عقلانی و عوامل کارآمد شناختی میتوان تحریف های شناختی کارکنان را کاهش داد.