فاطمه علی پور؛ جواد مصرابادی؛ سلام رحیمی
چکیده
مقدمه: اضطراب یکی از شایعترین مشکلات در جوامع است. اضطراب باعث اختلال در درک، تفکر و عملکرد بهینه در افراد میشود. مهارت حل مسأله بهعنوان یک روش رواندرمانی کوتاهمدت برای مدیریت اضطراب و افسردگی حمایت فزایندهای را دریافت کرده است. پژوهش حاضر با روش فراتحلیل و باهدف ترکیب پژوهشهای انجامشده درزمینۀ رابطه مهارت حل مسأله ...
بیشتر
مقدمه: اضطراب یکی از شایعترین مشکلات در جوامع است. اضطراب باعث اختلال در درک، تفکر و عملکرد بهینه در افراد میشود. مهارت حل مسأله بهعنوان یک روش رواندرمانی کوتاهمدت برای مدیریت اضطراب و افسردگی حمایت فزایندهای را دریافت کرده است. پژوهش حاضر با روش فراتحلیل و باهدف ترکیب پژوهشهای انجامشده درزمینۀ رابطه مهارت حل مسأله و اضطراب انجام شده است. روش: جامعه آماری فراتحلیل حاضر پژوهشهای در دسترس در رابطه با مهارتهای حل مسأله و اضطراب است که در بین سالهای 1386 تا 1400 و 2000 تا 2021 منتشرشدهاند. بر اساس ملاکهای تعریفشده ورود و خروج برای پژوهشهای اولیه و نیز تحلیل حساسیت 69 اندازه اثر از 47 مطالعه اولیه توسط نرمافزار CMA مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که اندازه اثر خلاصه مدل تصادفی برابر با 678/0- بود که ازنظر آماری معنیدار بوده و بیانگر اثر مثبت آموزش مهارت حل مسأله و بهکاربستن آن بر کاهش انواع اضطراب ازجمله اضطراب صفت، اضطراب حالت، اضطراب ریاضی، اضطراب امتحان و اضطراب اجتماعی است. همچنین نتایج نشان داد، بین دو جنس در اثربخشی آموزش حل مسأله و بهکاربستن آن، تفاوت معنیداری مشاهده نشد. درحالیکه بین انواع اضطراب، نوع روش پژوهش و سن آزمودنیها تفاوت معنیداری وجود دارد. نتیجه گیری: درنتیجه ارائه برنامههایی در راستای آموزش، رشد و ارتقاء مهارت حل مسأله به افراد جامعه، ضرورتی است که باید بیشازپیش مورد ملاحظه قرار گیرد.
لیلا آهون؛ پروین میرزایی
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش گروهی حل مسئله شناختی ـ اجتماعی بر خودکنترلی و اضطراب دختران پیشدبستانی بود. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بود. جامعه آماری را دانشآموزان پیشدبستانی منطقه 12 شهرداری شهر تهران تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از دختران مقطع پیشدبستانی بودند که بهصورت ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش گروهی حل مسئله شناختی ـ اجتماعی بر خودکنترلی و اضطراب دختران پیشدبستانی بود. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بود. جامعه آماری را دانشآموزان پیشدبستانی منطقه 12 شهرداری شهر تهران تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از دختران مقطع پیشدبستانی بودند که بهصورت در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آموزش گروهی حل مسئله شناختی ـ اجتماعی و کنترل قرار گرفتند. همه آزمودنیها پرسشنامههای اضطراب (اسپنس، 1999) و خودکنترلی (هومفری، 1982) را در پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که آزمودنیهای گروه آموزش گروهی حل مسئله شناختی ـ اجتماعی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری در اضطراب و افزایش معناداری را در خودکنترلی نشان دادند (001/0 = p ). این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش، میتوان استفاده از این آموزش را به متخصصان سلامت روان و مشاوران مدرسه توصیه کرد.
زهرا روح زاده؛ حمید لطفی؛ بهرام میرزاییان
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سطوح مختلف اضطراب بر انتخاب شرایط انتظار دانشجویان زن مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری است. روش: برای این منظور 129 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به لحاظ جنسیت، محدوده سنّی و میزان اضطراب و مقطع تحصیلی همسان شدند. از آزمون اضطراب رگه-حالت اسپیلبرگر قبل از وارد ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سطوح مختلف اضطراب بر انتخاب شرایط انتظار دانشجویان زن مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری است. روش: برای این منظور 129 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به لحاظ جنسیت، محدوده سنّی و میزان اضطراب و مقطع تحصیلی همسان شدند. از آزمون اضطراب رگه-حالت اسپیلبرگر قبل از وارد کردن متغیّر مستقل به منظور سنجش میزان اضطراب، جهت کنترل متغیّر مزاحم استفاده شد که تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون کروسکال-والیس، تفاوت معناداری را بین سه گروه نشان نداده است (مقیاس حالت:H= 0.562 ، df=2، sig=0.755، 0.05=a و مقیاس رگه: H=0.990، df=2، sig=0.610، 0.05=a). ابزار به کار گرفته شده در این آزمایش یک بسته اجرا و سنجش بود که ابتدا بر اساس دستورالعمل اجرا، متغیر آزمایشی اعمال گردید. سرانجام دادهها به روش آماری ناپارامتریک، آزمون فریدمن برای تجزیه و تحلیل واریانس دوطرفه از طریق رتبهبندی با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سطوح مختلف اضطراب بر انتخاب شرایط انتظار تأثیر دارد. مقایسه متوسّط رتبهها نشان داده است که ترجیح انتخاب مشارکتکنندگان به ترتیب «وضوح شناختی»، «مقایسه هیجانی»، «جماعت» و «تنها بودن» بوده است. نتیجه گیری: با توجه به فراوانی بالای وضوح شناختی میتوان نتیجه گرفت که کسب اطّلاعات تخصّصی از افراد خبره(=وضوح شناختی)، جهت سازگاری با موقعیتهای بحرانی مهمتر از سایر متغیرهایی بوده است که تا به حال پژوهشگران بر آن تأکید داشته اند.
طاهر محبوبی
چکیده
روش: بدین منظور 32 نفر با استفاده از روش نمونهگیری مبتنی بر هدف از میان مراجعه کنندگان به مرکز مشاورۀ دانشگاه با توجه به معیارهای در نظر گرفته شده انتخاب و بهعنوان نمونه منظور گردیدند. روش تحقیق دراین مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون همراه با گروه گواه بود. از مصاحبة بالینی و مقیاس افسردگی، اضطراب ...
بیشتر
روش: بدین منظور 32 نفر با استفاده از روش نمونهگیری مبتنی بر هدف از میان مراجعه کنندگان به مرکز مشاورۀ دانشگاه با توجه به معیارهای در نظر گرفته شده انتخاب و بهعنوان نمونه منظور گردیدند. روش تحقیق دراین مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون همراه با گروه گواه بود. از مصاحبة بالینی و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لویندا (1995) برای سنجش آشفتگی روانشناختی بهعنوان ابزارهای پژوهش استفاده گردید. برنامه آموزش شناختی ارتقاء امید طی 8 جلسۀ 60 دقیقهای و درمدت 4 هفتهی متوالی به دانشجویان ارائه گردید. بدین منظور نمونۀ تحقیق به صورت تصادفی در2 گروه 16 نفری (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. گروه آزمایشی، تحت آموزش شناختی ارتقاء امید قرار گرفت، درحالیکه گروه گواه در معرض هیچ مداخلهای قرارنگرفتند. دادههای بدست آمده با استفاده از آزمون کوواریانس بوسیلۀ نرم افزارspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیلکوواریانس در سطح 05/0> pبرای گروه وابسته به منظور تعیین اثر بخشی آموزش شناختی ارتقاء امید نشان داد که این کاربندی توانسته است بعنوان مداخلهای موثر موجب کاهش نمره کلی آشفتگی روانشناختی و هر سه مؤلفة آن (افسردگی، استرس و اضطراب) در دانشجویان گروه آزمایش گردد. نتیجه گیری: این کاربندی انتظار پیامدهای مطلوب، باور به اینکه امور به خوبی پیش خواهند رفت، همچنین احساس اعتماد به این که همۀ اینها در اثر تلاشهای مناسب اتفاق خواهد افتاد را در فرد ایجاد کرده، و ضمن کاهش افسردگی، استرس و اضطراب باعث اعمال هدفمند میشود.