امین رفیعی پور
چکیده
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید درمانی بر افسردگی مادران کودکان دارای معلولیت جسمی حرکتی صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون، با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران کودکان دارای معلولیت جسمی حرکتی بود. با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از بین این افراد ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید درمانی بر افسردگی مادران کودکان دارای معلولیت جسمی حرکتی صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون، با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران کودکان دارای معلولیت جسمی حرکتی بود. با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از بین این افراد انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارش شدند و گروه آزمایش امید درمانی قرار گرفت. مقیاس افسردگی بک به صورت پیشآزمون و پسآزمون در هر دو گروه اجرا شد. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که نمرات شرکتکنندگان گروه آزمایش، در نمره افسردگی به طور معناداری کمتر از گروه گواه بود. نتیجه گیری: بر این اساس، امید درمانی میتواند باعث کاهش علائم افسردگی مادران کودکان معلول شود و گام مؤثری در بهبود وضعیت روانی آنها و روابط والد فرزندی باشد.
طاهر محبوبی
چکیده
روش: بدین منظور 32 نفر با استفاده از روش نمونهگیری مبتنی بر هدف از میان مراجعه کنندگان به مرکز مشاورۀ دانشگاه با توجه به معیارهای در نظر گرفته شده انتخاب و بهعنوان نمونه منظور گردیدند. روش تحقیق دراین مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون همراه با گروه گواه بود. از مصاحبة بالینی و مقیاس افسردگی، اضطراب ...
بیشتر
روش: بدین منظور 32 نفر با استفاده از روش نمونهگیری مبتنی بر هدف از میان مراجعه کنندگان به مرکز مشاورۀ دانشگاه با توجه به معیارهای در نظر گرفته شده انتخاب و بهعنوان نمونه منظور گردیدند. روش تحقیق دراین مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون همراه با گروه گواه بود. از مصاحبة بالینی و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لویندا (1995) برای سنجش آشفتگی روانشناختی بهعنوان ابزارهای پژوهش استفاده گردید. برنامه آموزش شناختی ارتقاء امید طی 8 جلسۀ 60 دقیقهای و درمدت 4 هفتهی متوالی به دانشجویان ارائه گردید. بدین منظور نمونۀ تحقیق به صورت تصادفی در2 گروه 16 نفری (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. گروه آزمایشی، تحت آموزش شناختی ارتقاء امید قرار گرفت، درحالیکه گروه گواه در معرض هیچ مداخلهای قرارنگرفتند. دادههای بدست آمده با استفاده از آزمون کوواریانس بوسیلۀ نرم افزارspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیلکوواریانس در سطح 05/0> pبرای گروه وابسته به منظور تعیین اثر بخشی آموزش شناختی ارتقاء امید نشان داد که این کاربندی توانسته است بعنوان مداخلهای موثر موجب کاهش نمره کلی آشفتگی روانشناختی و هر سه مؤلفة آن (افسردگی، استرس و اضطراب) در دانشجویان گروه آزمایش گردد. نتیجه گیری: این کاربندی انتظار پیامدهای مطلوب، باور به اینکه امور به خوبی پیش خواهند رفت، همچنین احساس اعتماد به این که همۀ اینها در اثر تلاشهای مناسب اتفاق خواهد افتاد را در فرد ایجاد کرده، و ضمن کاهش افسردگی، استرس و اضطراب باعث اعمال هدفمند میشود.
فاطمه معین الغربایی؛ اعظم نوفرستی؛ سمیرا کرملو؛ نیما گنجی
دوره 6، شماره 1 ، مرداد 1396، ، صفحه 91-104
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت شناخت اجتماعی دررمزگزاری ورمزگردانی دنیای اجتماعی و تاثیرات مستقیم و نقش اساسی اجزاء تشکیل دهنده شناخت اجتماعی، مثل تفکرات قالبی و طرحوارههای بنیادین حمایت کننده آنها یا نگرشها و سبک اسنادها که بر چگونگی رفتار و پاسخدهی فرد، تأثیر بلاواسطه دارند؛ هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سه جزءازاجزاء مختلف شناخت اجتماعی ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت شناخت اجتماعی دررمزگزاری ورمزگردانی دنیای اجتماعی و تاثیرات مستقیم و نقش اساسی اجزاء تشکیل دهنده شناخت اجتماعی، مثل تفکرات قالبی و طرحوارههای بنیادین حمایت کننده آنها یا نگرشها و سبک اسنادها که بر چگونگی رفتار و پاسخدهی فرد، تأثیر بلاواسطه دارند؛ هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سه جزءازاجزاء مختلف شناخت اجتماعی یعنی سبکهای اسنادی، طرحوارههای ناسازگار اولیه و نگرشهای ناکارآمد درافراد افسرده وعادی است. روش: گروه نمونه 60 نفری از بین مراجعهکنندگان به کلینیک آزاد روانشناسی دانشگاه صنعتی شریف تهران که واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند، به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. 60 نفر از افراد سالم نیز که هیچگونه مشکل روانشناختی نداشتند درگروه عادی قرارگرفتند. ابزار مورداستفاده شامل پرسشنامه سبک اسناد، فرم کوتاه پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه، مقیاس نگرشهای ناکارآمد و پرسشنامه افسردگی بک بود. یافته ها:نشان دهنده تفاوت معنادار بین دو گروه سالم وافسرده در تمامی سبکهای اسنادی، طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرشهای ناکارامد بود.نتیجه گیری: مولفه های شناخت اجتماعی آسیبدیده، نمود واضحی در مبتلایان به افسردگی دارند و توجه به اصلاح آنها در فرایند درمان افسردگی بایستی مدنظر متخصصین رواندرمانی قرارگیرد.