فرزانه رنجبر نوشری؛ سجاد بشرپور؛ نادر حاجلو؛ محمد نریمانی
دوره 6، شماره 2 ، بهمن 1396، ، صفحه 21-38
چکیده
مقدمه: هدف اساسی مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبتنگر و آموزش یکپارچه شایستگی های هیجانی بر بهزیستی اجتماعی، هیجانی و روانشناختی است. روش: این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پسآزمون و مرحله پیگیری است. جامعه آماری دربرگیرنده دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور رضوانشهر است و نمونه پژوهش ...
بیشتر
مقدمه: هدف اساسی مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبتنگر و آموزش یکپارچه شایستگی های هیجانی بر بهزیستی اجتماعی، هیجانی و روانشناختی است. روش: این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پسآزمون و مرحله پیگیری است. جامعه آماری دربرگیرنده دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور رضوانشهر است و نمونه پژوهش شامل51 فرد مبتلا به اضافه وزن است که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جای گرفتند (17نفر در هر گروه). داده ها با استفاده از پرسشنامه بهزیستی ذهنی جمع آوری گردید. مداخله مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر طی14 جلسه و آموزش یکپارچه شایستگی های هیجانی در 12 جلسه اجرا شد، در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت ننمود. یافتهها: نتایج نشان داد که هر دو روش مداخله در ارتقاء بهزیستی و مؤلفه های آن تأثیرگذار بودند و گروه کنترل تغییر خاصی در مراحل ارزیابی نشان نداد. با این حال، تأثیر مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبتنگر بر بهزیستی اجتماعی، روانشناختی و کلی بیشتر از مداخله دیگر بود. در کل، آموزش یکپارچه شایستگی های هیجانی اثربخشی بیشتری بر بهزیستی هیجانی داشته است. نتیجه گیری: به کارگیری این مداخله ها، میتواند برای ارتقاء بهزیستی افراد مبتلا به اضافه وزن مؤثر باشد.
زیبا برقی ایرانی؛ مجتبی بختی؛ محمدجواد بگیان کوله مرز
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 157-175
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش مهارتهای اجتماعی مبتنی بر پردازش شناختی بر بهزیستی اجتماعی، هیجانی و روانشناختی دانشآموزان مبتلا به اختلال سلوک بود. روش: این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی شهرستان نورآباد (دلفان) ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش مهارتهای اجتماعی مبتنی بر پردازش شناختی بر بهزیستی اجتماعی، هیجانی و روانشناختی دانشآموزان مبتلا به اختلال سلوک بود. روش: این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی شهرستان نورآباد (دلفان) در سال تحصیلی 93-92 بودند. آزمودنیهای پژوهش شامل 40 دانشآموز پسر دارای اختلال سلوک بود که از میان دانشآموزان بعد از شناسایی بهوسیله مقیاس درجهبندی اختلال سلوک و انجام مصاحبه بالینی ساختاریافته انتخاب و بهصورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمعآوری دادهها ازمصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس درجهبندی اختلال سلوک و مقیاس بهزیستی شخصی استفاده شد. یافته ها: تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی مبتنی بر پردازش شناختی بر بهزیستی دانشآموزان دارای اختلال سلوک مؤثر بوده (001/0>P) و منجر به کاهش نشانههای مرضی اختلال سلوک در دانشآموزان مبتلا شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافتههای بهدستآمده میتوان گفت که آموزش مهارتهای اجتماعی مبتنی بر پردازش شناختی به افزایش سلامت روان منجر میشود و در پیشگیری از اختلال سلوک نقشی مؤثر دارد.