مجید صفاری نیا؛ مهدی دهستانی؛ اعظم فطری
دوره 6، شماره 2 ، بهمن 1396، ، صفحه 143-154
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر میانجی همدلی، نشخوار فکری و خشم در رابطه بین خودشیفتگی و فقدان بخشش میان فردی بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعهآماری پژوهش حاضر 400 دانشجوی کاربر فیسبوک ، لاین ووایبر دانشگاههای قزوین بودند که از بین آنها تعداد 197 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر میانجی همدلی، نشخوار فکری و خشم در رابطه بین خودشیفتگی و فقدان بخشش میان فردی بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعهآماری پژوهش حاضر 400 دانشجوی کاربر فیسبوک ، لاین ووایبر دانشگاههای قزوین بودند که از بین آنها تعداد 197 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای شخصیت خودشیفته راسکین و تری (1988)، عدم بخشش بینفردی مرتبط با خطا، مقیاس همدلی (باتسون و شاو،1991) و مقیاس حالت خشم اسپیلبرگر (2003) استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد بین خودشیفتگی با همدلی رابطه منفی معنادار و بین خودشیفتگی با نشخوار فکری و خشم رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بین عدم بخشش با خشم و نشخوار فکری رابطه منفی معنادار وجود دارد ولی بین همدلی با عدم بخشش رابطه معنادار وجود ندارد. نتایج آزمون رگرسیون میانجی نشان داد متغیر خودشیفتگی به طور مستقیم اثر معنادار بر میزان عدم بخشش دارد. همچنین نتایج نشان داد که از بین متغیرهای همدلی، نشخوار ذهنی و حالت خشم متغیرهای حالت خشم و نشخوار فکری اثر میانجی بر رابطه بین خودشیفتگی و عدم بخشش دارند. نتیجه گیری: بنابراین میتوان اینطور نتیجه گرفت که اگر متغیرهایی جزئی رفتاری مانند حالت خشم و نشخوار فکری مورد توجه قرار گیرد از این طریق توانایی تغییر رفتار کلیتر مانند بخشش وجود خواهد داشت.
مهرناز صفاری نیا؛ علی محمد مزیدی؛ مجید صفاری نیا
دوره 5، شماره 1 ، مرداد 1395، ، صفحه 68-82
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه شایعه پراکنی اینترنتی و خودشیفتگی در بین کاربران فیسبوک با کاربران اینترنت و افراد غیر کاربر اینترنت در بین ساکنین شهر تهران است. روش: از میان کاربران اینترنت شهر تهران نمونهای 500 نفری بهصورت تصادفی خوشهای از مناطق 22 گانه شهر تهران انتخاب شد. این گروه نمونه شامل 183 نفر کاربر اینترنت و 163 نفر کاربر فیسبوک ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه شایعه پراکنی اینترنتی و خودشیفتگی در بین کاربران فیسبوک با کاربران اینترنت و افراد غیر کاربر اینترنت در بین ساکنین شهر تهران است. روش: از میان کاربران اینترنت شهر تهران نمونهای 500 نفری بهصورت تصادفی خوشهای از مناطق 22 گانه شهر تهران انتخاب شد. این گروه نمونه شامل 183 نفر کاربر اینترنت و 163 نفر کاربر فیسبوک و 110 نفر از افرادی که هیچگونه اطلاعاتی از اینترنت ندارند و مطلقاً از اینترنت استفاده نمیکنند، در سطح جامعه است. 44 پرسشنامه به دلیل ناقص بودن از پژوهش حاضر حذف گردید که در مجموع حجم نمونه این تحقیق 456 نفر است. این پژوهش از پرسشنامه شخصیت خودشیفته (راسکین و تری، 1988)، پرسشنامه شایعه پراکنی اینترنتی (جانگ هیون کیم و ووباک، 2010) و پرسشنامه فیسبوک (راس و همکارن، 2009) به عنوان ابزارهای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه متغیرها و از آزمون تحلیل واریانس برای مقایسه گروهها و مؤلفههای پرسشنامهها استفاده شده است. یافتهها: نتایج به دست آمده نشان دادند که بین خودشیفتگی و استفاده از فیسبوک رابطه مثبت معنیداری وجود دارد و خودشیفتگی میتواند 28/0 استفاده از فیسبوک را پیشبینی کند. در حالی که بین مدت زمان استفاده از اینترنت و شایعه پراکنی رابطه معنیداری وجود ندارد. از دیگر نتایج پژوهش حاضر میتوان بیان کرد که مؤلفه خودشیفتگی در بین کاربران فیسبوک، اینترنتی و گروه بدون اینترنت تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین در مورد مؤلفههای خودشیفتگی نیز نتایج به دست آمده نشان داد بین مؤلفههای اقتدار، خودنمایی، برتری جویی، محق بودن و خودبینی بین سه گروه مورد پژوهش تفاوت معنیدار وجود دارد درحالی که دو مؤلفه بهرهکشی و خودبسندگی از لحاظ آماری تفاوت معنیداری بین گروههای مورد پژوهش ندارد. همچنین این پژوهش نشان داد میان شایعه پراکنی و مؤلفههای آن بین گروه کاربران فیسبوک و کاربران اینترنتی تفاوت معنیداری نیست. نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر با کاهش مدت زمان استفاده از فیسبوک میتوان به ارتقاء بهزیستی جامعه کمک کرد. همچنین بررسی و تمهیدات لازم آموزشی در خصوص اصلاح و تغییر سبک زندگی و ویژگی شخصیتی خودشیفتگی که در بهبود روابط بین فردی و اجتماعی مؤثر است، پیشنهاد میگردد.