زبانشناسی شناختی
مهدیه رحمانیان؛ مریم زمانی؛ شهرزاد پاکدلان
چکیده
مقدمه: حافظه و تمرکز دو مولفه اصلی از کارکردهای شناختی هستند که در روند یادگیری انسان نقش به سزایی دارند. هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثربخشی دو روش درمانی آموزش ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای همراه با تمرین تقویت حافظه N-Back در بهبود کارکرد حافظه و تمرکز دانشجویان است. روش:روش تحقیق حاضر از نوع کاربردی و شیوه گردآوری داده ها از ...
بیشتر
مقدمه: حافظه و تمرکز دو مولفه اصلی از کارکردهای شناختی هستند که در روند یادگیری انسان نقش به سزایی دارند. هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثربخشی دو روش درمانی آموزش ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای همراه با تمرین تقویت حافظه N-Back در بهبود کارکرد حافظه و تمرکز دانشجویان است. روش:روش تحقیق حاضر از نوع کاربردی و شیوه گردآوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی با طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون است. به منظور بررسی اهداف تحقیق 30 نفر آزمودنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند. تمام شرکت کنندگان آزمون حافظه بالینی وکسلر و تست TOVA انجام دادند. سپس یک گروه تحت آزمون ذهن آگاهی قرار گرفته و گروه دیگر در جلسات تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای همراه با تمرین تقویت حافظه N-Back شرکت کردند. در پایان هر دو گروه مجدد مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که هر دو روش مداخله، یعنی آموزش ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای همراه با تمرین تقویت حافظه N-Back موجب بهبود حافظه و تمرکز می گردند. هر دو شیوه بر بهبود عملکرد توجه تاثیر داشتند. در مولفه های حافظه تنها در مولفه حافظه بینایی دو گروه متفاوت بودند. بر اساس نتایج اثر بخشی تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای همراه با تمرین تقویت حافظه N-Back بیشتر از آموزش ذهن آگاهی بود .نتیجه گیری: با توجه به نتایج به نظر می رسد هر دو شیوه بر بهبود توجه موثر هستند اما درمان های زیستی عملکرد بهتری خواهتد داشت هنگامی که پایه های زیستی و فرایندهای خاص شناختی را مد نظر قرار می دهند.
روانشناسی
سونا عسگرزاده؛ مجید برادران؛ فرزانه رنجبر نوشری
چکیده
تعارض زناشویی می تواند به اختلال در روابط بین فردی منجر شود و زمینه ساز بروز مشکلاتی در خانواده باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه ذهن آگاهی، طرحواره های ناسازگار اولیه و همجوشی شناختی در زنان با و بدون تعارض زناشویی بود. این مطالعه، یک پژوهش توصیفی از نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره ...
بیشتر
تعارض زناشویی می تواند به اختلال در روابط بین فردی منجر شود و زمینه ساز بروز مشکلاتی در خانواده باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه ذهن آگاهی، طرحواره های ناسازگار اولیه و همجوشی شناختی در زنان با و بدون تعارض زناشویی بود. این مطالعه، یک پژوهش توصیفی از نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره مناطق 2، 4 و 7 شهر تهران در سال 1401 بود و نمونه پژوهش نیز شامل 90 زن دارای تعارضات زناشویی و 90 زن بدون تعارضات زناشویی بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های تعارض زناشویی، ذهن آگاهی، طرحواره های ناسازگار اولیه و همجوشی شناختی پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین زنان با و بدون تعارض زناشویی از لحاظ ذهن آگاهی، طرحواره های ناسازگار اولیه و همجوشی شناختی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 >P). بنا بر یافته های به دست آمده ، می توان نتیجه گرفت که این متغیرها به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم در ایجاد یا شدت تعارضات زناشویی مؤثر هستند.
مجید صفاری نیا؛ رقیه محمدی؛ سمیرا حسن زاده پشنگ
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، ، صفحه 120-135
چکیده
مقدمه: هدف مطالعه حاضر، بررسی ارتباط توانایی ذهن آگاهی و ذهنخوانی با هر یک از سبکهای تصمیمگیری منطقی، اجتنابی، وابسته و شهودی در دانشجویان بود. روش: بدین منظور 182 دانشجو (71 مرد و 111 زن) به روش تصادفی چندمرحلهای از دانشگاههای شهرستان بناب انتخاب شدند و پرسشنامههای سبکهای تصمیمگیری اسکات و بروس (1995)، پرسشنامه مهارت ذهن آگاهی ...
بیشتر
مقدمه: هدف مطالعه حاضر، بررسی ارتباط توانایی ذهن آگاهی و ذهنخوانی با هر یک از سبکهای تصمیمگیری منطقی، اجتنابی، وابسته و شهودی در دانشجویان بود. روش: بدین منظور 182 دانشجو (71 مرد و 111 زن) به روش تصادفی چندمرحلهای از دانشگاههای شهرستان بناب انتخاب شدند و پرسشنامههای سبکهای تصمیمگیری اسکات و بروس (1995)، پرسشنامه مهارت ذهن آگاهی کنتاکی (KIMS) و آزمون ذهنخوانی از طریق تصویر چشم (RMET) را تکمیل کردند. یافتهها: طبق یافتهها، توانایی ذهن آگاهی و ذهنخوانی با سبکهای تصمیمگیری منطقی و شهودی رابطه مثبت و با سبک وابسته رابطه منفی معناداری داشتند. توانایی ذهنخوانی با سبک اجتنابی نیز رابطه منفی معناداری داشت. همچنین، سبکهای تصمیمگیری منطقی و وابسته، توسط هردو متغیر ذهن آگاهی و ذهنخوانی، قابل پیشبینی بودند؛ اما سبک اجتنابی و شهودی را فقط توانایی ذهنخوانی پیشبینی میکرد. نتیجهگیری: بنابراین به نظر میرسد با آموزش مهارت ذهن آگاهی و تقویت توانایی ذهنخوانی، میتوان تصمیمگیری در افراد را بهبود بخشید.