روانشناسی شناختی
ندا نعمتی؛ محمد اورکی؛ مجید صفاری نیا
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت اثربخشی تصویرسازی ارتباطی (ایماگوتراپی) و درمان مبتنی بر هیجان بر انعطافپذیری روانشناختی و توانمندی شناختی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی انجام شد. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه زنان آسیبدیده از روابط فرازناشویی شهر اصفهان (شامل کلینیک روانشناختی نیک اوین و موسسه خیریه حضرت ابوالفضل) در بهار 1403 بود. ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت اثربخشی تصویرسازی ارتباطی (ایماگوتراپی) و درمان مبتنی بر هیجان بر انعطافپذیری روانشناختی و توانمندی شناختی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی انجام شد. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه زنان آسیبدیده از روابط فرازناشویی شهر اصفهان (شامل کلینیک روانشناختی نیک اوین و موسسه خیریه حضرت ابوالفضل) در بهار 1403 بود. بر این اساس، یک گروه از زنان آسیبدیده از روابط فرازناشویی به صورت گمارش تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) 15 نفری قرار گرفتند و بوسیله پرسشنامه انعطافپذیری شناختی دنیس و وندر وال (2010) و توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و میشرا (1996) مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس آمیخته بوسیله نرمافزار spss نسخه 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد درمان تصویرسازی ارتباطی و درمان مبتنی بر هیجان در افزایش انعطافپذیری روانشناختی و توانمندی شناختی اثربخشی معنادار داشته و تفاوت این اثربخشی بین این دو رویکرد درمانی معنادار نیست (05/0P<). یافتهها همچنین نشان داد اثرات درمانی در طول زمان ثبات داشته اند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت اثربخشی درمان تصویرسازی ارتباطی و درمان مبتنی بر هیجان بر انعطافپذیری روانشناختی و توانمندی شناختی در طول زمان ثبات دارد. نتایج نشان بدست آمده نشان داد که تصویرسازی ارتباطی (ایماگوتراپی) و درمان مبتنی بر هیجان میتوانند به عنوان رویکردی موثر در بهبود زنان آسیبدیده خیانت مورد استفاده قرار گیرد و نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی آنها ایفا کند.
روانشناسی شناختی
فاطمه علی پور؛ ابولفضل فرید؛ رامین حبیبی کلیبر؛ غلامرضا گلمحمدنژاد
چکیده
پژوهش حاضر باهدف ترکیب پژوهشهای انجامشده درزمینه تعیین اثربخشی مداخلات روانشناختی آموزشی و درمانی بر انعطافپذیری شناختی کودکان و نوجوانان ایرانی با روش فراتحلیل انجامشده است. جامعه آماری فراتحلیل حاضر پژوهشهای در دسترس در رابطه با اثربخشی مداخلات روانشناختی آموزشی و درمانی بر انعطافپذیری کودکان و نوجوانان است که ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف ترکیب پژوهشهای انجامشده درزمینه تعیین اثربخشی مداخلات روانشناختی آموزشی و درمانی بر انعطافپذیری شناختی کودکان و نوجوانان ایرانی با روش فراتحلیل انجامشده است. جامعه آماری فراتحلیل حاضر پژوهشهای در دسترس در رابطه با اثربخشی مداخلات روانشناختی آموزشی و درمانی بر انعطافپذیری کودکان و نوجوانان است که در بین سالهای 1392 تا 1402 منتشرشدهاند. بر اساس ملاکهای تعریفشده ورود و خروج برای پژوهشهای اولیه و نیز تحلیل حساسیت 61 اندازه اثر از 43 مطالعه اولیه توسط نرمافزار CMA ویرایش 2مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که اندازه اثر خلاصه مدل تصادفی برابر با 964/1 بود که ازنظر آماری معنیدار بوده و بیانگر اثر مثبت مداخلات روانشناختی آموزشی و درمانی بر انعطافپذیری شناختی است. همچنین نتایج نشان داد بین انواع مداخله، ابزار پژوهش و سن و جنسیت آزمودنیها تفاوت معنیداری وجود دارد. درنتیجه با توجه به اثربخشی مطلوب ارائه مداخلات آموزشی و درمانی در راستای ارتقاء انعطافپذیری شناختی کودکان و نوجوانان، پیشنهاد می شود به منظور بهرهمندی از مزایای بالقوه آن در طول عمر، به عنوان یک ضرورت بیشازپیش مورد ملاحظه دست اندرکاران تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان قرار گیرد.
روانشناسی شناختی
فاطمه فولادی؛ حسین زارع؛ پریا سادات معراجی سعید
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی بین تجارب آسیبزای دوران کودکی و کارکردهای اجرایی با نقش واسطهای پردازش هیجانی بود. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی و مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان شهر تهران تشکیل میداد که از این جامعه تعداد 270 نفر از دانشگاه الزهرا (س) با استفاده از نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی بین تجارب آسیبزای دوران کودکی و کارکردهای اجرایی با نقش واسطهای پردازش هیجانی بود. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی و مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان شهر تهران تشکیل میداد که از این جامعه تعداد 270 نفر از دانشگاه الزهرا (س) با استفاده از نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمعآوری دادهها از پرسشنامه تجارب آسیبزای دوران دوران کودکی (برنشتاین و همکاران، 2003)، پرسشنامه مهارتهای اجرایی (استریت و همکاران، 2019) و مقیاس پردازش هیجانی (باکر و همکاران، 2007) استفاده گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری با کمک نرمافزار Amos24 و SPSS22 تحلیل شدند. یافتههای این پژوهش حاکی از آن بود که رابطه بین تجارب آسیبزای دوران کودکی و کارکردهای اجرایی معنادار است. همچنین مدل نقش میانجی پردازش هیجانی در رابطه بین تجارب آسیبزای دوران کودکی و کارکردهای اجرایی از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج بوت استرپ نیز حاکی از تاثیر تجارب آسیبزای دوران کودکی بر کارکردهای اجرایی از طریق نقش میانجی پردازش هیجانی بود. در نتیجه میتوان گفت که متغیر پردازش هیجانی نقش واسطهای معناداری در رابطه بین تجارب آسیبزای دوران کودکی و کارکردهای اجرایی دارد. بنابراین لازم است که از طریق اطلاع رسانی و آگاهی بخشی در زمینه پیامدهای شناختی منفی تجارب آسیبزای دوران کودکی در جهت پیشگیری یا مداخله زودهنگام در این زمینه اقدام کرد.
روانشناسی شناختی
محمد صادق عطایی؛ محمدحسین عبداللهی؛ جعفر حسنی؛ ولی اله رمضانی
چکیده
هدف این مطالعه بررسی تاثیر القای تجارب هیجانی بر عملکرد حافظه کاری با توجه به باورهای فراشناختی مثبت و منفی دانشجویان بود. پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه خوارزمی بودند. 80 آزمودنی به روش غربالگری با پرسشنامه استاندارد فراشناخت ولز (1997) در 4 گروه باورهای ...
بیشتر
هدف این مطالعه بررسی تاثیر القای تجارب هیجانی بر عملکرد حافظه کاری با توجه به باورهای فراشناختی مثبت و منفی دانشجویان بود. پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه خوارزمی بودند. 80 آزمودنی به روش غربالگری با پرسشنامه استاندارد فراشناخت ولز (1997) در 4 گروه باورهای فراشناختی مثبت بالا، مثبت پایین، منفی بالا و منفی پایین قرار گرفتند. از تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر برای تحلیل دادهها استفاده شد. بر اساس یافتههای پژوهش، درگروه دارای خصوصیات بالای باورهای فراشناختی مثبت، عملکرد حافظه کاری پس از القای هیجانی مثبت، به شکل معناداری افزایش یافت اما بعد از القای هیجان منفی تغییری در عملکرد حافظه مشاهده نشد. در گروه دارای خصوصیات پایین باورهای فراشناختی مثبت، عملکرد حافظه کاری پس از القای هیجانی مثبت، به شکل معناداری افزایش یافت و پس از القای هیجانی منفی به شکل معناداری کاهش یافت. در گروه دارای خصوصیات بالای باورهای فراشناختی منفی، عملکرد حافظه کاری پس از القای هیجانی مثبت تغییری نکرد اما بعد از القای هیجانی منفی، به صورت معنادای کاهش یافت. در گروه دارای خصوصیات پایین باورهای فراشناختی منفی حافظه کاری پس از القای هیجانی مثبت، به شکل معناداری افزایش یافت و پس از القای هیجانی منفی به شکل معناداری کاهش یافت. براساس نتایج مطالعه، عملکرد حافظه در افراد با باورهای فراشناختی مثبت، بیشتر تحت تاثیر تجارب هیجانی مثبت و در افراد با باورهای فراشناختی منفی وابسته به القای هیجانها منفی است.
روانشناسی شناختی
مونا صفاری نیا؛ مرتضی ترخان
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش مفاهیم کارآفرینی بر تفکر خلاق و فراشناخت کودکان مقطع دبستان انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از پرسشنامههای تفکر خلاق ولش و مک داوال (2002) و سنجش فراشناخت کودکان باکو و همکاران (2009) 30 نفر از دانشآموز پایه سوم ابتدایی که در سال ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش مفاهیم کارآفرینی بر تفکر خلاق و فراشناخت کودکان مقطع دبستان انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از پرسشنامههای تفکر خلاق ولش و مک داوال (2002) و سنجش فراشناخت کودکان باکو و همکاران (2009) 30 نفر از دانشآموز پایه سوم ابتدایی که در سال تحصیلی 1401-1400 در مدارس ابتدایی منطقه 4 شهر تهران ثبت نام کردند، به طور تصادفی ساده انتخاب و به طور داوطلبانه در دو گروه آزمایشی و کنترل (15 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 10 جلسه (هفته ای 3 جلسه) برنامه آموزش مفاهیم کارآفرینی را به طور گروهی دریافت کردند و گروه کنترل در این زمینه آزموشی دریافت نکرد. پس از اجرای مداخله، مجدداً تفکر خلاق و فراشناخت کودکان اعضای هر دو گروه اندازهگیری شد. از تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) برای تحلیل دادهها استفاده شد. F محاسبه شده برای فرضیه اصلی و فرضیههای فرعی در رابطه با متغیرهای مورد مطالعه در هر دو گروه تفاوت معناداری نشان داد. این پژوهش در همگرایی با نتایج پژوهشهای مشابه، بیان کننده این واقعیت است که آموزش مفاهیم کارآفرینی بر تفکر خلاق و فراشناخت کودکان دانشآموزان نقش موثری دارد.کلید واژهها: مفاهیم کار آفرینی ، تفکر خلاق ، فراشناخت کودکان
روانشناسی شناختی
ثمیلا ارضرومچیلر؛ زهره رافضی
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر پاسخگویی به این پرسش است که آیا کارکردهایی مرتبط با هیجان از قبیل تصمیمگیری مخاطرهآمیز و نظریه ذهن در همه افراد تحت تأثیر القای غم و شادی، به یک اندازه دچار تغییر میشود یا با توجه به سطوح مختلف پردازش هیجانی، افراد بعد از تجربه این هیجانها به طور متفاوتی واکنش نشان میدهند. روش: به منظور بررسی این پرسش ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر پاسخگویی به این پرسش است که آیا کارکردهایی مرتبط با هیجان از قبیل تصمیمگیری مخاطرهآمیز و نظریه ذهن در همه افراد تحت تأثیر القای غم و شادی، به یک اندازه دچار تغییر میشود یا با توجه به سطوح مختلف پردازش هیجانی، افراد بعد از تجربه این هیجانها به طور متفاوتی واکنش نشان میدهند. روش: به منظور بررسی این پرسش تعداد 60 داوطلب، در محدوده سنی 40 – 18 سال با روش نمونه گیری در دسترس وارد شدند. پس از ارزیابی خلق با پرسشنامه افسردگی بک و سنجش پردازش هیجانی به وسیله مقیاس باکر، به طور تصادفی در یکی از گروههای القای شادی، القای غم و کنترل قرار گرفتند. جهت القای حالتهای هیجانی، روشهای پخش فیلم کوتاه و تصویرسازی ذهنی به کار گرفته شدند. سپس آزمون نرم افزاری آیوا (Iowa) و آزمون ذهنخوانی از طریق چشم اجرا شدند. یافتهها: نتایج به دست آمده با به کارگیری روش تحلیل واریانس تک متغیره (ANOVA) نشان دادند که در این پژوهش القای هیچکدام از هیجانهای شادی و غم تأثیر معناداری بر میزان نظریه ذهن و تصمیمگیری مخاطرهآمیز شرکتکنندگان با سطوح متفاوت پردازش هیجانی نداشته است. نتیجهگیری: از این یافتهها چنین برداشت میشود که قرار گرفتن در معرض هیجانهای شادی و غم با شدت متوسط تا نسبتاً زیاد در کوتاه مدت (کمتر از یک ساعت)، نمیتواند سطح کارکردهای نظریه ذهن و تصمیمگیری مخاطرهآمیز را در افراد مختلف با سطوح پردازش هیجانی متفاوت به طور قابل ملاحظهای در جهت بهبود یا اختلال عملکرد تغییر دهد.
روانشناسی شناختی
حسین زارع؛ شبنم بیگلری؛ سوسن علیزاده فرد؛ کریم سواری
چکیده
پژوهش حاضر، یک مطالعه به روش مدل یابی معادلات ساختاری است که با هدف تعیین میزان برازش مدل ساختاری باورهای وسواسی براساس کارکردهای اجرایی با میانجیگری تنظیم هیجان در یک جمعیت غیربالینی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل 400 نفر از بزرگسالان 20 تا 50 ساله شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از جمعیت عمومی انتخاب شدند. ابزار ...
بیشتر
پژوهش حاضر، یک مطالعه به روش مدل یابی معادلات ساختاری است که با هدف تعیین میزان برازش مدل ساختاری باورهای وسواسی براساس کارکردهای اجرایی با میانجیگری تنظیم هیجان در یک جمعیت غیربالینی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل 400 نفر از بزرگسالان 20 تا 50 ساله شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از جمعیت عمومی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه باورهای وسواسی OBQ، پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف نسخه بزرگسال (BRIEF-A)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان فرم کوتاه (CERQ)، و پرسشنامه نظم جویی رفتاری هیجان (BERQ)، بود. طبق نتایج، همه شاخص های برازش مدل ساختاری در دامنه قابل پذیرش مدل قرار داشتند. بنابراین برازندگی مدل ساختاری پژوهش تایید شد. طبق این مدل، کارکردهای اجرایی به ترتیب با ضرایب استاندارد 45/0- و 76/0 بر تنظیم هیجان سازگارانه و تنظیم هیجان ناسازگارانه اثر گذاشت. تنظیم هیجان سازگارانه با ضریب استاندارد 10/0- و تنظیم هیجان ناسازگارانه نیز با ضریب استاندارد 63/0 بر باورهای وسواسی اثرگذار بودند. براساس نتایج آزمون بوت استرپ، اثر کارکردهای اجرایی بر باورهای وسواسی با واسطه گری تنظیم هیجان ناسازگارانه با ضریب استاندارد 478/0 در سطح 01/0 > p معنی دار بود. اما اثر کارکردهای اجرایی بر باورهای وسواسی با واسطه گری تنظیم هیجان سازگارانه با ضریب استاندارد 045/0 در سطح 05/0>p معنی دار نبود. یافتههای این پژوهش، تلویحات کاربردی بسیاری برای پیشگیری از پیشرفت باورهای وسواسی و ابتلا به وسواس دارد
روانشناسی شناختی
فرزانه عبداله زاده بینا؛ حسن صبوری مقدم؛ عباس بخشی پور رودسری
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمهای بر همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی باتوجه به نقش تعدیلی جنسیت انجام گرفت. روش: دو گروه( زن و مرد) که هر گروه شامل 24 نفر 30-18 ساله بودند از بین دانشجویان دانشگاه تبریز با روش نمونه گیری غیر تصادفی و در دسترس انتخاب شدند. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمهای بر همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی باتوجه به نقش تعدیلی جنسیت انجام گرفت. روش: دو گروه( زن و مرد) که هر گروه شامل 24 نفر 30-18 ساله بودند از بین دانشجویان دانشگاه تبریز با روش نمونه گیری غیر تصادفی و در دسترس انتخاب شدند. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود .در مرحله ی پیش آزمون، تکلیف کامپیوتری همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی اجرا شد. سپس 2 جلسه 20 دقیقه ای تحریک الکتریکی فراجمجمه ای اعمال شد. در مرحله پس آزمون، دوباره همان تکلیف همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی اجرا شد. در آخر یافته ها توسط تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و تحلیل کوواریانس تک متغیره در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میزان همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی بعد از اعمال تحریک الکتریکی فراجمجمهای در هر دو گروه افزایش یافت و جنسیت اثر این تحریک را تعدیل نکرد. نتیجه گیری: تحریک الکتریکی فراجمجمهای بر همنوایی در زنان و مردان اثر یکسان دارد. همچنین تحریک کاتدی کرتکس پیش پیشانی بطنی-میانی بطور قابل توجهی تمایل به همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی را در زنان و مردان زمانی که تصمیم اولیه شرکت کنندگان از نظر اکثریت متفاوت است، افزایش میدهد. از آنجایی که تحریک کاتدی شلیک عصبی، تحریک پذیری قشر مغز و پتانسیل های برانگیخته حرکتی را کاهش می دهد، استدلال می شود که کاهش تحریک قشر پیش پیشانی بطنی-میانی باعث افزایش رفتار همنوایی در افراد می شود.
روانشناسی شناختی
فهیمه قدریان؛ سوسن علیزاده فرد؛ خاطره برهانی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر عدم اطمینان درباره افراد بر همنوایی با رفتار جامعهپسند و نقش تعدیل کننده جنسیت و نیاز به بندش انجام گرفته است. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل زنان و مردان 20 تا 40 سال بود که از آن تعداد 120 آزمودنی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها تکلیفی مبتنی بر رایانه به شکل یک بازی سودآور ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر عدم اطمینان درباره افراد بر همنوایی با رفتار جامعهپسند و نقش تعدیل کننده جنسیت و نیاز به بندش انجام گرفته است. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل زنان و مردان 20 تا 40 سال بود که از آن تعداد 120 آزمودنی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها تکلیفی مبتنی بر رایانه به شکل یک بازی سودآور با استفاده از نرم افزار سایکوپای طراحی گردید تا میزان رفتار جامعهپسند آنها در شرایط مختلف مواجهه با محرک مبهم بررسی شود. همچنین از فرم کوتاه پرسشنامه نیاز به بندش ریس و پیلاتی (2020) نیز استفاده شد. دادهها با روش مدلهای آمیخته و در نرم-افزار R مدلسازی شد. یافتهها: در مدلیابی حاصل از نتایج پژوهش، مطلوبترین مدل نشان داد که مواجهه با محرک مبهم با ضریب 84/0 و متغیر نیاز به بندش با ضریب 54/0 موجب افزایش رفتار همنوایی در بروز رفتار جامعهپسند شدهاند و نیاز به بندش نقش تعدیلکننده دارد. همچنین جنسیت در مدل مطلوب وارد نشده و اثر آن معنادار نبود. نتیجهگیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که مواجهه با شرایط مبهم موجب افزایش همنوایی بروز رفتار جامعهپسند مینماید و نیاز به بندش این امر را افزایش میدهد اما جنسیت نقشی در این اثر ندارد.
روانشناسی شناختی
نادیا خوشخوی؛ مسلم کرد؛ مجید صفارینیا؛ آناهیتا ویسی؛ زهرا نیکمنش
چکیده
هدف از این پژوهش مقایسه ظرفیت حافظه کاری هیجانی در کودکان دختر 7 تا 9 سال و 11 ماه و 29 روز تکزبانه (فارسی) و دوزبانه (ارمنی- فارسی) شهر تهران بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی با دامنهی سنی 7 الی 9 سال و 11 ماه و 29 روز نیمسال دوم تحصیلی 1401-1402 مدارس منطقه 6 تهران بودند. نمونه آماری شامل 30 دانشآموز دختر یکزبانه ...
بیشتر
هدف از این پژوهش مقایسه ظرفیت حافظه کاری هیجانی در کودکان دختر 7 تا 9 سال و 11 ماه و 29 روز تکزبانه (فارسی) و دوزبانه (ارمنی- فارسی) شهر تهران بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی با دامنهی سنی 7 الی 9 سال و 11 ماه و 29 روز نیمسال دوم تحصیلی 1401-1402 مدارس منطقه 6 تهران بودند. نمونه آماری شامل 30 دانشآموز دختر یکزبانه (فارسی) و 30 دانشآموز دختر دوزبانه (ارمنی- فارسی) بود که از میان دانشآموزان پایه اول تا سوم مدارس دولتی و با روش نمونهگیری داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات، از آزمون سنجش ظرفیت حافظه کاری هیجانی کودکان و آزمون ظرفیت عدد (فراخنای ارقام رو به جلو و معکوس) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون کلمگروف اسمیرونف جهت بررسی نرمال بودن داده ها و جهت مقایسه ی دو گروه آزمون تی مستقل و رگرسیون لوجستیک، در نرمافزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین کودکان یکزبانه و دوزبانه در گروه های سنی بین 7 سال و 6 ماه تا 8 سال و 11 ماه و 29 روز تفاوت معنیداری وجود دارد (p<0.05)، اما در سایر گروههای سنی تفاوت معناداری مشاهده نشد (p>0.05). همچنین، افزایش سن (به میزان یک واحد) موجب کاهش 5/80 درصدی تفاوت نمرات افراد یکزبانه و دوزبانه شد (p>0.01). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده میتوان نتیجه گرفت دوزبانگی نسبت به تکزبانگی بر ظرفیت حافظه کاری هیجانی و کارکردهای شناختی- هیجانی کودکان اثرگذار است و میبایست در برنامهریزی آموزشی و شغلی بدان توجه شود.