محمد نریمانی؛ عباس اصغری شربیانی
چکیده
مقدمه:اختلال ارتباط اجتماعی اختلالی عصبی ـ رشدی است که در همسایگی اختلال اتیسم قرار داشته و مشکلاتی را در زمینه تعاملات مناسب اجتماعی به وجود میآورد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظریه ذهن در بهبود نظریه ذهن و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان مبتلا به اختلال ارتباط اجتماعی بود.روش:پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از ...
بیشتر
مقدمه:اختلال ارتباط اجتماعی اختلالی عصبی ـ رشدی است که در همسایگی اختلال اتیسم قرار داشته و مشکلاتی را در زمینه تعاملات مناسب اجتماعی به وجود میآورد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظریه ذهن در بهبود نظریه ذهن و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان مبتلا به اختلال ارتباط اجتماعی بود.روش:پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه های پنجم و ششم (1319نفر) مدارس شهرستان بستان آباد در سالتحصیلی 97ـ1396بودند. جهت انتخاب نمونه پژوهش از نمونه گیری هدفمند استفاده شد. بدین ترتیب ملاکهای اختلال ارتباط اجتماعی به معلمان مربوطه توضیح داده شد و دانش آموزان مشکوک از طرف آنها معرفی شدند و برای اطمینان بیشتر از طریق مصاحبه تشخیصی بر اساس DSM-5غربالگری صورت گرفت و تعداد 26 دانش آموز مبتلا انتخاب و به صورت تصادفی و برابر در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه مهارتهای اجتماعی دانش آموزان الیوت و گرشام و آزمون نظریه ذهن قمرانی و همکاران استفاده شد. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه یکساعته در طی چهار هفته تحت آموزش تئوری ذهن قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس در سطح معناداری 5/0 نشان داد گروه آزمایش بهبودی معناداری در نظریه ذهن و مهارتهای اجتماعی نسبت به گروه کنترل پیدا کرده است. نتیجه گیری: به نظر می رسد بهبود نظریه ذهن می تواند نویدبخش بهبود مهارتهای اجتماعی و کاهش پیامدهای نامناسب اجتماعی در افراد مبتلا به این اختلال شود.
محبوبه طاهر؛ عباس ابوالقاسمی؛ نادر حاجلو؛ محمد نریمانی
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، ، صفحه 72-93
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی و مقایسه آموزش های همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعیّ کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون چندگروهی است. جامعة آماری شامل دانش آموزان پسر پایه های هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه پژوهش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی و مقایسه آموزش های همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعیّ کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون چندگروهی است. جامعة آماری شامل دانش آموزان پسر پایه های هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه پژوهش 54 کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری بود که از میان دانشآموزان شناسایی و به صورت تصادفی به 3 گروه گمارده شدند. جهت جمعآوری دادهها از مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان (هومرسن و همکاران، 2006)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (فرست و همکاران، 1995)، و داستانهای اجتماعی (تورکاسپا و برایان، 1994) استفاده شد. برای گروههای آموزشی، آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در 8 جلسه 60 دقیقهای برگزار شد در حالی که گروه کنترل ّّهیچگونه مداخلهای را دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد آموزشهای همدلی و مدیریت خشم میتواند موجب بهبود شناخت اجتماعی (و مؤلفههای آن) در کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلها ی شود. و اثر گروههای آموزشی با توجه به مجذور اتا برابر با 84 درصد است. تفاضل مقادیر میانگین تعدیلشده گروههای آموزش همدلی و مدیریت خشم نشان داد آموزش همدلی در مقایسه با آموزش مدیریت خشم با اطمینان 95 درصد سهم بیشتری در افزایش شناخت اجتماعی مرحله دوم و پنجم دارد. آموزش مدیریت خشم و آموزش همدلی با فراهم آوردن توانایی درک دیگران و دیدگاهگیری به بهبود شناخت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای منجر میشود.