مهدی غریب پور؛ بهمن اکبری؛ عباس ابوالقاسمی
چکیده
مقدمه:پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامههای آموزشی مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال انفجار خشم متناوب انجام شده است. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است. نمونه پژوهش شامل 54 زندانی مبتلا به اختلال خشم انفجاری متناوب بود که بر اساس پرسشنامه اختلال خشم انفجاری متناوب کوکارو و همکاران و مصاحبه بالینی ...
بیشتر
مقدمه:پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامههای آموزشی مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال انفجار خشم متناوب انجام شده است. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است. نمونه پژوهش شامل 54 زندانی مبتلا به اختلال خشم انفجاری متناوب بود که بر اساس پرسشنامه اختلال خشم انفجاری متناوب کوکارو و همکاران و مصاحبه بالینی از میان زندانیان شهرستان رشت شناسایی و سپس در سه گروه آموزش مدیریت خشم، آموزش تنظیم هیجان و گروه کنترل (هر گروه 18 نفر) جایگزین شدند. برای گروه اول آموزش مدیریت خشم و برای گروه دوم آموزش تنظیم هیجان اعمال شد و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه پردازش اطلاعات اجتماعی ـ هیجانی کوکارو و همکاران استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزشهای مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر بهبود پاسخ اجتماعی مناسب، پاسخ پرخاشگرانه مستقیم و ارتباطی اثربخش بودهاند (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد که آموزش مدیریت خشم نسبت به آموزش تنظیم هیجان تأثیر بیشتری در بهبود پاسخ اجتماعی مناسب، پاسخ پرخاشگرانه مستقیم و ارتباطی دارد. نتیجه گیری: این یافتهها بیان میکند که از آموزشهای مدیریت خشم و تنظیم هیجان میتوان به عنوان روشهای جایگزین دیگر برای ارتقاء کیفیت زندگی و شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال خشم انفجاری متناوب استفاده نمود.
عباس ابوالقاسمی؛ مینا طاهری فرد
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه شناخت اجتماعی و بازشناسی هیجان چهرهای در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص و مزمن بود.روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری و سرپایی مراجعهکننده به مراکز بالینی و بیمارستانهای فجر و رازی شهر تبریز در سال 1395 بود. ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه شناخت اجتماعی و بازشناسی هیجان چهرهای در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص و مزمن بود.روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری و سرپایی مراجعهکننده به مراکز بالینی و بیمارستانهای فجر و رازی شهر تبریز در سال 1395 بود. نمونه پژوهش شامل 120 بیمار بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس شناخت اجتماعی وستن و آزمون بازشناسی هیجان چهرهای اکمن و فرایس استفاده شد.یافتهها:نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که از لحاظ شناخت اجتماعی و بازشناسی هیجان چهرهای بین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص و مزمن تفاوت معنی داری وجود دارد. به طوریکه که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن در وضعیت بهتری از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص قرار داشتند.نتیجهگیری:این یافته ها بیان میکند که نقص در شناخت اجتماعی و بازشناسی هیجان چهره ای بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص میتواند با ناتوانی همراه باشد و بر عملکرد اجتماعی و شغلی این بیماران تاثیر داشته باشد.
محبوبه طاهر؛ عباس ابوالقاسمی؛ نادر حاجلو؛ محمد نریمانی
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، ، صفحه 72-93
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی و مقایسه آموزش های همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعیّ کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون چندگروهی است. جامعة آماری شامل دانش آموزان پسر پایه های هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه پژوهش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی و مقایسه آموزش های همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعیّ کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون چندگروهی است. جامعة آماری شامل دانش آموزان پسر پایه های هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه پژوهش 54 کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری بود که از میان دانشآموزان شناسایی و به صورت تصادفی به 3 گروه گمارده شدند. جهت جمعآوری دادهها از مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان (هومرسن و همکاران، 2006)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (فرست و همکاران، 1995)، و داستانهای اجتماعی (تورکاسپا و برایان، 1994) استفاده شد. برای گروههای آموزشی، آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در 8 جلسه 60 دقیقهای برگزار شد در حالی که گروه کنترل ّّهیچگونه مداخلهای را دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد آموزشهای همدلی و مدیریت خشم میتواند موجب بهبود شناخت اجتماعی (و مؤلفههای آن) در کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلها ی شود. و اثر گروههای آموزشی با توجه به مجذور اتا برابر با 84 درصد است. تفاضل مقادیر میانگین تعدیلشده گروههای آموزش همدلی و مدیریت خشم نشان داد آموزش همدلی در مقایسه با آموزش مدیریت خشم با اطمینان 95 درصد سهم بیشتری در افزایش شناخت اجتماعی مرحله دوم و پنجم دارد. آموزش مدیریت خشم و آموزش همدلی با فراهم آوردن توانایی درک دیگران و دیدگاهگیری به بهبود شناخت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای منجر میشود.