وحید نجاتی*؛ هادی ناصرپور؛ عباس ذبیح زاده؛ مانا رشیدی
دوره 3، شماره 2 ، بهمن 1393، ، صفحه 7-18
چکیده
مقدمه: شواهد پژوهشی ناهمخوانی پیرامون نقصان نظریهی ذهن به عنوان یکی از فرضیههای سببشناختی در جامعهستیزی وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی توانایی نظریهی ذهن و همدلی در محکومین دادگاههای کیفری و مقایسهی آن با افراد عادی بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع علیمقایسهای بوده است. در این پژوهش تعداد 40 ...
بیشتر
مقدمه: شواهد پژوهشی ناهمخوانی پیرامون نقصان نظریهی ذهن به عنوان یکی از فرضیههای سببشناختی در جامعهستیزی وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی توانایی نظریهی ذهن و همدلی در محکومین دادگاههای کیفری و مقایسهی آن با افراد عادی بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع علیمقایسهای بوده است. در این پژوهش تعداد 40 نفر از محکومین دادگاههای کیفری و 40 نفر از جمعیت عمومی به شیوه نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونههای این پژوهش انتخاب شدند. از آزمون عصب روانشناختی ذهنخوانی از طریق تصویر چشم بارون- کوهن (RMET) و مقیاس واکنشهای بینفردی (IRI) برای جمعآوری دادهها استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نیز برای مقایسه میانگین توانایی دو گروه در نظریه ذهن و همدلی به کار برده شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان میدهد که تفاوت معناداری در توانایی ذهنخوانی افراد دو گروه وجود دارد، چنانکه عملکرد محکومین دادگاههای کیفری در آزمون ذهنخوانی معناداری پایینتری از همتایان عادی آنها دارد. تفاوت معناداری بین توانایی همدلی دو گروه مشاهده نشد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر نقصان در توانایی نظریه ذهن میتواند به عنوان یکی از فرضیههای سببشناختی در ارتکاب رفتارهای بزهکارانه و جرایم کیفری مورد بحث قرار گیرد.