فرین صیدی؛ حسین زارع؛ مجید صفاری نیا؛ نصراله عرفانی
چکیده
مقدمه: خیانت زناشویی یک مشکل پیچیده عاطفی، اجتماعی، خانوادگی، حقوقی و اخلاقی است که پیامدهای ناخوشایندی به دنبال دارد. توان تحمل پریشانی ناشی از خیانت زناشویی میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی باشد. هدف پژوهش حاضر، ارایه مدل رابطه بین سرمایه روانشناختی و بخشایش با تحمل پریشانی، به واسطه گری انعطاف پذیری شناختی و ادراک استرس ...
بیشتر
مقدمه: خیانت زناشویی یک مشکل پیچیده عاطفی، اجتماعی، خانوادگی، حقوقی و اخلاقی است که پیامدهای ناخوشایندی به دنبال دارد. توان تحمل پریشانی ناشی از خیانت زناشویی میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی باشد. هدف پژوهش حاضر، ارایه مدل رابطه بین سرمایه روانشناختی و بخشایش با تحمل پریشانی، به واسطه گری انعطاف پذیری شناختی و ادراک استرس بود. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی زنان و مردان متأهل دچار خیانت زناشویی مراجعهکننده به مراکز مشاوره خانواده شهر تهران در نیمه دوم سال 1398 بودند که از بین آنها 215 نفر با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شده و به پرسشنامههای تحمل پریشانی، بخشایش، ادراک استرس، سرمایه روانشناختی و انعطافپذیری شناختی پاسخ دادند. دادهها با استفاده از نرمافزار (SPSS) نسخه 22 و تحلیل ساختاری گشتاوری (AMOS) با محاسبه شاخص های برازندگی، تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از شاخصهای برازندگی، بیانگر برازش مدل پیشنهادی بعد از کنترل همپوشی بین دو مؤلفه از سرمایه های روانشناختی (تاب آوری و مثبت اندیشی) بود. نتایج تحلیل معادلات ساختاری و رگرسیون حاکی از معناداری ضرایب مسیر مستقیم بین متغیرها در مدل نهایی بود. بر طبق مسیر اول، نقش واسطهای مثبت انعطافپذیری شناختی در رابطه بین سرمایه روانشناختی و بخشایش با تحمل پریشانی زوجین مشخص شد. اما در مسیر دوم مشخص شد که متغیر ادراک استرس نقش منفی بر اثر مثبت سرمایه های روانشناختی و بخشایش بر تحمل پریشانی داشت. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج می توان نتیجه گرفت که اگرچه سرمایه های روانشناختی و بخشایش رابطه مستقیم با تحمل پریشانی زوجین دچار خیانت زناشویی، دارند، اما در این میان، انعطاف پذیری بالا، نقش تسهیل کننده و در مقابل، استرس بالا، نقش تعدیل کننده بر تحمل پریشانی زوجین دچار خیانت دارند.
محمد الوندی سرابی؛ حسین زارع؛ احمد علیپور؛ نصراله عرفانی
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، ، صفحه 168-180
چکیده
مقدمه: ازآنجا که اعضای سازمان از مهمترین سرمایه های مراکز آموزش عالی به شمار می روند، بررسی و شناسایی عوامل مرتبط با منابعی که می توانند بر عملکرد شغلی آنها مؤثر باشند، از اهمیت روز افزونی برخوردارشده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر پیشبینی تحریف های شناختی بر اساس باورهای غیرعقلانی و همجوشی شناختی کارکنان اداری ...
بیشتر
مقدمه: ازآنجا که اعضای سازمان از مهمترین سرمایه های مراکز آموزش عالی به شمار می روند، بررسی و شناسایی عوامل مرتبط با منابعی که می توانند بر عملکرد شغلی آنها مؤثر باشند، از اهمیت روز افزونی برخوردارشده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر پیشبینی تحریف های شناختی بر اساس باورهای غیرعقلانی و همجوشی شناختی کارکنان اداری دانشگاه پیام نور استان همدان بود. روش: بهمنظور انجام این مطالعه نمونه ای به حجم240نفر از کارکنان اداری دانشگاه پیام نور استان همدان به روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شدند. شرکتکنندگان آزمون باورهای غیرمنطقی جونز (1986)، آزمون تحریف های شناختی بک و وایسمن (1978) و پرسشنامه همجوشی شناختی مقیاس گیلاندرز (2010) را تکمیل نمودند. بهمنظور ارزیابی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که باورهای غیرعقلانی و همجوشی شناختی نقش پیشبینی معناداری در پیشبینی تحریف های شناختی کارکنان اداری دانشگاه پیام نور استان همدان دارند (05/0>P). نتیجهگیری: بر اساس یافته های پژوهش، باورهای غیرعقلانی و همجوشی شناختی میتوانند تحریف های شناختی را پیشبینی کنند؛ بنابراین با آموزش و مدیریت باورهای عقلانی و عوامل کارآمد شناختی میتوان تحریف های شناختی کارکنان را کاهش داد.