محمدباقر ریحانی؛ سامان کمری؛ رقیه زارعی؛ وحید نجاتی
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، ، صفحه 136-154
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای هیجانات پیشرفت در ارتباط بین شناخت اجتماعی و رضایت از تحصیل بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان شهر شیراز در سال تحصیلی 95-96 تشکیل میدادند که از این میان تعداد 278 نفر (107 پسر و 171 دختر) به روش نمونه-گیری خوشهای انتخاب شدند. برای ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای هیجانات پیشرفت در ارتباط بین شناخت اجتماعی و رضایت از تحصیل بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان شهر شیراز در سال تحصیلی 95-96 تشکیل میدادند که از این میان تعداد 278 نفر (107 پسر و 171 دختر) به روش نمونه-گیری خوشهای انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامههای رضایت از تحصیل، پرسشنامه هیجان پیشرفت و پرسشنامه شناخت اجتماعی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها: نتایج جدول ماتریس همبستگی نشان داد که بین تمام متغیرهای پژوهش حاضر که شامل ابعاد رضایت از تحصیل، هیجانات پیشرفت و ابعاد شناخت اجتماعی بود همبستگی معناداری در سطح 01/0 P
وحید نجاتی؛ فاطمه کشوری؛ روح الله منصوری سپهر
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 97-108
چکیده
مقدمه: مطالعات نشان داده است نقاط قوت و ضعف کنشهای شناختی افراد اتیسم بهصورت ملایمتری در مردان وجود دارد، بهطوریکه مردان در برخی کنشهای شناختی، مانند تعاملات اجتماعی و همدلی در مقایسه با زنان عملکرد ضعیفتری نشان میدهند. این در حالی است که کنش شناختی توجه اشتراکی که مبنایی برای تعاملات اجتماعی محسوب میشود در افراد ...
بیشتر
مقدمه: مطالعات نشان داده است نقاط قوت و ضعف کنشهای شناختی افراد اتیسم بهصورت ملایمتری در مردان وجود دارد، بهطوریکه مردان در برخی کنشهای شناختی، مانند تعاملات اجتماعی و همدلی در مقایسه با زنان عملکرد ضعیفتری نشان میدهند. این در حالی است که کنش شناختی توجه اشتراکی که مبنایی برای تعاملات اجتماعی محسوب میشود در افراد مبتلا به اتیسم مختل است. روش: در پژوهش حاضر به بررسی این کنش در مردان در مقایسه با زنان پرداخته شد. آزمودنیهای این پژوهش شامل 57 (32 زن، 25 مرد) دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی است که بهصورت نمونهگیری در دسترس در این مطالعه شرکت کردند. با استفاده از ابزار ردیاب چشم رفتار و زمان توقف نگاه و حرکت چشم افراد و نیز پاسخ درست آزمودنیها در رابطه با تکلیف کامپیوتری توجه اشتراکی ثبت شد. یافتهها: با استفاده از تحلیل واریانس یکراهه و دوراهه مشخص شد مردان الگوی نگاه کردن متفاوتی با زنان و پاسخهای درست کمتری داشتند. همچنین مردان مدتزمان بیشتری به محرک هدف نگاه میکنند. همچنین در تصاویر پیچیدهتر مردان مدتزمان بیشتری را صرف یافتن تصویر هدف و نیز صرف نگاه کردن به تصویر هدف میکردند. نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش در راستای تأیید نظریه مغز مردانه اتیسم بر وجود کنش ضعیفتر توجه اشتراکی در مردان در مقایسه با زنان است.
وحید نجاتی*؛ هادی ناصرپور؛ عباس ذبیح زاده؛ مانا رشیدی
دوره 3، شماره 2 ، بهمن 1393، ، صفحه 7-18
چکیده
مقدمه: شواهد پژوهشی ناهمخوانی پیرامون نقصان نظریهی ذهن به عنوان یکی از فرضیههای سببشناختی در جامعهستیزی وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی توانایی نظریهی ذهن و همدلی در محکومین دادگاههای کیفری و مقایسهی آن با افراد عادی بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع علیمقایسهای بوده است. در این پژوهش تعداد 40 ...
بیشتر
مقدمه: شواهد پژوهشی ناهمخوانی پیرامون نقصان نظریهی ذهن به عنوان یکی از فرضیههای سببشناختی در جامعهستیزی وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی توانایی نظریهی ذهن و همدلی در محکومین دادگاههای کیفری و مقایسهی آن با افراد عادی بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع علیمقایسهای بوده است. در این پژوهش تعداد 40 نفر از محکومین دادگاههای کیفری و 40 نفر از جمعیت عمومی به شیوه نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونههای این پژوهش انتخاب شدند. از آزمون عصب روانشناختی ذهنخوانی از طریق تصویر چشم بارون- کوهن (RMET) و مقیاس واکنشهای بینفردی (IRI) برای جمعآوری دادهها استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نیز برای مقایسه میانگین توانایی دو گروه در نظریه ذهن و همدلی به کار برده شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان میدهد که تفاوت معناداری در توانایی ذهنخوانی افراد دو گروه وجود دارد، چنانکه عملکرد محکومین دادگاههای کیفری در آزمون ذهنخوانی معناداری پایینتری از همتایان عادی آنها دارد. تفاوت معناداری بین توانایی همدلی دو گروه مشاهده نشد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر نقصان در توانایی نظریه ذهن میتواند به عنوان یکی از فرضیههای سببشناختی در ارتکاب رفتارهای بزهکارانه و جرایم کیفری مورد بحث قرار گیرد.