روانشناسی
مجید برادران؛ فرزانه رنجبر نوشری
چکیده
هدف اساسی مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حساسیت اضطرابی و همجوشی شناختی دانشجویان مبتلا به اختلال بدشکلی بدن بود. این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، در برگیرنده دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد املش در سال تحصیلی 1403-1402 بود. نخست، شرکت کنندگان با استفاده از ملاک ...
بیشتر
هدف اساسی مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حساسیت اضطرابی و همجوشی شناختی دانشجویان مبتلا به اختلال بدشکلی بدن بود. این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، در برگیرنده دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد املش در سال تحصیلی 1403-1402 بود. نخست، شرکت کنندگان با استفاده از ملاک های ورود و خروج غربال شدند. سپس، 40 دانشجوی مبتلا به اختلال بدشکلی بدن با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند (20 نفر در هر گروه). همه افراد مقیاس حساسیت اضطرابی (فلوید و همکاران، 2005) و همجوشی شناختی (گیلاندرز و همکاران، 2010) را تکمیل کردند. افراد در گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در 8 جلسه بر اساس مدل هایز و همکاران (1999) تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت ننمود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد بین دو گروه در حساسیت اضطرابی و همجوشی شناختی در سطح 01/0 تفاوت معناداری وجود دارد. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند مداخله کارآمد برای کاهش حساسیت اضطرابی و همجوشی شناختی در دانشجویان مبتلا باشد.
فرنگیس عبدالهی؛ زهره رافضی؛ حسین اسکندری
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه بازشناسی هیجانهای چهرهای و سوگیریهای شناختی در افراد مبتلابه اختلال بدشکلی بدن با افراد بدون اختلال بدشکلی بدن انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی افراد مبتلابه اختلال بدشکلی بدن در گروه سنی 25 تا 35 ساله در سال 1399 بودند. نمونۀ پژوهش شامل 70 نفر ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه بازشناسی هیجانهای چهرهای و سوگیریهای شناختی در افراد مبتلابه اختلال بدشکلی بدن با افراد بدون اختلال بدشکلی بدن انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی افراد مبتلابه اختلال بدشکلی بدن در گروه سنی 25 تا 35 ساله در سال 1399 بودند. نمونۀ پژوهش شامل 70 نفر بود (هر گروه 35 نفر) که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس اصلاحشده وسواس فکری عملی ییل – براون، مقیاس اختلال بدشکلی بدن فیلیپس و همکاران (1997)، پرسشنامه اصلاحشده تفسیر موقعیتهای مبهم بولمن و همکاران (2002) و آزمون بازشناسی هیجانهای چهرهای اکمن و فرایزن (1976) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون t و آزمون نا پارامتریک فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافتهها نشان داد که بین افراد مبتلابه اختلال بدشکلی بدن و افراد بدون اختلال بدشکلی بدن در سوگیریهای شناختی تفاوت معناداری (01/0>P) وجود دارد. همچنین دو گروه مبتلابه اختلال بدشکلی بدن و گروه بدون اختلال بدشکلی بدن در مؤلفه بازشناسی هیجانهای چهرهای نیز تفاوت معناداری (01/0>P) داشتند. نتیجهگیری: به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد افراد مبتلا به اختلال بد شکلی بدن نسبت به افراد بدون اختلال بدشکلی بدن، سوگیری های شناختی مرتبط با بدن بیشتر و منفی تری دارند. هم چنین افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدنی نسبت به افراد غیر مبتلا در بازشناسی هیجان های چهرهای به جز غم ضعیف تر عمل کردند. به نظر می رسد این دو متغیر نقش مهمی در شکل گیری و ماندگاری این اختلال ایفا می کنند.