مقاله پژوهشی
مهدی رحیمی؛ بهرام جوکار
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 7-27
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر در قالب یک مدل علّی، ساز و کار فرایند تصمیمگیری را با رویکرد شناخت داغ مورد بررسی قرار داد. در این راستا، مبتنی بر مدل پردازش دوگانه کلازینسکی (2004)، هیجان شادی و ابعاد سبکهای شناختی (نیاز به شناخت، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت) بهعنوان متغیر برونزاد، تمایلات فراشناختی متغیر واسطهای و تصمیمگیری تحلیلی متغیر ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر در قالب یک مدل علّی، ساز و کار فرایند تصمیمگیری را با رویکرد شناخت داغ مورد بررسی قرار داد. در این راستا، مبتنی بر مدل پردازش دوگانه کلازینسکی (2004)، هیجان شادی و ابعاد سبکهای شناختی (نیاز به شناخت، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت) بهعنوان متغیر برونزاد، تمایلات فراشناختی متغیر واسطهای و تصمیمگیری تحلیلی متغیر درونزاد مدل در نظر گرفته شدند. روش: شرکتکنندگان پژوهش، شامل 228 دانشجوی دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز بودند. مقیاس نیاز به شناخت (کاچیوپو و همکاران، 1996)، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت (تامپسون و همکاران، 1992)، بهعنوان شاخص سبکهای شناختی؛ مقیاس شادی (لیبومیرسکی و لپر، 1999)؛ مقیاس تفکر فعال روشنفکرانه (استانوویچ و وست، 2007) و مقیاس تصمیمگیری (کلازینسکی، 2001) مورداستفاده قرار گرفتند. پایایی ابزارهای پژوهش به روش آلفای کرونباخ و روایی آنها به شیوه تحلیل عاملی مورد تأیید قرار گرفت. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهند که هیجان شادی، تصمیمگیری تحلیلی را بهصورت منفی پیشبینی میکند؛ این پیشبینی هم بهصورت مستقیم و هم بهصورت غیرمستقیم (از طریق واسطهگری تفکر روشنفکرانه) صورت میگیرد؛ بدین شکل که هیجان شادی پیشبینی کننده منفی تفکر روشنفکرانه است و در ادامه تفکر روشنفکرانه، تصمیمگیری تحلیلی را بهصورت مثبت پیشبینی میکند. در مقابل بعد نیاز به شناخت (از ابعاد سبکهای شناختی) بهصورت مستقیم و غیرمستقیم (با واسطهگری تفکر روشنفکرانه)، تصمیم گیری تحلیلی را بهصورت مثبت پیشبینی میکند. بعد دوم سبکهای شناختی یعنی نیاز به ساختار پیشبینی کننده منفی تفکر روشنفکرانه است و بدین ترتیب با واسطهگری این متغیر، تصمیم گیری تحلیلی را بهصورت منفی پیشبینی میکند. درنهایت یافتهها حاکی از آن بود که بعد نیاز به قطعیت پیشبینی کننده تصمیم گیری تحلیلی نیست. نتیجهگیری: درمجموع نتایج پژوهش حاضر تائیدی است بر رویکرد شناخت داغ و بهطور خاص مدل پردازش دوگانه کلازینسکی، مبنی بر اینکه فرایندهای شناختی، بهویژه تصمیمگیری تحلیلی، تحت تأثیر حالات هیجانی، وضعیت انگیزشی (سبکهای شناختی) و تمایلات فراشناختی میباشند.
مقاله پژوهشی
نگار محمودی؛ محمدحسین عبداللهی؛ مهناز شاهقلیان؛ سمیرا گوهری
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 28-40
چکیده
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای عاطفه مثبت و منفی در رابطه بین حساسیت پردازش حسی بود. روش: مشارکتکنندگان در این پژوهش، 277 دانشجوی کارشناسی (121 پسر و 156 دختر) از دانشگاه خوارزمی کرج بود که بهشیوه خوشهای چندمرحلهای انتخاب شده بودند. ابزارهای مورد استفاده بهمنظور سنجش متغیرهای پژوهش شامل: پرسشنامه حساسیت ...
بیشتر
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای عاطفه مثبت و منفی در رابطه بین حساسیت پردازش حسی بود. روش: مشارکتکنندگان در این پژوهش، 277 دانشجوی کارشناسی (121 پسر و 156 دختر) از دانشگاه خوارزمی کرج بود که بهشیوه خوشهای چندمرحلهای انتخاب شده بودند. ابزارهای مورد استفاده بهمنظور سنجش متغیرهای پژوهش شامل: پرسشنامه حساسیت پردازش حسی (آرون آرون)، پرسشنامه عواطف مثبت و منفی (PANAS) و پرسشنامه ناگویی خلقی (بشارت، 2007) را تکمیل نمودند. دادهها به شیوه تحلیل رگرسیون چند متغیری به شیوه سلسله مراتبی و ضریب همبستگی Pearson با نرمافزار spss-18 تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد سهولت تحریک و آستانه حسی پایین بهصورت مثبت و معنادار و حساسیت زیباییشناختی بهصورت منفی و معنادار ناگویی خلقی را پیشبینی میکنند. همچنین عاطفه مثبت بین سهولت تحریک و حساسیت زیباییشناختی با ناگویی خلقی و عاطفه منفی بین هر 3 بعد حساسیت پردازش حسی و ناگویی خلقی واسطه است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش ضرورت بازشناسی نقش حساسیت پردازش حسی و عاطفه مثبت و منفی را در ناگویی خلقی مورد تأکید قرار میدهند.
مقاله پژوهشی
منصور بیرامی؛ یزدان موحدی؛ جابر علیزاده گورادل
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 41-52
چکیده
مقدمه: در پژوهشهای رواندرمانی، ذهن آگاهی بهعنوان یک حالت ارتقاء دهنده تفکر خودآگاهی برای بهبود بهزیستی در نظر گرفته میشود. در این پژوهش، اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه گروهی در اضطراب اجتماعی و نگرشهای ناکارآمد نوجوانان مورد بررسی قرار گرفت. روش: روش این پژوهش، آزمایشی با مدل پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه ...
بیشتر
مقدمه: در پژوهشهای رواندرمانی، ذهن آگاهی بهعنوان یک حالت ارتقاء دهنده تفکر خودآگاهی برای بهبود بهزیستی در نظر گرفته میشود. در این پژوهش، اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه گروهی در اضطراب اجتماعی و نگرشهای ناکارآمد نوجوانان مورد بررسی قرار گرفت. روش: روش این پژوهش، آزمایشی با مدل پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل است. نمونه شامل 30 نفر از دانشآموزان پسر دبیرستانی شهرستان خرمآباد در سال 1391 بود. ابتدا از 357 نفر از افراد آزمون اضطراب اجتماعی لیبوویتز و نگرشهای ناکارآمد بک و وایزمن به عمل آمد؛ سپس تعداد 30 نفر از جامعه فوق که نمره بالاتری (طبق معیار نقطه برش بالینی) را در این آزمونها کسب کرده بودند، انتخاب شدند. از این تعداد، 15 نفر برای گروه آزمایش و 15 نفر برای گروه گواه بهصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی طی 8 جلسه نود دقیقهای، هر هفته یک جلسه اجرا شد. پس از اتمام جلسات پسآزمون روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. یافتهها:بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس، بین میانگین نمرههایپسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری وجود داشت01/0p
مقاله پژوهشی
حسین زارع؛ احمد رستگار
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 53-66
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف بررسی ویژگیهای روانسنجی (روایی و پایایی) مقیاس نیاز به شناخت در میان دانشآموزان پایه سوم دبیرستان انجام شد. روش: برای این منظور 392 نفر (168 پسر و 224 دختر) از دانش آموزان پایه سوم دبیرستانهای شهر شیراز به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و به پرسشنامه خود گزارشی نیاز به شناخت (NCS) کاچیوپو و همکاران ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف بررسی ویژگیهای روانسنجی (روایی و پایایی) مقیاس نیاز به شناخت در میان دانشآموزان پایه سوم دبیرستان انجام شد. روش: برای این منظور 392 نفر (168 پسر و 224 دختر) از دانش آموزان پایه سوم دبیرستانهای شهر شیراز به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و به پرسشنامه خود گزارشی نیاز به شناخت (NCS) کاچیوپو و همکاران پاسخ دادند. برای بررسی روایی سازه این مقیاس از روش تحلیل عاملی تأییدی و همسانی درونی و برای بررسی پایایی مقیاس ضریب آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها: بهطور کلی مشخصههای برازندگی مدل تحلیل عاملی تأییدی حاکی از برازش مناسب دادههای پژوهش با ساختار عاملی مقیاس نیاز به شناخت میباشد. همچنین روش همسانی درونی نیز بیانگر روایی سازه این مقیاس است. ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده نیز بیانگر ثبات اندازهگیری مقیاس نیاز به شناخت میباشد. نتیجهگیری: بر مبنای این نتایج میتوان مقیاس نیاز به شناخت کاچیوپو و همکاران را بهعنوان یک ابزار اندازهگیری مناسب در پژوهشهای مربوط به دانش آموزان دبیرستانی مورد استفاده قرار داد.
مقاله پژوهشی
سعید فرمانی؛ رحیم بدری گرگری؛ زهرا شفیعی
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 67-83
چکیده
مقدمه: تحقیقات اخیر نظریه ذهن بیان داشتهاند که افراد در برخی موقعیتهای اجتماعی بدون ضرورت، دیدگاه دیگران را محاسبه میکنند. برخی نیز بهپیش فرض بودن دیدگاه خود اشاره کردهاند. بحث خودکاری ذهنخوانی مدتی مورد مناقشه تحقیقات بود وهم اکنون نیز فرایندهای درگیر در ذهنخوانی موردتوجه محققان است. در این تحقیق هدف ما بررسی محدودیتهای ...
بیشتر
مقدمه: تحقیقات اخیر نظریه ذهن بیان داشتهاند که افراد در برخی موقعیتهای اجتماعی بدون ضرورت، دیدگاه دیگران را محاسبه میکنند. برخی نیز بهپیش فرض بودن دیدگاه خود اشاره کردهاند. بحث خودکاری ذهنخوانی مدتی مورد مناقشه تحقیقات بود وهم اکنون نیز فرایندهای درگیر در ذهنخوانی موردتوجه محققان است. در این تحقیق هدف ما بررسی محدودیتهای ذهنخوانی خودکار با توجه به نوع دیدگاه دیگران است. روش: به همین منظور یک طرح عاملی درونگروهی طراحی گردید و از بین دانشآموزان دبیرستانی شاغل به تحصیل در سال 1392 ـ 93 شهر سهند، 25 آزمودنی به شیوه در دسترس انتخاب شد. آزمودنیها بهواسطه ابزار ساخته شده توسط محقق برای سرعت و صحت ذهنخوانی مورد سنجش قرار گرفتند. یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس مکرر نشان داد که اثرات اصلی نوع دیدگاه (007/0P=)، نوع قضاوت (001/0P=)و همچنین اثر تعاملی این دو(001/0P=)معنادار است. همچنین نتایج آزمون تی همبسته نشان میدهد که قضاوتها در موقعیت دیدگاه مساوی نسبت به دیدگاه ناقص (02/0P=) و مشابه (005/0P=)سریعتر است. نتیجهگیری: با توجه به این یافتهها به نظر میرسد که دیدگاه مساوی یک موقعیت بهینه برای ذهنخوانی باشد. نتایج چالشهایی را برای فرضیه آپلی به همراه داشت.
مقاله پژوهشی
فاطمه حمزوی عابدی؛ فاطمه باقریان؛ محمدعلی مظاهری
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 84-96
چکیده
مقدمه: شناخت افراد از دنیای اجتماعی پیرامونشان، نقش مهمی در رفتار آنها دارد. ادراک افراد از نقششان در اجتماع و انتظاراتی که از آنان میرود، جزء مهمی از این شناخت به شمار میرود. مطالعه حاضر به بررسی ادراک زنان جوان 18 تا 25 ساله از زنانگی و انتظارات اجتماعی مرتبط با آن میپردازد. روش: این مطالعه از طرح پژوهشی توصیفی و روش نمونهگیری ...
بیشتر
مقدمه: شناخت افراد از دنیای اجتماعی پیرامونشان، نقش مهمی در رفتار آنها دارد. ادراک افراد از نقششان در اجتماع و انتظاراتی که از آنان میرود، جزء مهمی از این شناخت به شمار میرود. مطالعه حاضر به بررسی ادراک زنان جوان 18 تا 25 ساله از زنانگی و انتظارات اجتماعی مرتبط با آن میپردازد. روش: این مطالعه از طرح پژوهشی توصیفی و روش نمونهگیری در دسترس استفاده کرده است. چهل و پنج دانشجوی دختر از سه قومیت فارس، ترک و کرد بهصورت داوطلبانه در این پژوهش مشارکت کردند. هفت گروه متمرکز 6 تا 8 نفره به بحث و گفتگو درباره مفهوم زنانگی، انتظارات اجتماعی از زنان و تجربیات شخصی خود در این زمینه پرداختند. یافتهها: تحلیل محتوای مصاحبهها به هشت طبقه مفهومی در ادراک مشارکتکنندگان از هنجارهای زنانگی انجامید. مهمترین این محورها را جهتگیری موفقیت خصوصاً در زمینه تحصیلات از یکسو و نجابت از سوی دیگر تشکیل میدادند. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان دادند ادراک زنان جوان ایرانی از هنجارهای زنانگی اشتراکات قابل توجهی با زنان جوان سایر فرهنگها دارد. از طرف دیگر، هنجارهایی همچون نجابت، دینداری و احترام به بزرگترها از جمله موارد افتراق با نتایج مطالعات انجام شده در جوامع غربی بود.
مقاله پژوهشی
وحید نجاتی؛ فاطمه کشوری؛ روح الله منصوری سپهر
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 97-108
چکیده
مقدمه: مطالعات نشان داده است نقاط قوت و ضعف کنشهای شناختی افراد اتیسم بهصورت ملایمتری در مردان وجود دارد، بهطوریکه مردان در برخی کنشهای شناختی، مانند تعاملات اجتماعی و همدلی در مقایسه با زنان عملکرد ضعیفتری نشان میدهند. این در حالی است که کنش شناختی توجه اشتراکی که مبنایی برای تعاملات اجتماعی محسوب میشود در افراد ...
بیشتر
مقدمه: مطالعات نشان داده است نقاط قوت و ضعف کنشهای شناختی افراد اتیسم بهصورت ملایمتری در مردان وجود دارد، بهطوریکه مردان در برخی کنشهای شناختی، مانند تعاملات اجتماعی و همدلی در مقایسه با زنان عملکرد ضعیفتری نشان میدهند. این در حالی است که کنش شناختی توجه اشتراکی که مبنایی برای تعاملات اجتماعی محسوب میشود در افراد مبتلا به اتیسم مختل است. روش: در پژوهش حاضر به بررسی این کنش در مردان در مقایسه با زنان پرداخته شد. آزمودنیهای این پژوهش شامل 57 (32 زن، 25 مرد) دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی است که بهصورت نمونهگیری در دسترس در این مطالعه شرکت کردند. با استفاده از ابزار ردیاب چشم رفتار و زمان توقف نگاه و حرکت چشم افراد و نیز پاسخ درست آزمودنیها در رابطه با تکلیف کامپیوتری توجه اشتراکی ثبت شد. یافتهها: با استفاده از تحلیل واریانس یکراهه و دوراهه مشخص شد مردان الگوی نگاه کردن متفاوتی با زنان و پاسخهای درست کمتری داشتند. همچنین مردان مدتزمان بیشتری به محرک هدف نگاه میکنند. همچنین در تصاویر پیچیدهتر مردان مدتزمان بیشتری را صرف یافتن تصویر هدف و نیز صرف نگاه کردن به تصویر هدف میکردند. نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش در راستای تأیید نظریه مغز مردانه اتیسم بر وجود کنش ضعیفتر توجه اشتراکی در مردان در مقایسه با زنان است.
مقاله پژوهشی
پگاه نجات؛ فاطمه باقریان؛ جواد حاتمی؛ امید شکری
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 109-126
چکیده
مقدمه: نظریه بنیادهای اخلاقی از جمله نظریات اخیر دربارهی قضاوت اخلاقی در حوزه شناخت اجتماعی است. این نظریه، شش بنیادِ مراقبت، انصاف، وفاداری، اطاعت، تقدس و آزادی را زیربنای دغدغههای اخلاقی شمرده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگیهای این بنیادها در ذهنیت اخلاقی فرهنگ ایرانی و مقابله آن با یافتهها و پیشبینیهای ...
بیشتر
مقدمه: نظریه بنیادهای اخلاقی از جمله نظریات اخیر دربارهی قضاوت اخلاقی در حوزه شناخت اجتماعی است. این نظریه، شش بنیادِ مراقبت، انصاف، وفاداری، اطاعت، تقدس و آزادی را زیربنای دغدغههای اخلاقی شمرده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگیهای این بنیادها در ذهنیت اخلاقی فرهنگ ایرانی و مقابله آن با یافتهها و پیشبینیهای خارجی، از جمله مجادله اخیر دونظریهپرداز این حوزه، گراهام و جنوف ـ بالمن، انجام شده است. روش: شرکتکنندگان، 172 نفر ایرانی بودند که از آنها درباره جامعه آرمانی و رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی سؤال شد. پاسخهای افراد از نظر تعلق به بنیادها بررسی و کدگذاری شد. براساس آن، مصداقهای هر بنیاد و بار انگیزشی و بافت ارتباطی آنها تعیین شد. برای تعیین گروهبندی بنیادها از تحلیل عاملی اکتشافی، برای مقایسه بار انگیزشی بنیادها از تحلیل واریانسو برای مقایسه فراوانی مصداقهای هر بنیاد در بافتهای ارتباطی از آزمون خیدو استفاده شد. یافته ها: تعداد عاملهای استخراجشده از بنیادها در متن هر یک از سه پرسش سه بود. بنیادها از نظر بار انگیزشی با هم متفاوت بودند، اما تقریباً همه آنها مصداقهایی از هر دو جهتگیری انگیزشی داشتند. همچنین، علیرغم تمرکز هر بنیاد بر یک یا دو بافت خاص، تقریباً همه آنها مصداقهایی معطوف به هر سه بافت ارتباطی داشتند. نتیجه گیری: یافته ها از ابرساختار سهگانهی اخلاق حمایت میکنند. نتایج همچنین بیانگر آن است که جنوف ـ بالمن تصویر محدودی از جهتگیری انگیزشی بنیادها ترسیم کرده است، همانطور که فرضیات پردازندگان نظریه بنیادهای اخلاقی نیز تنوع بافت ارتباطی بنیادها را دستکم گرفته است.
مقاله پژوهشی
غلامحسین جوانمرد؛ رقیه محمدی قره قوزلو
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 127-145
چکیده
مقدمه: نظریه ذهن بهعنوان یک توانایی شناخت اجتماعی و ناگویی هیجانی بهعنوان یک ناتوانایی در شناسایی هیجانات در خود و دیگران، از مؤلفههای مهم شناخت اجتماعی هستند که به نظر میرسد به جهت همپوشی ساختاری در مکانهای مغزی و همپوشی کارکردی میتوانند در ارتباط با هم مورد توجه قرار گیرند. هدف: مطالعه حاضر، یک پژوهش توصیفی ـ همبستگی ...
بیشتر
مقدمه: نظریه ذهن بهعنوان یک توانایی شناخت اجتماعی و ناگویی هیجانی بهعنوان یک ناتوانایی در شناسایی هیجانات در خود و دیگران، از مؤلفههای مهم شناخت اجتماعی هستند که به نظر میرسد به جهت همپوشی ساختاری در مکانهای مغزی و همپوشی کارکردی میتوانند در ارتباط با هم مورد توجه قرار گیرند. هدف: مطالعه حاضر، یک پژوهش توصیفی ـ همبستگی است که باهدف بررسی ارتباط نظریه ذهن و ناگویی هیجانی در یک گروه غیر بالینی انجام یافت. نمونه پژوهش، شامل 233 دانشجو بودند که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از دانشگاههای شهرستان بناب انتخاب شدند و آزمون ذهنخوانی از طریق تصویر چشم (RMET) و پرسشنامه ناگویی هیجانی TAS-20 را پاسخ دادند. یافتهها: دادهها با آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها نقش پیشبینی کنندگی ناگویی هیجانی را در ارتباط با توانایی نظریه ذهن تأیید کردند. از میان زیر مؤلفههای ناگویی هیجانی، تفکر عینی سهم توانمندی در پیشبینی توانایی نظریه ذهن داشت (001/0 P
مقاله پژوهشی
علی اصغر کاکوجویباری؛ مهناز علی اکبری؛ طاهره قربانی
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 146-156
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه نظریه ذهن در کودکانبد سرپرست و عادی بود. روش: روش پژوهش از نوع علی مقایسهای و جامعه آماری مشتمل بر کودکان 9 تا 12 ساله که دارای شرایط بدسرپرستی یا عادی که در سال تحصیلی 92-93 مشغول به تحصیل در شهر اصفهان بودند. روش نمونهگیری به شیوه تصادفی خوشهای چند مرحلهای بود که از بین مدارس پسرانه نواحی ششگانه شهر ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه نظریه ذهن در کودکانبد سرپرست و عادی بود. روش: روش پژوهش از نوع علی مقایسهای و جامعه آماری مشتمل بر کودکان 9 تا 12 ساله که دارای شرایط بدسرپرستی یا عادی که در سال تحصیلی 92-93 مشغول به تحصیل در شهر اصفهان بودند. روش نمونهگیری به شیوه تصادفی خوشهای چند مرحلهای بود که از بین مدارس پسرانه نواحی ششگانه شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه نظریه ذهن هاپ (1994) بود و دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که بین دو گروه کودکان بدسرپرست و عادی در سطح کلی و سه سطح جزئی (سطح اول، دوم و سوم) نظریه ذهن تفاوت معناداری وجود دارد (01/0 P
مقاله پژوهشی
زیبا برقی ایرانی؛ مجتبی بختی؛ محمدجواد بگیان کوله مرز
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 157-175
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش مهارتهای اجتماعی مبتنی بر پردازش شناختی بر بهزیستی اجتماعی، هیجانی و روانشناختی دانشآموزان مبتلا به اختلال سلوک بود. روش: این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی شهرستان نورآباد (دلفان) ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش مهارتهای اجتماعی مبتنی بر پردازش شناختی بر بهزیستی اجتماعی، هیجانی و روانشناختی دانشآموزان مبتلا به اختلال سلوک بود. روش: این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی شهرستان نورآباد (دلفان) در سال تحصیلی 93-92 بودند. آزمودنیهای پژوهش شامل 40 دانشآموز پسر دارای اختلال سلوک بود که از میان دانشآموزان بعد از شناسایی بهوسیله مقیاس درجهبندی اختلال سلوک و انجام مصاحبه بالینی ساختاریافته انتخاب و بهصورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمعآوری دادهها ازمصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس درجهبندی اختلال سلوک و مقیاس بهزیستی شخصی استفاده شد. یافته ها: تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی مبتنی بر پردازش شناختی بر بهزیستی دانشآموزان دارای اختلال سلوک مؤثر بوده (001/0>P) و منجر به کاهش نشانههای مرضی اختلال سلوک در دانشآموزان مبتلا شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافتههای بهدستآمده میتوان گفت که آموزش مهارتهای اجتماعی مبتنی بر پردازش شناختی به افزایش سلامت روان منجر میشود و در پیشگیری از اختلال سلوک نقشی مؤثر دارد.