مقاله پژوهشی
لیلا کاشانی وحید؛ غلامعلی افروز؛ محسن شکوهی یکتا؛ کمال خرازی؛ باقر غباری بناب
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، صفحه 9-25
چکیده
چکیدهمقدمه: تقویت مهارت حلمسئله بین فردی در دانشآموزان سرآمد میتواند به آنها در مواجهه با مشکلات بین فردی و اجتماعی یاری دهد. با توجه به اهمیت مهارت حلمسئله برای دانشآموزان، به طراحی برنامه آموزش حلمسئله بین فردی با رویکرد خلاقانه و ارزیابی اثربخشی آن بر بهبود مهارتهای اجتماعی در دختران سرآمد پرداخته شد. روش: این پژوهش ...
بیشتر
چکیدهمقدمه: تقویت مهارت حلمسئله بین فردی در دانشآموزان سرآمد میتواند به آنها در مواجهه با مشکلات بین فردی و اجتماعی یاری دهد. با توجه به اهمیت مهارت حلمسئله برای دانشآموزان، به طراحی برنامه آموزش حلمسئله بین فردی با رویکرد خلاقانه و ارزیابی اثربخشی آن بر بهبود مهارتهای اجتماعی در دختران سرآمد پرداخته شد. روش: این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیشآزمون-پسآزمون و گروه کنترل اجرا شد. با استفاده از آزمون ماتریسهای پیشرونده هوش ریون (1938) و آزمون هوش استنفورد-بینه تهران (افروز و هومن، 1375) ازمیان دانشآموزانی که دارای هوشبهر بالاتر از 120 تشخیص داده شده بودند، 42 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. شرکتکنندگان گروه آزمایش طی 15 جلسه (هر جلسه 60-45 دقیقه) در برنامه آموزش حلمسئله خلاق بین فردی شرکت کردند و گروه گواه هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. به منظور ارزیابی مهارتهای اجتماعی این دانشآموزان، مقیاس درجهبندی مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت (1990) مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها: دادههای بهدستآمده با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر نشان داد که در تمامی خردهمقیاسهای مهارتهای اجتماعی و حلمسئله، بین میانگین نمرات گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (p
مقاله پژوهشی
امین حسینی؛ مهناز شاهقلیان؛ محمد حسین عبدالهی
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، صفحه 26-51
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه سیستمهای مغزی رفتاری و اعتیاد به اینترنت با نقش واسطهای احساس تنهایی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان طراحی و انجام شد. روش: مطالعه حاضر پژوهشی اکتشافی از نوع طرحهای همبستگی بود. جامعه این پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم ناحیه چهار شهر کرج در سال 1395 تشکیل میدادند ...
بیشتر
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه سیستمهای مغزی رفتاری و اعتیاد به اینترنت با نقش واسطهای احساس تنهایی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان طراحی و انجام شد. روش: مطالعه حاضر پژوهشی اکتشافی از نوع طرحهای همبستگی بود. جامعه این پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم ناحیه چهار شهر کرج در سال 1395 تشکیل میدادند که از میان آنها به شیوه نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای 300 دانشآموز (164 دختر و 136 پسر) انتخاب و به پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1998)، مقیاس احساس تنهایی تجدید نظر شده راسل، پیلو و کاترونا (1980)، فرم کوتاه نسخه فارسی پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2001) و مقیاس سیستمهای بازداری/ فعالسازی رفتاری کارور و وایت (1994) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار AMOS و به روش تحلیل مسیر انجام گرفت. یافتهها: نتایج حاکی از برازندگی مناسب مدل داشت که در آن سیستم فعالسازی رفتاری ارتباط منفی با اعتیاد به اینترنت (566/0-) و سیستم بازداری رفتاری ارتباط مثبت با اعتیاد به اینترنت (496/0) داشتند. همچنین مکانسیم این ارتباطات بدین صورت بود که سیستم فعالسازی رفتاری از طریق راهبردهای مثبت نظم جویی شناختی هیجان باعث کاهش اعتیاد به اینترنت میگردد و از سویی دیگر سیستم بازداری رفتاری از طریق راهبردهای منفی نظم جویی شناختی هیجان و احساس تنهایی بر افزایش اعتیاد به اینترنت تأثیر میگذارد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که سیستمهای مغزی رفتاری اهمیت ویژهای در تبیین اعتیاد به اینترنت داشته و میتواند از طریق احساس تنهایی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان نقش مؤثری در گرایش افراد به سمت درگیری در رفتارهای اینترنتی داشته باشند.
مقاله پژوهشی
سید موسی گلستانه؛ سید علی افشین؛ یوسف دهقانی
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، صفحه 52-71
چکیده
مقدمه: چشمانداز زمان چگونگی ادراک یا ارزیابی شخص از گذشته، حال و آینده را مشخص میکند. چشمانداز زمان، ساختار شناختی ناهشیاری دارد که فرد در هنگام تصمیمگیری درباره اعمال و اهداف کوتاهمدت یا بلندمدت به کار میبرد. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطهای جهتگیری هدف در رابطه بین چشم انداز زمان، پیشرفت تحصیلی ...
بیشتر
مقدمه: چشمانداز زمان چگونگی ادراک یا ارزیابی شخص از گذشته، حال و آینده را مشخص میکند. چشمانداز زمان، ساختار شناختی ناهشیاری دارد که فرد در هنگام تصمیمگیری درباره اعمال و اهداف کوتاهمدت یا بلندمدت به کار میبرد. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطهای جهتگیری هدف در رابطه بین چشم انداز زمان، پیشرفت تحصیلی و تعلل تحصیلی دانشجویان بود. روش: به این منظور 424 نفر (223 زن، 201 مرد) از دانشجویان دانشکدههای مختلف (ادبیات، مهندسی، علوم پایه) دانشگاه خلیجفارس بوشهر به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و به مقیاس چشمانداز زمان زیمباردو (ZTPI، فرم 56 سؤالی)، مقیاس آینده متعالی (TFTPS)، مقیاس جهتگیری هدف 2×3 (3 × 2 AGQ-S) و پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی (TPS) پاسخ دادند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که رابطه مستقیم بین چشمانداز زمان و جهتگیری هدف معنیداری بود؛ و رابطهی بین چشمانداز زمان و تعلل تحصیلی معنادار بود. رابطهی غیرمستقیم جهتگیری هدف و تعلل تحصیلی با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. همچنین رابطهی غیرمستقیم چشم انداز زمان از طریق جهتگیری هدف با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. به علاوه رابطهی غیرمستقیم چشمانداز زمان از طریق تعلل تحصیلی با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. نتایج مدل معادلات ساختاری حکایت از برازندگی مدل مفروض تحقیق داشت. نتیجهگیری: با توجه به یافتهها میتوان گفت که جهتگیری هدف نقش واسطهای مهمی در رابطهی بین چشمانداز زمان، پیشرفت تحصیلی و تعلل تحصیلی ایفا میکند. بر این اساس با در نظر گرفتن نقش چشمانداز زمان، افزایش آگاهی نسبت جهتگیری هدف و تعلل تحصیلی میتوان پیشرفت تحصیلی دانشجویان را بهبود بخشید.
مقاله پژوهشی
محبوبه طاهر؛ عباس ابوالقاسمی؛ نادر حاجلو؛ محمد نریمانی
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، صفحه 72-93
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی و مقایسه آموزش های همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعیّ کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون چندگروهی است. جامعة آماری شامل دانش آموزان پسر پایه های هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه پژوهش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی و مقایسه آموزش های همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعیّ کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون چندگروهی است. جامعة آماری شامل دانش آموزان پسر پایه های هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه پژوهش 54 کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری بود که از میان دانشآموزان شناسایی و به صورت تصادفی به 3 گروه گمارده شدند. جهت جمعآوری دادهها از مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان (هومرسن و همکاران، 2006)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (فرست و همکاران، 1995)، و داستانهای اجتماعی (تورکاسپا و برایان، 1994) استفاده شد. برای گروههای آموزشی، آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در 8 جلسه 60 دقیقهای برگزار شد در حالی که گروه کنترل ّّهیچگونه مداخلهای را دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد آموزشهای همدلی و مدیریت خشم میتواند موجب بهبود شناخت اجتماعی (و مؤلفههای آن) در کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلها ی شود. و اثر گروههای آموزشی با توجه به مجذور اتا برابر با 84 درصد است. تفاضل مقادیر میانگین تعدیلشده گروههای آموزش همدلی و مدیریت خشم نشان داد آموزش همدلی در مقایسه با آموزش مدیریت خشم با اطمینان 95 درصد سهم بیشتری در افزایش شناخت اجتماعی مرحله دوم و پنجم دارد. آموزش مدیریت خشم و آموزش همدلی با فراهم آوردن توانایی درک دیگران و دیدگاهگیری به بهبود شناخت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای منجر میشود.
مقاله پژوهشی
مرتضی ترخان
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، صفحه 94-106
چکیده
مقدمه: این پژوهش با هدف تأثیر مداخلههای شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) بر احساس تنهایی و کمرویی دانشجویان انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل بوده است. با استفاده از پرسشنامه احساس تنهایی راسل و همکاران و پرسشنامه کمرویی استنفورد، 30 نفر از دانشجویان دختر که از احساس تنهایی ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش با هدف تأثیر مداخلههای شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) بر احساس تنهایی و کمرویی دانشجویان انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل بوده است. با استفاده از پرسشنامه احساس تنهایی راسل و همکاران و پرسشنامه کمرویی استنفورد، 30 نفر از دانشجویان دختر که از احساس تنهایی و کمرویی بالایی برخوردار بودند، بهطور تصادفی ساده انتخاب و بهطور داوطلبانه در دو گروه آزمایشی و کنترل (15 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه MBCT را بهطور گروهی بر اساس بسته آموزشی سگال و همکاران (2002) دریافت نمودند و گروه کنترل مداخلهای در این زمینه دریافت نکرد. پس از اجرای MBCT، مجدداً احساس تنهایی و کمرویی دانشجویان هر دو گروه مورد اندازهگیری قرار گرفت. یافته ها: از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. F محاسبه شده برای فرضیه اصلی (11/18) و برای هر یک از متغیرهابهطور جداگانه، تفاوت معناداری را در رابطه با متغیرهای مورد مطالعه در هر دو گروه نشان داد (001/0>P). نتیجه گیری: این پژوهش در همگرایی با نتایج تحقیقات مشابه بیان میدارد، MBCT در کاهش احساس تنهایی و کمرویی دانشجویان دختر نقش مؤثری داشته است.
مقاله پژوهشی
محمد اورکی؛ پوران سامی
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، صفحه 107-119
چکیده
مولتیپل اسکلروزیس(ام اس) بیماری مزمن سیستم عصبی مرکزی است.ام اس که از شایعترین بیماریهای عصبی انسان است، با عوارض جسمی و روانشناختی فراوانی همراه میباشدکه موجب میشود بیماران شناخت معیوب و باورهای تحریف شده ای درباره بیماریشان داشته باشند،لذا درمقابله مثبت وموثر با بیماری و پذیرش آن به عنوان بخشی از زندگی خوددچارمشکل میشوند.بنابراین ...
بیشتر
مولتیپل اسکلروزیس(ام اس) بیماری مزمن سیستم عصبی مرکزی است.ام اس که از شایعترین بیماریهای عصبی انسان است، با عوارض جسمی و روانشناختی فراوانی همراه میباشدکه موجب میشود بیماران شناخت معیوب و باورهای تحریف شده ای درباره بیماریشان داشته باشند،لذا درمقابله مثبت وموثر با بیماری و پذیرش آن به عنوان بخشی از زندگی خوددچارمشکل میشوند.بنابراین اصلاح شناخت وایجاد ادراک صحیح از بیماری،میتواند ضمن کمک به واقع بینانه کردن ادراک بیماران، شدت بیماری را نیز کاهش دهد. هدف این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه بر میزان ادراک بیماری و شدت بیماری در مبتلایان به ام اس میباشد. این پژوهش نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد.جامعه آماری این پژوهش را 2500 بیمارعضو جامعه ام اس،تشکیل داده اند که ازبین آنها،30 نفربه روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند.ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه ادراک بیماری بازنگری شده و مقیاس وضعیت ناتوانی گسترده بود که توسط بیماران پیش وپس از مداخله تکمیل شدند.داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس تحلیل شدند.یافتههای این پژوهش نشان داد آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه بر میزان ادراک بیماری تأثیر معنادار داشته و باعث ارتقای سطح ادراک صحیح و واقع بینانه از بیماری شده ،اما بر شدت بیماری (بعد جسمی)تأثیر معناداری نداشته است
مقاله پژوهشی
مجید صفاری نیا؛ رقیه محمدی؛ سمیرا حسن زاده پشنگ
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، صفحه 120-135
چکیده
مقدمه: هدف مطالعه حاضر، بررسی ارتباط توانایی ذهن آگاهی و ذهنخوانی با هر یک از سبکهای تصمیمگیری منطقی، اجتنابی، وابسته و شهودی در دانشجویان بود. روش: بدین منظور 182 دانشجو (71 مرد و 111 زن) به روش تصادفی چندمرحلهای از دانشگاههای شهرستان بناب انتخاب شدند و پرسشنامههای سبکهای تصمیمگیری اسکات و بروس (1995)، پرسشنامه مهارت ذهن آگاهی ...
بیشتر
مقدمه: هدف مطالعه حاضر، بررسی ارتباط توانایی ذهن آگاهی و ذهنخوانی با هر یک از سبکهای تصمیمگیری منطقی، اجتنابی، وابسته و شهودی در دانشجویان بود. روش: بدین منظور 182 دانشجو (71 مرد و 111 زن) به روش تصادفی چندمرحلهای از دانشگاههای شهرستان بناب انتخاب شدند و پرسشنامههای سبکهای تصمیمگیری اسکات و بروس (1995)، پرسشنامه مهارت ذهن آگاهی کنتاکی (KIMS) و آزمون ذهنخوانی از طریق تصویر چشم (RMET) را تکمیل کردند. یافتهها: طبق یافتهها، توانایی ذهن آگاهی و ذهنخوانی با سبکهای تصمیمگیری منطقی و شهودی رابطه مثبت و با سبک وابسته رابطه منفی معناداری داشتند. توانایی ذهنخوانی با سبک اجتنابی نیز رابطه منفی معناداری داشت. همچنین، سبکهای تصمیمگیری منطقی و وابسته، توسط هردو متغیر ذهن آگاهی و ذهنخوانی، قابل پیشبینی بودند؛ اما سبک اجتنابی و شهودی را فقط توانایی ذهنخوانی پیشبینی میکرد. نتیجهگیری: بنابراین به نظر میرسد با آموزش مهارت ذهن آگاهی و تقویت توانایی ذهنخوانی، میتوان تصمیمگیری در افراد را بهبود بخشید.
مقاله پژوهشی
محمدباقر ریحانی؛ سامان کمری؛ رقیه زارعی؛ وحید نجاتی
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، صفحه 136-154
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای هیجانات پیشرفت در ارتباط بین شناخت اجتماعی و رضایت از تحصیل بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان شهر شیراز در سال تحصیلی 95-96 تشکیل میدادند که از این میان تعداد 278 نفر (107 پسر و 171 دختر) به روش نمونه-گیری خوشهای انتخاب شدند. برای ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای هیجانات پیشرفت در ارتباط بین شناخت اجتماعی و رضایت از تحصیل بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان شهر شیراز در سال تحصیلی 95-96 تشکیل میدادند که از این میان تعداد 278 نفر (107 پسر و 171 دختر) به روش نمونه-گیری خوشهای انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامههای رضایت از تحصیل، پرسشنامه هیجان پیشرفت و پرسشنامه شناخت اجتماعی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها: نتایج جدول ماتریس همبستگی نشان داد که بین تمام متغیرهای پژوهش حاضر که شامل ابعاد رضایت از تحصیل، هیجانات پیشرفت و ابعاد شناخت اجتماعی بود همبستگی معناداری در سطح 01/0 P
مقاله پژوهشی
علی اصغر عیوضی حشمت؛ محمد محمودی میمند؛ محمد مهدی پرهیزکار؛ علیرضا آقایوسفی
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، صفحه 155-167
چکیده
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر پیشبینی سبکهای تصمیمگیری مصرفکنندگان از طریق ویژگیهای شخصیت است. برای تعیین سبکهای تصمیمگیری از الگوی اسکات و بروس مشتمل بر سبکهای منطقی، شهودی، وابسته و اجتنابی و برای تعیین ویژگیهای شخصیتی از مدل گری ـ ویلسون مشتمل بر سیستمهای فعالسازی رفتاری، بازداری رفتاری و جنگ/گریز استفاده ...
بیشتر
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر پیشبینی سبکهای تصمیمگیری مصرفکنندگان از طریق ویژگیهای شخصیت است. برای تعیین سبکهای تصمیمگیری از الگوی اسکات و بروس مشتمل بر سبکهای منطقی، شهودی، وابسته و اجتنابی و برای تعیین ویژگیهای شخصیتی از مدل گری ـ ویلسون مشتمل بر سیستمهای فعالسازی رفتاری، بازداری رفتاری و جنگ/گریز استفاده شده است. روش: نمونه مورد مطالعه، 375 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز قم که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. پرسشنامههای سبکهای تصمیمگیری اسکات و بروس و ویژگیهای شخصیتی گری - ویلسون توزیع و با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره، سبکهای تصمیمگیری آزمودنیها پیشبینی گردید. یافته ها: یافتههای تحقیق نشان داد که علاوه بر وجود رابطه معنیدار بین مؤلفههای سبکهای تصمیمگیری، شرکتکنندگان پژوهش که دارای سیستمهای فعالسازی رفتاری و جنگ/گریز هستند، از سبک تصمیمگیری منطقی و در سیستم بازداری رفتاری از سبک تصمیمگیری اجتنابی و شهودی استفاده مینماید.
مقاله پژوهشی
محمد الوندی سرابی؛ حسین زارع؛ احمد علیپور؛ نصراله عرفانی
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، صفحه 168-180
چکیده
مقدمه: ازآنجا که اعضای سازمان از مهمترین سرمایه های مراکز آموزش عالی به شمار می روند، بررسی و شناسایی عوامل مرتبط با منابعی که می توانند بر عملکرد شغلی آنها مؤثر باشند، از اهمیت روز افزونی برخوردارشده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر پیشبینی تحریف های شناختی بر اساس باورهای غیرعقلانی و همجوشی شناختی کارکنان اداری ...
بیشتر
مقدمه: ازآنجا که اعضای سازمان از مهمترین سرمایه های مراکز آموزش عالی به شمار می روند، بررسی و شناسایی عوامل مرتبط با منابعی که می توانند بر عملکرد شغلی آنها مؤثر باشند، از اهمیت روز افزونی برخوردارشده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر پیشبینی تحریف های شناختی بر اساس باورهای غیرعقلانی و همجوشی شناختی کارکنان اداری دانشگاه پیام نور استان همدان بود. روش: بهمنظور انجام این مطالعه نمونه ای به حجم240نفر از کارکنان اداری دانشگاه پیام نور استان همدان به روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شدند. شرکتکنندگان آزمون باورهای غیرمنطقی جونز (1986)، آزمون تحریف های شناختی بک و وایسمن (1978) و پرسشنامه همجوشی شناختی مقیاس گیلاندرز (2010) را تکمیل نمودند. بهمنظور ارزیابی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که باورهای غیرعقلانی و همجوشی شناختی نقش پیشبینی معناداری در پیشبینی تحریف های شناختی کارکنان اداری دانشگاه پیام نور استان همدان دارند (05/0>P). نتیجهگیری: بر اساس یافته های پژوهش، باورهای غیرعقلانی و همجوشی شناختی میتوانند تحریف های شناختی را پیشبینی کنند؛ بنابراین با آموزش و مدیریت باورهای عقلانی و عوامل کارآمد شناختی میتوان تحریف های شناختی کارکنان را کاهش داد.