روانشناسی شناختی
فاطمه علی پور؛ ابولفضل فرید؛ رامین حبیبی کلیبر؛ غلامرضا گلمحمدنژاد
چکیده
پژوهش حاضر باهدف ترکیب پژوهشهای انجامشده درزمینه تعیین اثربخشی مداخلات روانشناختی آموزشی و درمانی بر انعطافپذیری شناختی کودکان و نوجوانان ایرانی با روش فراتحلیل انجامشده است. جامعه آماری فراتحلیل حاضر پژوهشهای در دسترس در رابطه با اثربخشی مداخلات روانشناختی آموزشی و درمانی بر انعطافپذیری کودکان و نوجوانان است که ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف ترکیب پژوهشهای انجامشده درزمینه تعیین اثربخشی مداخلات روانشناختی آموزشی و درمانی بر انعطافپذیری شناختی کودکان و نوجوانان ایرانی با روش فراتحلیل انجامشده است. جامعه آماری فراتحلیل حاضر پژوهشهای در دسترس در رابطه با اثربخشی مداخلات روانشناختی آموزشی و درمانی بر انعطافپذیری کودکان و نوجوانان است که در بین سالهای 1392 تا 1402 منتشرشدهاند. بر اساس ملاکهای تعریفشده ورود و خروج برای پژوهشهای اولیه و نیز تحلیل حساسیت 61 اندازه اثر از 43 مطالعه اولیه توسط نرمافزار CMA ویرایش 2مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که اندازه اثر خلاصه مدل تصادفی برابر با 964/1 بود که ازنظر آماری معنیدار بوده و بیانگر اثر مثبت مداخلات روانشناختی آموزشی و درمانی بر انعطافپذیری شناختی است. همچنین نتایج نشان داد بین انواع مداخله، ابزار پژوهش و سن و جنسیت آزمودنیها تفاوت معنیداری وجود دارد. درنتیجه با توجه به اثربخشی مطلوب ارائه مداخلات آموزشی و درمانی در راستای ارتقاء انعطافپذیری شناختی کودکان و نوجوانان، پیشنهاد می شود به منظور بهرهمندی از مزایای بالقوه آن در طول عمر، به عنوان یک ضرورت بیشازپیش مورد ملاحظه دست اندرکاران تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان قرار گیرد.
روانشناسی بالینی
فاطمه ارسطو؛ ایران داودی؛ بهرام پیمان نیا
چکیده
مقدمه: این پژوهش باهدف تدوین مدل ساختاری علائم اختلال اضطراب فراگیر بر اساس عدم تحمل بلاتکلیفی با میانجیگری جهتگیری منفی به مشکل، تفکر منفی تکرارشونده، حساسیت اضطرابی و انعطافپذیری شناختی انجام گرفت. روش: در این مطالعه از میان تمامی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز ۲۰۸ نفر بهعنوان نمونه به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش باهدف تدوین مدل ساختاری علائم اختلال اضطراب فراگیر بر اساس عدم تحمل بلاتکلیفی با میانجیگری جهتگیری منفی به مشکل، تفکر منفی تکرارشونده، حساسیت اضطرابی و انعطافپذیری شناختی انجام گرفت. روش: در این مطالعه از میان تمامی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز ۲۰۸ نفر بهعنوان نمونه به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و موردمطالعه قرار گرفتند، جهت جمعآوری دادهها از مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، پرسشنامه جهتگیری منفی نسبت به مشکل، پرسشنامه افکار تکرارشونده، پرسشنامه حساسیت اضطرابی و پرسشنامه انعطافپذیری شناختی استفاده شد. روش پژوهش همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. تجزیهوتحلیل دادهها و ارزیابی مدل توسط نرمافزارهای AMOS و SPSS صورت گرفت . یافتهها: نتایج تحلیل بیانگر تأیید مدل کلی ارتباط بین علائم اختلال اضطراب فراگیر و عدم تحمل بلاتکلیفی با میانجیگری جهتگیری منفی به مشکل، تفکر منفی تکرارشونده، حساسیت اضطرابی و انعطافپذیری شناختی بوده است. همچنین یافتههای حاصل از پژوهش ضمن تأیید اثر مستقیم عدم تحمل بلاتکلیفی بر علائم اختلال اضطراب فراگیر، جهتگیری منفی به مشکل، تفکر منفی تکرارشونده و حساسیت اضطرابی نشان داد که عدم تحمل بلاتکلیفی از طریق میانجیگری جهتگیری منفی به مشکل، تفکر منفی تکرارشونده، انعطافپذیری شناختی به طور غیرمستقیم با علائم اختلال اضطراب فراگیر مرتبط است. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش، حاکی از این بود که این روابط به صورت مدل می تواند علائم اختلال اضطراب فراگیر را پیش بینی کند. بنابراین استفاده از مداخلاتی برای بهبود این ویژگی ها میتواند در کاهش علائم اختلال اضطراب فراگیر مؤثر باشد.
مرضیه مرتضی زاده؛ زهره رافضی؛ حسین اسکندری
چکیده
مقدمه: انعطاف پذیری شناختی یکی از مؤلفههای اساسی کارکردهای اجرایی است که نه تنها بر بهبود کیفیت روابط اجتماعی و سازگاری افراد اثر میگذارد بلکه از کیفیت روابط اجتماعی (طرد، پذیرش) اثر میپذیرد با این حال چگونگی تأثیر کیفیت روابط اجتماعی بر انعطاف پذیری شناختی مشخص نیست، از این رو لازم بود تا پژوهشی در ...
بیشتر
مقدمه: انعطاف پذیری شناختی یکی از مؤلفههای اساسی کارکردهای اجرایی است که نه تنها بر بهبود کیفیت روابط اجتماعی و سازگاری افراد اثر میگذارد بلکه از کیفیت روابط اجتماعی (طرد، پذیرش) اثر میپذیرد با این حال چگونگی تأثیر کیفیت روابط اجتماعی بر انعطاف پذیری شناختی مشخص نیست، از این رو لازم بود تا پژوهشی در این باره انجام شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسهی اثر طرد اجتماعی با پذیرش اجتماعی بر انعطافپذیری شناختی انجام شد. روش: روش این پژوهش نیمهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعهی آماری این پژوهش تمام افراد بزرگسال با میانگین سنی 25.74 و تحصیلات کارشناسی بودند که از میان آنها 60 نفر که ملاکهای ورود به نمونه را داشتند به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه پذیرش اجتماعی، طرد اجتماعی و کنترل قرار گرفتند. ابتدا آزمودنی ها به آزمون ویسکانسین (شاهقلیان و همکاران، 1390) پاسخ دادند؛ سپس با انجام بازی پرتاب توپ مجازی (ویلیامز، چانگ ، چویی،2000)، طرد اجتماعی و پذیرش اجتماعی به دو گروه آزمایش القا شد. پس از آن، جهت بررسی اثر القای آزمایشی، گروههای آزمایشی به پرسشنامهی تهدید نیازهای بنیادین ویلیامز (2001) و عاطفهی مثبت و منفی واتسن، کلارک و تلگن (1988) پاسخ دادند. در نهایت، آزمون ویسکانسین مجدداً بر روی سه گروه اجرا شد. دادههای پژوهش، با استفاده از آزمون های واریانس یک راهه و تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. نتایج: یافته های این پژوهش نشان داد که طرد اجتماعی باعث کاهش انعطاف پذیری شناختی در افراد میشود (01/0= P) و پذیرش اجتماعی تاحدودی سبب افزایش انعطاف پذیری شناختی شد (01/0= p). نتیجه گیری: با توجه به اثر منفی طرد اجتماعی بر انعطافپذیری شناختی و اهمیت این مؤلفه در کارکردهای شناختی سطح بالا، ضرورت دارد که جهت ارتقای انعطافپذیری شناختی به بهبود کیفیت روابط اجتماعی افراد نیز توجه کرد.
فرین صیدی؛ حسین زارع؛ مجید صفاری نیا؛ نصراله عرفانی
چکیده
مقدمه: خیانت زناشویی یک مشکل پیچیده عاطفی، اجتماعی، خانوادگی، حقوقی و اخلاقی است که پیامدهای ناخوشایندی به دنبال دارد. توان تحمل پریشانی ناشی از خیانت زناشویی میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی باشد. هدف پژوهش حاضر، ارایه مدل رابطه بین سرمایه روانشناختی و بخشایش با تحمل پریشانی، به واسطه گری انعطاف پذیری شناختی و ادراک استرس ...
بیشتر
مقدمه: خیانت زناشویی یک مشکل پیچیده عاطفی، اجتماعی، خانوادگی، حقوقی و اخلاقی است که پیامدهای ناخوشایندی به دنبال دارد. توان تحمل پریشانی ناشی از خیانت زناشویی میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی باشد. هدف پژوهش حاضر، ارایه مدل رابطه بین سرمایه روانشناختی و بخشایش با تحمل پریشانی، به واسطه گری انعطاف پذیری شناختی و ادراک استرس بود. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی زنان و مردان متأهل دچار خیانت زناشویی مراجعهکننده به مراکز مشاوره خانواده شهر تهران در نیمه دوم سال 1398 بودند که از بین آنها 215 نفر با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شده و به پرسشنامههای تحمل پریشانی، بخشایش، ادراک استرس، سرمایه روانشناختی و انعطافپذیری شناختی پاسخ دادند. دادهها با استفاده از نرمافزار (SPSS) نسخه 22 و تحلیل ساختاری گشتاوری (AMOS) با محاسبه شاخص های برازندگی، تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از شاخصهای برازندگی، بیانگر برازش مدل پیشنهادی بعد از کنترل همپوشی بین دو مؤلفه از سرمایه های روانشناختی (تاب آوری و مثبت اندیشی) بود. نتایج تحلیل معادلات ساختاری و رگرسیون حاکی از معناداری ضرایب مسیر مستقیم بین متغیرها در مدل نهایی بود. بر طبق مسیر اول، نقش واسطهای مثبت انعطافپذیری شناختی در رابطه بین سرمایه روانشناختی و بخشایش با تحمل پریشانی زوجین مشخص شد. اما در مسیر دوم مشخص شد که متغیر ادراک استرس نقش منفی بر اثر مثبت سرمایه های روانشناختی و بخشایش بر تحمل پریشانی داشت. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج می توان نتیجه گرفت که اگرچه سرمایه های روانشناختی و بخشایش رابطه مستقیم با تحمل پریشانی زوجین دچار خیانت زناشویی، دارند، اما در این میان، انعطاف پذیری بالا، نقش تسهیل کننده و در مقابل، استرس بالا، نقش تعدیل کننده بر تحمل پریشانی زوجین دچار خیانت دارند.
مبینا ترخان؛ حمیدطاهر نشاط دوست؛ مرتضی ترخان
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت (CFT) بر روی انعطافپذیری شناختی و کفایت اجتماعی زنان دارای تعارضات زناشویی انجام شده است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل بوده است. با استفاده از پرسشنامههای کفایت اجتماعی فلنر و همکاران، انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال و تعارضات ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت (CFT) بر روی انعطافپذیری شناختی و کفایت اجتماعی زنان دارای تعارضات زناشویی انجام شده است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل بوده است. با استفاده از پرسشنامههای کفایت اجتماعی فلنر و همکاران، انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال و تعارضات زناشویی ثنایی و براتی،30 نفر از زنانی که دارای تعارضات زناشویی بودند، به طور هدفمند انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه (هفتهای یکبار) فنون CFT را بر اساس بسته آموزشی گیلبرت آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. پس از اجرای CFT، مجدداً کفایت اجتماعی، انعطافپذیری شناختی و تعارضات زناشویی اعضای هر دو گروه مورد اندازهگیری قرار گرفت. تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) و تک متغیری (آنکوا) برای تحلیل دادهها استفاده شد. F محاسبه شده هم در تحلیل مانکوا و هم در تحلیل آنکوا برای متغیرهای کفایت اجتماعی، انعطافپذیری شناختی در هر دو گروه تفاوت معنادار را نشان داد. یافتههای این پژوهش در همگرایی با نتایج پژوهشهای مشابه حاکی از آن است، روش CFT میتواند نقش مؤثری در افزایش کفایت اجتماعی و انعطافپذیری شناختی در زنان دارای تعارضات زناشویی داشته باشد.