حجت مهدوی راد؛ ولی الله فرزاد؛ شیرین کوشکی
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مدل ساختاری عملکرد تحصیلی بر اساس اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلیبا میانجیگری راهبردهای شناختی است. روش: در این پژوهش 470 نفر از دانشآموزان پسر پایههای دهم و یازدهم متوسطه حضور داشتند؛ که به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای، از بین دانشآموزان دبیرستانهای مناطق 15 و 13-5- 3 شهر تهران مورد آزمون ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مدل ساختاری عملکرد تحصیلی بر اساس اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلیبا میانجیگری راهبردهای شناختی است. روش: در این پژوهش 470 نفر از دانشآموزان پسر پایههای دهم و یازدهم متوسطه حضور داشتند؛ که به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای، از بین دانشآموزان دبیرستانهای مناطق 15 و 13-5- 3 شهر تهران مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار: ابزارهای پژوهش عبارت از پرسشنامه اهداف پیشرفت میگلی و همکاران (1998)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی موریس (2001) و پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پینتریچ و همکاران (1991) بودند. یافتهها:دادههای پژوهش با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان داد تمام مدلهای متغیرهای پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بودند، در مدل مفروض اهداف پیشرفت با عملکرد تحصیلی با میانجیگری راهبردهای شناختی دارای اثر کامل و اثر مستقیم و اثر غیرمستقیم در سطح 05/0 غیر معنادار بود. اثر خود کارآمدی تحصیلی؛ با عملکرد تحصیلی؛ با میانجیگری، راهبردهای شناختی، دارای اثر کامل و اثر مستقیم؛ در سطح 05/0 معنادار؛ و دارای اثر غیرمستقیم؛ غیرمعنادار است. نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش؛ متغیر خود کارآمدی تحصیلی، اثر معناداری بر عملکرد تحصیلی دارد و میتواند؛ 37/0 از واریانس عملکرد تحصیلی را تبیین کند. از متغیر خودکارآمدی تحصیلی؛ معلمان، مشاوران و والدین میتوانند؛ برای تقویت، عملکرد تحصیلیدانشآموزان بهره ببرند.
فاطمه حسینقلی؛ شیرین کوشکی؛ ولی الله فرزاد؛ سید فرهاد افتخار زاده
چکیده
مقدمه: ﭘﮋوﻫﺶ حاضر با هدف بررسی سازگاری تحصیلی بر اساس ویژگیهای شخصیتی و حمایت اجتماعی ادراک شده با نقش واسطهای راهبردهای خودتنظیمی انجام شد. روش: تعداد 300 دانش آموز پسر دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1396ـ1395 ﺑﺎ روش نمونه گیری تصادفی ﺧﻮﺷﻪای ﻣﺮﺣﻠﻪای اﻧﺘﺨﺎب و به پرسشنامه های سازگاری دانشآموزان ...
بیشتر
مقدمه: ﭘﮋوﻫﺶ حاضر با هدف بررسی سازگاری تحصیلی بر اساس ویژگیهای شخصیتی و حمایت اجتماعی ادراک شده با نقش واسطهای راهبردهای خودتنظیمی انجام شد. روش: تعداد 300 دانش آموز پسر دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1396ـ1395 ﺑﺎ روش نمونه گیری تصادفی ﺧﻮﺷﻪای ﻣﺮﺣﻠﻪای اﻧﺘﺨﺎب و به پرسشنامه های سازگاری دانشآموزان سینها و سینگ (1993)، ویژگیهای شخصیتی آیزنگ (1963)، حمایت اجتماعی زیمت (1988) و راهبردهای انگیزشی خودتنظیمی پینتریچ و دیگروت (1990) پاسخ دادند. اطلاعات با بهره گیری از معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد روان آزردگی به صورت غیرمستقیم و از طریق راهبردهای خودتنظیمی بر سازگاری تحصیلی تأثیر معنادار دارد، بدین صورت که روان آزردگی بیشتر موجب ناسازگاری بیشتر میشود. برونگرایی به صورت غیرمستقیم و از طریق راهبردهای خودتنظیمی بر سازگاری تحصیلی تأثیر منفی معنادار دارد، به عبارت دیگر هرچه میزان برونگرایی افزایش یابد ناسازگاری نیز کاهش پیدا میکند. پرخاشگری به صورت غیرمستقیم و از طریق راهبردهای خودتنظیمی بر سازگاری تحصیلی تأثیر مثبت معنادار دارد، یعنی هر چه میزان پرخاشگری افزایش یابد ناسازگاری نیز بیشتر میشود. روان آزردگی به صورت مستقیم بر سازگاری تحصیلی تأثیر مثبت معنادار داشت. به بیان دیگر، هر چه میزان روان آزردگی افزایش یابد ناسازگاری هم بیشتر میشود. در مورد برونگرایی به صورت مستقیم بر سازگاری تحصیلی تأثیر منفی معنادار بدست آمد. به عبارت دیگر هر چه میزان برونگرایی افزایش یابد ناسازگاری نیز کمتر میشود. پرخاشگری به صورت مستقیم بر سازگاری تحصیلی تأثیر مثبت معنادار داشت، به عبارت دیگر، هر چه میزان پرخاشگری افزایش یابد ناسازگاری هم بیشتر میشود. حمایت اجتماعی نیز به صورت مستقیم بر سازگاری تحصیلی تأثیر منفی و معنادار داشت. نتیجه گیری: میتوان مطرح کرد هر چه میزان حمایت اجتماعی افزایش یابد ناسازگاری نیز کمتر میشود.