با همکاری مشترک دانشگاه پیام نور و انجمن روانشناسی اجتماعی ایران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد آموزش زبان انگلیسی و روانشناسی تربیتی، دانشگاه فردوسی مشهد

2 استادیار آموزش زبان فارسی، دانشگاه فردوسی مشهد. ایران.

3 استاد روان‌شناسی تربیتی، دانشگاه فردوسی مشهد. ایران.

چکیده

مقدمه: افراد به میزانی که با یک پدیده مواجه می‌شوند و بسته به میزان حواسی که در این مواجهه درگیر می‌شود، می‌توانند شناخت و ادراک متفاوتی نسبت به یک پدیده داشته باشند که در مفهوم‌سازی و نوع نگرش آنان حائز اهمیت است. روش: نگارندگان در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن مفهوم هَیَجامد (هیجان+بسامد)، به معرفی الگوی نیمرخ هَیَجامَدی در سه سطح فردی و اجتماع یومی و اجتماعی جهانی پرداخته‌اند. میزان هیجانات برانگیخته از حواس و بسامد وقوع یک پدیده، محرکی برای تولید انگیزش در فرد یا گروهی از افراد جامعه محسوب می‌شود که انگیزش حسی ـ ‌هیجانی نامیده شده است. بر این ‌اساس، هَیَجامَد به انواع «هَیَجامَد هیجانی»، «هَیَجامَد حسی» و «هَیَجامَد حسی ـ ‌هیجانی» تقسیم شده است که افراد بسته به میزان هیجان و حس درگیر شده آنان نسبت به میزان مواجه می‌توانند انگیزش و غوطه‌وری متفاوتی داشته باشند و این امر منجر به ایجاد نگرش متفاوت در سطوح فردی، اجتماعی بومی و اجتماعی جهانی می‌شود. یافته‌ها: نتایج نشان می‌دهد هنگامی که فرد هیجان بیشتری را نسبت به بسامد، تجربه می‌کند هیجان تولیدشده به اندازه‌ای تأثیرگذار است که ممکن است فرد را از سطح برون‌آگاهی اطلاعاتی به سمت درون‌آگاهی سوق دهد و درنتیجه غوطه‌‎وری او افزایش یافته و انگیزش بالایی پیدا می‌کند که نگرش مثبتی را به دنبال دارد. چنانچه این هیجان در اثر تکرار بسامد از نوع منفی یا خنثی باشد ممکن است به اجتناب شدید و بی‌انگیزگی در انجام عمل منجر شود و میزان غوطه‌وری کمتر به همراه نگرشی منفی را به دنبال داشته باشد. نتیجه‌گیری: در حالت طبیعی بهتر است که تجربۀ بسامدی و هیجانی فرد با یکدیگر برابر باشد. در چنین ‌شرایطی میزان انگیزش و غوطه‌وری نیز متعادل خواهد بود و فرد نگرشی همخوان را در سه سطح فردی، اجتماعی بومی و اجتماعی جهانی فارغ از هیجانات شدید تجربه خواهد کرد. افزون ‌بر این، می‌توان گفت تجربۀ حسی هیجانی افراد در سطوح فردی، اجتماعی بومی و اجتماعی جهانی می‌تواند متفاوت باشد و نوع نگرش اجتماعی بومی و اجتماعی جهانی می‌توانند بر نگرش فردی تأثیرگذار باشند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Introducing the Emotioncy Profile and Examining its Relationship with Individual and Social Attitudes

نویسندگان [English]

  • Reza Pishghadam 1
  • Shima Ebrahimi 2
  • Imanollah Bigdeli 3

1 Professor of English Language and Educational Psychology, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran.

2 Assistant Professor of Persian Language Teaching, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran.

3 Professor of Educational Psychology, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran.

چکیده [English]

Objective: Depending on the frequency of encounters and the sense induced emotions, people develop different conceptualizations of a phenomenon. Method: The authors of the present study, therefore, have utilized the concept of emotioncy to introduce the emotioncy profile, in which emotions about a given concept and their frequencies can be considered as a propel to produce motivation at individual and social levels. This emotioncy profile can be further categorized into EMOTIONcy (emotion>frequency), emotionCY (emotion<frequency), and EMOTIONCY (emotion=frequency), based on which people may experience different levels of motivation and immersion. The results of the present study indicate that at the EMOTIONcy level, emotions can be so affective that they move individuals from exvolvement to involvement.Also, if a person has positive emotions about a concept, it increases flow, which consequently leads to willingness to repeat and positive attitudes. Contrarily, negative emotions can lead to extreme avoidance, demotivation, and negative attitudes. Conclusion: The normal situation is the time when emotions and senses go hand in hand, creating optimal motivation and immersion. This can lead to congruent attitudes at individual, local, and global levels. Moreover, individual, local, and global attitudes can change when there is no balance between sense and emotion.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Emotioncy
  • Individual attitude
  • Social attitude
  • Motivation
  • Immersion
  • Emotioncy profile
- ابراهیمی، ش. (1396). بررسی تأثیر تدریس مبتنی بر الگوی «هَیَجامَد» بر یادگیری نکات فرهنگی، هَیَجامَد، هیجانات، غرقگی، هوش فرهنگی، سبک‌های یادگیری و نگرش زبان‌آموزان غیرفارسی‌زبان زن در ایران (رسالۀ منتشرنشدۀ دکتری). دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران.
- ابراهیمی، ش، پیش‌قدم، ر، استاجی، ا؛ امین‌یزدی، س. ا. (1396). «معرفی الگوی هَیَجامَد و بررسی تأثیر آن در غرقگی و سبک‌های یادگیری یادگیرندگان زبان فارسی به‌عنوان زبان خارجی». پژوهشنامۀ آموزش زبان فارسی به غیرفارسی‌زبانان، 6(1)، 57-82.
- ابراهیمی، ش، پیش‌قدم، ر، استاجی، ا؛ امین‌یزدی، س. ا. (1397). «بررسی تأثیر تدریس مبتنی بر الگوی هَیَجامَد بر هیجانات زبان‌آموزان غیرفارسی‌زبان زن در ایران». جستارهای زبانی، 9(3)، 1-35.
 
- بیگدلی، ا. (1398). مدیریت روابط درون‌فردی و میان‌فردی مبتنی بر مدل نظم‌جویی هیجان‌ها در معرفی الگوی مفهومی آموزش. رضا پیش‌قدم (ویراستار)، (ص. 177- 209). مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد. - پیش‌قدم، ر؛ ابراهیمی، ش. (1396). «معرفی الگوی هَیَجامَد و شیوه‌های افزایش آن در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی‌زبانان». دومین همایش ملی آموزش زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فردوسی مشهد.
- پیش‌قدم، ر؛ ابراهیمی، ش. (1397). «نسبیت حسی و تأثیر آن بر مهارت نوشتاری زبان‌آموزان غیرفارسی‌زبان». جستارهای زبانی، 9(6)، 213-240.
- پیش‌قدم، ر، ابراهیمی، ش؛ شکیبایی، گ. (1397). «معرفی مفهوم سرمایۀ هیجانی ـ ‌حسی و بررسی تأثیرات آن در آموزش زبان دوم». مطالعات زبان و ترجمه، 51(2)، 1-26.
- پیش‌قدم، ر، ابراهیمی، ش؛ طباطبائیان، م. س. (1398). رویکردی نوین به روان‌شناسی آموزش زبان. مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
- پیش‌قدم، ر؛ فیروزیان‌ پوراصفهانی، آ. (1396). «معرفی هَیَجامَد به‌عنوان ابزاری مؤثر در پذیرش نوواژه‌های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی». جستارهای زبانی، 8(5)، 79-105.
- پیش‌قدم، ر؛ فیروزیان پوراصفهانی، آ. (1398). «ارزیابی کمّی و کیفی وزن فرهنگی شش واژه مصوب فرهنگستان و متناظر بیگانه آن‌ها در پرتو الگوی هَیجامَد». ویژه‌نامۀ فرهنگستان (مطالعات واژه‌گزینی)، 2، 175-200.
- پیش‌قدم، ر، طباطبائیان، م. س؛ ناوری، ص. (1392). تحلیل انتقادی و کاربردی نظریه‌های فراگیری زبان اوّل: از پیدایش تا تکوین. مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
- خداپناهی، م.ک. (1397). انگیزش و هیجان. تهران: سمت.
- طباطبائی ‌فارانی، س، پیش‌قدم، ر؛ مقیمی، س. (1398). «معرفی الگوی هَیَجامَد به‌عنوان شیوه‌ای کارآمد برای کاهش اضطراب خواندن در زبان خارجی». مطالعات زبان و ترجمه، 2(52)، 35-63.
- کرمی، م. (1398). تفکر خلاق در معرفی الگوی مفهومی آموزش. رضا پیش‌قدم (ویراستار)، (ص. 35-82). مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
- گرینبرگ، ل.ا. (1397). مربیگری در درمان هیجان‌مدار. ترجمۀ محمد آرش رمضانی، زینب باقری و ایمان همت‌یار، تهران: روان.
-قدیری، م.ح. (1384). «مدیریت خشم». نشریه معرفت، 14، 93-106.
- Aggarawal, J.C. (2007). Essentials of educational technology: Innovations on teaching-learning. Dehli: Vikas Publishing House. 
- Baines, L. (2008). A teachers’ guide to learning multisensory improving literacy by engaging the senses. Virginia USA: Association for supervision and curriculum development (ASCD).
- Borsipour, B., Pishghadam, R. & Meidani, E.N. (2019). “The role of sensory emotions in increasing willingness to read in EFL learners”. Publica-ciones, 49(2), 169-189.
- Brown, H. (2000). Principles of language learning and teaching (4th Ed.). New Jersey, NJ: Prentice Hall.
- Clark, L.A. & Watson, D. (1988). “Mood and the mundane: Relations between daily life events and self-reported mood”. Journal of Personality and Social Psychology, 54(2), 296-308.
- Cocorada, E. (2016). “Achievement emotions and performance among university students”. Social Sciences Law, 9(2), 119-28.
- Ehrman, M.E., Leaver, B.L. & Oxford, R.L. (2003). “A brief overview of individual differences in second language learning”. System, 31(3), 313-330.
- Fullaga, C. & Kelloway, E. (2009). “Flow at work: an experience sampling approach”. Journal of Occupational Organizational Psychology. 82 (1), 595-615.
- Graham, S. & Weiner, B. (1996). Theories and principles of motivation. In D.C. Berliner, & R. Calffee (Eds.), Handbook of educational psychology (pp. 63-84). New York, NY: Macmillan.
- Greenspan, S. & Shanker, S. (2004). The first idea: How symbols, language and intelligence evolved from our primate ancestors to modern humans. Cambridge, MA: Da Capo Press.
- Leiter, M.P. & Maslach, C. (2017). “Burnout and engagement: Contributions to a new vision”. Burnout Research, 5, 55-57.
- Lieberman, D., Giesbrecht, G. & Müller, U. (2007). “Cognitive and emotional aspects of self-regulation in preschoolers”. Cognitive Development, 22, 511-529.
- Lockton, D. (2012). “Attitudes, meaning, emotion and motivation in design for behaviour change”. Working paper, available at http://danlockton.co.uk.
- Makikangas, A., Bakker, A.B., Aunola, K. & Demerouti, E. (2010). “Job resources and flow at work: Modeling the relationship via latent growth curve and mixture model methodology”. Journal of Occupational and Organizational Psychology, 83, 795- 814.
- Peak, H. (1955). Attitude and motivation. In M. R. Jones (Ed.), Nebraska symposium on motivation 1955 (pp. 149-189). Lincoln, NE: University of Nebraska Press.
- Pekrun, R. (1998). “Students’ emotions: A neglected topic of educational research”. Psychologie in Erziehung und Unterricht, 44, 230-248.
- Pishghadam, R. (2009). “A quantitative analysis of the relationship between emotional intelligence and foreign language learning”. Electronic Journal of Foreign Language Teaching, 6(1), 31-41.
- Pishghadam, R. (2015, October). - Emotioncy in language education: From exvolvement to involvement. Paper presented at the 2nd Conference of Interdisciplinary Approaches to Language Teaching, Literature, and Translation Studies. Mashhad, Iran.
- Pishghadam, R. (2016, May). Emotioncy, Extraversion, and Anxiety in Willingness to Communicate in English. Paper presented at the 5th international conference on language, Education and Innovation. London, England.
- Pishghadam, R., Baghaei P. & Seyednozadi. Z. (2017). “Introducing emotioncy as a potential source of test bias: A mixed Rasch modeling study”. International Journal of Testing 16 (5), 1-14.
- Pishghadam, R., Jajarmi, H. & Shayesteh, S. (2016). “Conceptualizing sensory relativism in light of emotioncy: A movement beyond linguistic relativism”. International Journal of Society, Culture & Language, 4(2), 11-21.
- Pishghadam, R., Makiabadi, H., Shayesteh, S. & Zeynali, S. (2019). “Unveiling the passive aspect of motivation: Insights from English language teachers’ habitus”. International Journal of Society, Culture & Language, 7(2 (Special Issue on Iranians Views of Cultural Issues)), 15-26.
- Pishghadam, R., Shakeebaee, G. & Shayesteh, S. (2018). “Introducing cultural weight as a tool of comparative analysis: An emotioncy-based study of social class”. Humanities Diliman, 15(1), 139-158.
- Rothbard, N.P. (2001). “Enriching or depleting? The dynamics of engagement in work and family roles”. Administrative Science Quarterly, 46, 655-684.
- Rugg, M.D. (1990). “Event-related brain potentials dissociate repetition effects on high- and low-frequency words”. Memory & Cognition, 18 (4), 367-379.
- Shayesteh, S., Pishghadam, R. & Khodaverdi, A. (2020). “FN400 and LPC responses to different degrees of sensory involvement: A study of sentence comprehension”. Advances in Cognitive Psychology, 16(1), 45-58.
- Sternberg, R.J. (2006). “The nature of creativity”. Creativity Research Journal, 18(1), 87-98.
- Thomson, D.M.H.. Crocker, C. & Marketo, C.C. (2010). “Linking sensory characteristics to emotions: An example using dark chocolate”. Food Quality and Preferences, 21, 1117-1125.
- Tyng, C.M., Amin, H.U., Saad, M.N. & Malik, A.S. (2017). “The influences of emotion on learning and memory”. Frontiers in psychology, 8, 1454.
- Williams, M. & Burden, R.L. (1997). Psychology for language teachers: A social constructivist approach. Cambridge, England: Cambridge University Press.
- Yang, H., Yang, S. & Isen, A.M. (2013). “Positive affect improves working memory: Implications for controlled cognitive processing”. Cognition and Emotion, 27(3), 474-482.
- Vroom, V.H. (1964). Work and motivation. New York, NY: Wiley.
- Zatorre, R.J., Fields, D.R. & Berg, H.J. (2012). “Plasticity in gray and white: Neuroimaging changes in brain structure during learning”. Nature Neuroscience, 15(4), 528-536.
- Zeman, J., Cassano, M., Perry-Parrish, C. & Stegall, S. (2006). “Emotion regulation in children and adolescents”. Journal of Developmental and Behavioral Pediatrics, 27, 155-168.
- Zeynali, S., Pishghadam, R. & Hosseini Fatemi, A. (2019). “Identifying the motivational and demotivational factors influencing students' academic achievements in language education”. Learning and Motivation, 68, 1-12.