محمدعلی خاکساربلداجی؛ محمدحسین عبدالهی؛ پروین کدیور؛ حمیدرضا حسن آبادی؛ علی اکبر ارجمندنیا
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله آموزشی شناختی رایانه محور حافظه فعال بر توجه و بازداری پاسخ و مؤلفه مجری مرکزی کودکان دارای اختلال یادگیری خاص انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون پیگیری است. تعداد 27 نفر دانش آموز 8 تا 12 ساله دچار اختلال یادگیری خاص به شکل تصادفی در دسترس ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله آموزشی شناختی رایانه محور حافظه فعال بر توجه و بازداری پاسخ و مؤلفه مجری مرکزی کودکان دارای اختلال یادگیری خاص انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون پیگیری است. تعداد 27 نفر دانش آموز 8 تا 12 ساله دچار اختلال یادگیری خاص به شکل تصادفی در دسترس از مراکز اختلالات یادگیری خاص شهرستانهای تهران (شهریار و رباط کریم)انتخاب گردیدند. این 27 نفر در سه گروه بر اساس مؤلفه های حلقه واج شناختی و لوح دیداری فضایی آزمون حافبک و فرم ارزیابی اختلال یادگیری خاص (LDES) همتا و گروهبندی شدند. سپس با استفاده از آزمون IVA و مؤلفه مجری مرکزی آزمون حافبک پیش آزمون به عمل آمد. پس از 18 جلسه 50 دقیقه ای مداخله شناختی رایانه ای بر روی 27 نفر، مجدداً پس آزمون انجام شد و پس از گذشت سه ماه آزمون پیگیری انجام گردید. برای تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و تحلیل واریانس اندازه های مکرر استفاده شد. یافته ها:نتایج نشان داد که بین سه گروه در پیش آزمون و پس آزمون و آزمون پیگیری در حوزه های توجه، بازداری پاسخ و مؤلفه مجری مرکزی تفاوت معنادار ایجاد شده است. نتیجه گیری: بنابراین مداخله آموزشی شناختی رایانه محور باعث افزایش توجه، بازداری پاسخ و مؤلفه مجری مرکزی حافظه فعال در کودکان دارای اختلال یادگیری خاص شده است.
هادی تقی زاده؛ امان ا.... سلطانی؛ حمدا... منظری توکلی؛ زهرا زین الدینی میمند
دوره 6، شماره 2 ، بهمن 1396، ، صفحه 125-142
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی رابطه کارکردهای اجرایی بازداری پاسخ و حافظه کاری با سطح رشد تئوری ذهن دانشآموزان ابتدایی است. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان عادی دبستانی شهر مشهد است که در سال تحصیلی 96-95 در مدارس شهرستان مشهد مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 180 نفر بود. که به شیوه ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی رابطه کارکردهای اجرایی بازداری پاسخ و حافظه کاری با سطح رشد تئوری ذهن دانشآموزان ابتدایی است. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان عادی دبستانی شهر مشهد است که در سال تحصیلی 96-95 در مدارس شهرستان مشهد مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 180 نفر بود. که به شیوه همتاسازی بر اساس سن، جنسیت و پایه تحصیلی به صورت تصادفی خوشهای از مدارس عادی شهر مشهد انتخاب شدند. بزارهای گردآوری دادهها در این پژوهش عبارت بودند از فرم 38 سؤالی نظریه ذهن موریس و همکاران، آزمون استروپ و حافظه کاری وکسلر. داده ها با روش همبستگی برای فرضیات پژوهشی و رگرسیون خطی برای سؤال پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند برای بررسی توان پیشبینی توانشهای نظریه ذهن از طریق متغیرهای مستقل پژوهش و تبیین واریانس تئوری ذهن از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که روابط مثبت و معنیداری بین کارکردهای اجرایی بازداری پاسخ و حافظه کاری با سطح رشد نظریه ذهن وجود دارد. همچنین بازداری پاسخ و حافظه کاری توانایی پیشبینی سطح رشد تئوری ذهن را دارند. نتایج نشان داد که از میان کارکردهای اجرایی، متغیر حافظه کاری سهم بیشتری در پیش بینی توانشهای نظریه ذهن دارد. نتیجه گیری: بهطور کلی کنشهای اجرایی به خصوص حافظه کاری و بازداری پاسخ نقش تعیین کنندهای در پیشبینی و تحول توانمندیهای ذهنی انسان من جمله توانشهای نظری ذهن دارند. بهبود این کنشها منجر به درک شناخت بیشتر اجتماعی در انسان میشود. بنابراین توجه به ظرفیت و کارآیی حافظه کاری یادگیرندگان بر کارآمدی فرآیند آموزش و طراحی مواد آموزشی که هدف نهایی همه آنها ایجاد، گسترش یا تسهیل عملکردهای شناختی است، اثرات مثبت میگذارد.
امیر عزیزی؛ فضل اله میر دریکوند؛ محمد علی سپهوندی
دوره 6، شماره 1 ، مرداد 1396، ، صفحه 135-146
چکیده
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر توجه پیوسته، حافظه فعال و ادراک دیداری ـ حرکتی در دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی، 30 دانشآموز ابتدایی با تشخیص اختلالات یادگیری در مراکز اختلالات یادگیری شهر تبریز در سال 96-95، به روش فراخوانی انتخاب شدند و با روش ...
بیشتر
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر توجه پیوسته، حافظه فعال و ادراک دیداری ـ حرکتی در دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی، 30 دانشآموز ابتدایی با تشخیص اختلالات یادگیری در مراکز اختلالات یادگیری شهر تبریز در سال 96-95، به روش فراخوانی انتخاب شدند و با روش تصادفی ساده در گروههای آزمایش و کنترل (15 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. گروهها آزمونهای عملکرد پیوسته، N-back و آزمون دیداری ـ حرکتی بندر گشتالت را بهعنوان پیشآزمون پسآزمون تکمیل کردند. توانبخشی شناختی با استفاده از نرمافزار ساند اسمارت طی 20 جلسه 30 الی 45 دقیقهای (3 بار در طول هفته به مدت هفت هفته) در گروه آزمایش اعمال شد و گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره در نرمافزار SPSS.20 تحلیل شدند. یافتهها: تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای توجه پیوسته و ادراک دیداری ـ حرکتی تفاوت معنیداری وجود دارد، اما بین میانگین نمرات گروهها در متغیر حافظه فعال در مراحل ارزیابی تفاوت معنیداری وجود ندارد. نتیجهگیری: استفاده از توانبخشی شناختی در بهبود توجه پیوسته و ادراک دیداری ـ حرکتی در دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص توصیه میشود.
مونا گلستانی فرد؛ منصوره نیکوگفتار؛ حسن شمس اسفندآباد
دوره 5، شماره 1 ، مرداد 1395، ، صفحه 52-67
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و حافظه دانشآموزان دو زبانه و یکزبانه بود. روش: برای این منظور 120 دانشآموز دختر و پسر 7 ـ 12 ساله (60 دانشآموز یکزبانه فارسی زبان و 60 دانشآموزان دو زبانه ارمنی ـ فارسی زبان) از پایههای دوم تا ششم دبستانهای منطقه 8 آموزش و پرورش شهر تهران با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و حافظه دانشآموزان دو زبانه و یکزبانه بود. روش: برای این منظور 120 دانشآموز دختر و پسر 7 ـ 12 ساله (60 دانشآموز یکزبانه فارسی زبان و 60 دانشآموزان دو زبانه ارمنی ـ فارسی زبان) از پایههای دوم تا ششم دبستانهای منطقه 8 آموزش و پرورش شهر تهران با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. از آزمون آندره ری و ویسکانسین برای سنجش کارکردهای اجرایی (برنامهریزی و سازماندهی، انعطافپذیری) وماتریس 3×3 و 5×5 کورنولدی برای سنجش حافظه فعال و حافظه منفعل آزمودنیها استفاده شد. دادهها به روش تحلیل واریانس دو راهه و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که کارکردهای اجرایی سازماندهی و برنامهریزی و انعطافپذیری دانشآموزان یکزبانه و دوزبانه متفاوت است اما در حافظه فعال و منفعل بین این دو گروه تفاوت معناداری دیده نشد. علاوه بر این، تفاوتهای جنسیتی چندانی بین دو گروه مشاهده نشد، به جز اینکه در دانشآموزان یکزبانه کارکرد اجرایی انعطافپذیری دختران بهتر از پسران به دست آمد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده و برتری دانشآموزان دو زبانه در کارکردهای اجرایی نسبت به دانشآموزان یکزبانه میتوان نسبت به برنامهریزی زودهنگام آموزش زبان دوم در مدارس پیشدبستانی اقدام کرد.