روانشناسی
آسیه مرادی؛ کامران یزدانبخش؛ زهرا مهدیان
چکیده
هدف: کارکردهای اجرایی نقش مهمی در توسعه نظریه ذهن دارند. نظریه ذهن نیز در توانایی کودکان برای درک و تفسیر رفتار دیگران نقش اساسی دارد. همچنین رابطه مثبتی بین کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن با قضاوت اخلاقی وجود دارد. ازین رو در پژوهش حاضر، هدف بررسی رابطه بین کارکردهای اجرایی و قضاوت اخلاقی با توجه به نقش میانجی نظریه ذهن است.روش: این مطالعه ...
بیشتر
هدف: کارکردهای اجرایی نقش مهمی در توسعه نظریه ذهن دارند. نظریه ذهن نیز در توانایی کودکان برای درک و تفسیر رفتار دیگران نقش اساسی دارد. همچنین رابطه مثبتی بین کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن با قضاوت اخلاقی وجود دارد. ازین رو در پژوهش حاضر، هدف بررسی رابطه بین کارکردهای اجرایی و قضاوت اخلاقی با توجه به نقش میانجی نظریه ذهن است.روش: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کودکان ۹ تا ۱۱ ساله شهر ایلام است که 370 نفر به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. از سه پرسشنامه قضاوت اخلاقی Sinha and Verma (1971)، نظریه ذهن Ghamrani و همکاران (2006) و کارکردهای اجرایی Barkley (2012) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. دادهها به روشهای همبستگی اسپیرمن و مدلیابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهایSPSS نسخه 24 وsmart PLS نسخه 3 تحلیل شدند. یافتهها: بین کارکردهای اجرایی و قضاوت اخلاقی (246/0=β و 05/0>P)، کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن (545/0=β و 05/0>P)، نظریه ذهن و قضاوت اخلاقی (494/0=β و 05/0>P) رابطه وجود دارد. همچنین نقش میانجی نظریه ذهن در رابطه بین کارکردهای اجرایی و قضاوت اخلاقی (269/0=β و 05/0>P) تایید شد.نتیجهگیری: کارکرد اجرایی، ظرفیت شناختی زیربنایی است که شناخت سطح بالاتر مانند استدلال و تصمیمگیری در موقعیتهای اخلاقی را ممکن میسازد و تسهیل میکند. همچنین کارکرد اجرایی بر ارتقای سطح نظریه ذهن نیز اثر دارد. بنابراین جهت بهبود قضاوت اخلاقی برنامههای مداخلهای که رشد کارکردهای اجرایی را هدف قرار دهند، باید مورد توجه بیشتری قرار گیرند؛ زیرا میتوان از طریق بهبود کارکردهای اجرایی، بستر مناسبی برای ارتقای سطح نظریه ذهن فراهم آورد و ارتقای نظریه ذهن بر پیشرفت قضاوتهای اخلاقی تأثیر خواهد گذاشت.
حسین زارع؛ آزیتا خرامان
چکیده
مقدمه: شباهت و تفاوت قضاوت های اخلاقی در بین زنان و مردان همیشه محلی برای بحث و گفتگو و بوده است و از آنجایی که اخلاق و حوزه های مربوط به آن به دلیل اهمیت آن در تعاملات اجتماعی و انسانی از روانشناسی جدا نبوده ، و از اهمیت بسزایی نیز برخوردار است ، به همین علت بسیاری از کارهای پژوهشی و تجربی با تمرکز بر روی تفاوت های جنسیتی و اخلاق انجام ...
بیشتر
مقدمه: شباهت و تفاوت قضاوت های اخلاقی در بین زنان و مردان همیشه محلی برای بحث و گفتگو و بوده است و از آنجایی که اخلاق و حوزه های مربوط به آن به دلیل اهمیت آن در تعاملات اجتماعی و انسانی از روانشناسی جدا نبوده ، و از اهمیت بسزایی نیز برخوردار است ، به همین علت بسیاری از کارهای پژوهشی و تجربی با تمرکز بر روی تفاوت های جنسیتی و اخلاق انجام گرفته است که نتایج متفاوتی نیز در بر داشته و ابهاماتی را در این زمینه ایجاد کرده است . لذا این پژوهش در تشریح این موضوعات می تواند کمک کننده باشد . روش: روش تحلیل و جامعه آماری مطالعه حاضر عبارتست از تمامی مطالعات انجام شده و چاپ شده در رابطه با تفاوت های جنسیت در تصمیم گیری های اخلاقی است که در ده سال اخیر منتشر شده اند . یافته ها: نتایج حکایت از آن دارد که هر چند به نظر می رسد که تفاوت های جنسیتی در واکنش های عاطفی نسبت به ایجاد آسیب در دیگران است اما در مواجهه اخلاقی هم زنان و هم مردان سطوح مشابهی از پردازش خود را در گیر کرده و تفاوت ها در عواملی همچون سن، تحصیلات، آموزش،... از اهمیت بیشتری برخوردارند.
سهراب امیری
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی سودگرایی در قضاوتهای اخلاقی شخصی و غیرشخصی بر اساس ابعاد هویت اخلاقی و شناخت اخلاقی و نیز تفاوتهای جنسیتی بود. روش: به همین منظور، 303 دانشآموز نوجوان بر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. سپس به منظور بررسی اهداف و فرضیه های پژوهش مقیاسهای هویت اخلاقی، شناخت اخلاقی و در ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی سودگرایی در قضاوتهای اخلاقی شخصی و غیرشخصی بر اساس ابعاد هویت اخلاقی و شناخت اخلاقی و نیز تفاوتهای جنسیتی بود. روش: به همین منظور، 303 دانشآموز نوجوان بر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. سپس به منظور بررسی اهداف و فرضیه های پژوهش مقیاسهای هویت اخلاقی، شناخت اخلاقی و در نهایت داستانهای اخلاقی شخصیتی و غیرشخصی در قالب گروههای کوچک بین شرکتکنندگان پژوهش توزیع شد تا پاسخ دهند. داده های گردآوری شده به منظور بررسی اهداف پژوهش، با استفاده از شاخص های توصیفی، همبستگی، تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان و آزمون تی مستقل مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که نمرات بالاتر در هویت اخلاقی با سودگرایی پایینتر در قضاوت اخلاقی شخصی مرتبط است؛ اما رابطه هویت اخلاقی با قضاوت اخلاقی غیرشخصی معنادار نبود. شناخت اخلاقی بالا منجر به سودگرایی پایینتر در قضاوتهای اخلاقی شخصی و غیرشخصی می شود. همچنین بین هویت اخلاقی و شناخت اخلاقی همبستگی مثبت معناداری یافت شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد درگیری فرایندهای شناختی در قضاوت های اخلاقی شخصی منجر به قضاوت های سودگرایانه می شود.
پگاه نجات؛ فاطمه باقریان؛ جواد حاتمی؛ امید شکری
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 109-126
چکیده
مقدمه: نظریه بنیادهای اخلاقی از جمله نظریات اخیر دربارهی قضاوت اخلاقی در حوزه شناخت اجتماعی است. این نظریه، شش بنیادِ مراقبت، انصاف، وفاداری، اطاعت، تقدس و آزادی را زیربنای دغدغههای اخلاقی شمرده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگیهای این بنیادها در ذهنیت اخلاقی فرهنگ ایرانی و مقابله آن با یافتهها و پیشبینیهای ...
بیشتر
مقدمه: نظریه بنیادهای اخلاقی از جمله نظریات اخیر دربارهی قضاوت اخلاقی در حوزه شناخت اجتماعی است. این نظریه، شش بنیادِ مراقبت، انصاف، وفاداری، اطاعت، تقدس و آزادی را زیربنای دغدغههای اخلاقی شمرده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگیهای این بنیادها در ذهنیت اخلاقی فرهنگ ایرانی و مقابله آن با یافتهها و پیشبینیهای خارجی، از جمله مجادله اخیر دونظریهپرداز این حوزه، گراهام و جنوف ـ بالمن، انجام شده است. روش: شرکتکنندگان، 172 نفر ایرانی بودند که از آنها درباره جامعه آرمانی و رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی سؤال شد. پاسخهای افراد از نظر تعلق به بنیادها بررسی و کدگذاری شد. براساس آن، مصداقهای هر بنیاد و بار انگیزشی و بافت ارتباطی آنها تعیین شد. برای تعیین گروهبندی بنیادها از تحلیل عاملی اکتشافی، برای مقایسه بار انگیزشی بنیادها از تحلیل واریانسو برای مقایسه فراوانی مصداقهای هر بنیاد در بافتهای ارتباطی از آزمون خیدو استفاده شد. یافته ها: تعداد عاملهای استخراجشده از بنیادها در متن هر یک از سه پرسش سه بود. بنیادها از نظر بار انگیزشی با هم متفاوت بودند، اما تقریباً همه آنها مصداقهایی از هر دو جهتگیری انگیزشی داشتند. همچنین، علیرغم تمرکز هر بنیاد بر یک یا دو بافت خاص، تقریباً همه آنها مصداقهایی معطوف به هر سه بافت ارتباطی داشتند. نتیجه گیری: یافته ها از ابرساختار سهگانهی اخلاق حمایت میکنند. نتایج همچنین بیانگر آن است که جنوف ـ بالمن تصویر محدودی از جهتگیری انگیزشی بنیادها ترسیم کرده است، همانطور که فرضیات پردازندگان نظریه بنیادهای اخلاقی نیز تنوع بافت ارتباطی بنیادها را دستکم گرفته است.
طیبه شاهمرادی فر؛ محمدحسین عبداللهی عبداللهی؛ جعفر حسنی
دوره 3، ویژه نامه ، اسفند 1393، ، صفحه 7-30
چکیده
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر آموزش نظمجویی هیجان در قضاوت اخلاقی با توجه به ظرفیت حافظه کاری بود. بدین منظور، 158 نفر (45 مرد و 113 زن) از دانشجویان دانشگاه خوارزمی در این مطالعه شرکت کردند. تمام شرکت-کنندگان با استفاده از شاخص حافظه کاری مورد ارزیابی قرار گرفتند و بر اساس نمرات انتهایی توزیع دو گروه با ظرفیت حافظه کاری بالا و پایین ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر آموزش نظمجویی هیجان در قضاوت اخلاقی با توجه به ظرفیت حافظه کاری بود. بدین منظور، 158 نفر (45 مرد و 113 زن) از دانشجویان دانشگاه خوارزمی در این مطالعه شرکت کردند. تمام شرکت-کنندگان با استفاده از شاخص حافظه کاری مورد ارزیابی قرار گرفتند و بر اساس نمرات انتهایی توزیع دو گروه با ظرفیت حافظه کاری بالا و پایین برای شرکت در جلسات آموزشی انتخاب شدند. هر گروه، 14 نفر (9 زن و 5 مرد)، به مدت ده جلسه تحت آموزش راهبردهای نظمجویی هیجان قرار گرفتند. قضاوت اخلاقی در پنج دسته مختلف (معماهای شخصی، شخصیآسان، شخصیدشوار، غیرشخصی و کنترل) که در سه مرحله ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. نتایج نشان داد در پاسخهای سودگرایانه و زمان واکنش به معماهای قضاوت اخلاقی بین دو گروه با نمرات حافظه کاری پایین و بالا تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین یافتهها بیانگر این است که آموزش نظمجویی هیجان منجر به افزایش پاسخهای سودگرایانه در همه معماهای اخلاقی به جزء معمای کنترل شده است. افزون بر این موارد، آموزش نظمجویی هیجان در زمان واکنش به معماهای اخلاقی شخصی و نیز شخصیدشوارتأثیر داشته است. با توجه به یافتهها، به نظر میرسد آموزش نظمجویی هیجان در پاسخدهی سودگرایانه و زمان واکنش به معماهای اخلاقی بهویژه معمای اخلاقی شخصی تاثیر داشته است. این میتواند به عنوان یک شاخص بیانگر این باشد که چطور آموزش نظمجویی هیجان میتواند پاسخ هیجانی را در طول قضاوت اخلاقی تحت تاثیر قرار دهد.