شکوفه موسوی؛ علی اصغر کاکوجویباری
دوره 2، شماره 2 ، اسفند 1392، ، صفحه 25-37
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بافت اجتماعی دو زبانه بر حافظه رویدادی خردسالان است. بدین منظور کلیه 27 خردسال دو زبانه (ارمنی، فارسی زبان) در سه رده سنی 24،30 و 36 ماهه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.و گروه خردسالان یک زبانه (فارسی زبان) با آنها همتا شدند. به منظور سنجش مهارتهای حافظه، عملکرد تقلیدی آنها با آزمون حافظه عملی ،در سه مرحله ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بافت اجتماعی دو زبانه بر حافظه رویدادی خردسالان است. بدین منظور کلیه 27 خردسال دو زبانه (ارمنی، فارسی زبان) در سه رده سنی 24،30 و 36 ماهه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.و گروه خردسالان یک زبانه (فارسی زبان) با آنها همتا شدند. به منظور سنجش مهارتهای حافظه، عملکرد تقلیدی آنها با آزمون حافظه عملی ،در سه مرحله بررسی و سه نوع ارزیابی خط پایه، ارزیابی آنی و ارزیابی با تاخیر در خردسالان مقایسه شد.داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شد. نتایج بدست آمده حاکی است که بین دو گروه از نظر مهارتهای حافظه تفاوت معناداری دیده نشد. اما تفاوت دو جنس معنادار بود بدین صورت که دختران نسبت به پسران برتری داشتند. همچنین بین ارزیابی های گوناگون (پایه، آنی و با تأخیر) تفاوت معنادار دیده شد. بدین صورت که ارزیابی آنی و با تأخیر از پایه بهتر بود. در این پژوهش مهارتهای زبانی خردسالان با عملکرد بلافاصله بعد از مدل کردن برای اندازه گیری های اعمال و توالی ها لازم است. بر همین روال یافته های اخیر پیشنهاد می کند حداقل تا دو سالگی زبان برای خردسالان عامل تعیین کننده و مهمی است از آنچه که به حافظه می رود.
روانشناسی
فضل الله حسنوند؛ کامران شیوندی چلیچه؛ فریبرز درتاج؛ علی دلاور؛ اسماعیل سعدی پور
چکیده
این پژوهش با هدف بازتعریف مقهوم ارتباط در ایران تحت عنوان ارتباط اجتماعی خردمندانه مبتنی بر شاهنامه فردوسی به انجام رسید . این تحقیق از نظر هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت تحقیق و گردآوری دادهها، کیفی مبتنی بر روش دادهبنیاد بود. با توجه به هدف پژوهش، بیت، به عنوان واحد تحلیل در نظر گرفته شد. جامعه آماری شامل متن کامل شاهنامه فردوسی ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بازتعریف مقهوم ارتباط در ایران تحت عنوان ارتباط اجتماعی خردمندانه مبتنی بر شاهنامه فردوسی به انجام رسید . این تحقیق از نظر هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت تحقیق و گردآوری دادهها، کیفی مبتنی بر روش دادهبنیاد بود. با توجه به هدف پژوهش، بیت، به عنوان واحد تحلیل در نظر گرفته شد. جامعه آماری شامل متن کامل شاهنامه فردوسی تصحیح هشتجلدی جلال خالقی مطلق بود. تجزیه و تحلیل آماری مبتنی بر فرایند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری ترکیبی در نرمافزار MAXQUDA نسخه 2018 انجام شد. به منظور اعتباریابی الگوی طراحی شده از دیدگاه صاحبنظران و پژوهشگران با روش نمونهگیری هدفمند بهره گرفته شد. میزان پایایی کدگذاری مولفهها بر اساس شاخص کاپا برابر با 91/0 به دست آمد. یافتهها نشان داد که ارتباط اجتماعی خردمندانه در شاهنامه فردوسی مشتمل بر هفت خردهمولفه همزیستی مسالمتآمیز با دیگران، گفتار سازنده و اثربخش در ارتباط بین فردی، ارتباط رشدگرا و متعادل با افراد نیک، درک ارزشها و جایگاه خانواده، کمکرسانی و کمکطلبی زبانی و عملی، شجاعت و جرات مندی در بیان نظر و عمل درست و دغدغهمندی و آگاهی اجتماعی بود. در نتیجه، به سبب ابعاد گسترده و جامعیت تعریف ارتباط اجتماعی خردمندانه به پژوهشگران پیشنهاد میشود که در جهت ساخت ابزارهای معتبر و بستههای آموزش مهارت ارتباط خردمندانه بر ابعاد مفهوم ارتباط اجتماعی خردمندانه که در این مطالعه شناسایی شد، تمرکز کنند.
تورج هاشمی؛ الناز آرین پور؛ نعیمه ماشینچی عباسی
دوره 3، شماره 1 ، تیر 1393، ، صفحه 30-44
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جهتگیری اجتماعی بر رفتار اخلاقی با توجه به نقش میانجی معنویت انجام شده است. روش: در این راستا، 407 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رفتار اخلاقی لوزیر (1993)، جهت گیری اجتماعی هاریسون (2001) ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جهتگیری اجتماعی بر رفتار اخلاقی با توجه به نقش میانجی معنویت انجام شده است. روش: در این راستا، 407 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رفتار اخلاقی لوزیر (1993)، جهت گیری اجتماعی هاریسون (2001) و پرسشنامه محقق ساخته در زمینه معنویت مبتنی برنظریه معنویت و عقلانیت ملکیان (1386) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که با افزایش جهت گیری اجتماعی و معنویت بر میزان رفتار اخلاقی افزوده می شود از سویی، با افزایش جهت گیری اجتماعی بر میزان معنویت نیز افزوده می شود. یافته های حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که، جهت گیری اجتماعی به صورت مستقیم بر رفتار اخلاقی تأثیر می گذارد و یا این تأثیرگذاری به صورت غیرمستقیم با میانجیگری معنویت صورت می گیرد. از طرفی، داده های حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که، مؤلفه های معنویت و جهت گیری اجتماعی می توانند به صورت ترکیبی بخشی از تغییرات رفتار اخلاقی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که در شکل گیری عمل اخلاقی عوامل عدیدهای نقش دارند که در این راستا می توان به جهت گیری اجتماعی و معنویت اشاره نمود. در این خصوص، اخلاق در متن اجتماع شکل می گیرد و تجارب معنوی فرد در رهگذر روابط بین فردی، موجب تجلی رفتار بر مبنای خصایل اخلاقی م یشود.
محمد نریمانی؛ عباس اصغری شربیانی
چکیده
مقدمه:اختلال ارتباط اجتماعی اختلالی عصبی ـ رشدی است که در همسایگی اختلال اتیسم قرار داشته و مشکلاتی را در زمینه تعاملات مناسب اجتماعی به وجود میآورد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظریه ذهن در بهبود نظریه ذهن و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان مبتلا به اختلال ارتباط اجتماعی بود.روش:پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از ...
بیشتر
مقدمه:اختلال ارتباط اجتماعی اختلالی عصبی ـ رشدی است که در همسایگی اختلال اتیسم قرار داشته و مشکلاتی را در زمینه تعاملات مناسب اجتماعی به وجود میآورد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظریه ذهن در بهبود نظریه ذهن و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان مبتلا به اختلال ارتباط اجتماعی بود.روش:پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه های پنجم و ششم (1319نفر) مدارس شهرستان بستان آباد در سالتحصیلی 97ـ1396بودند. جهت انتخاب نمونه پژوهش از نمونه گیری هدفمند استفاده شد. بدین ترتیب ملاکهای اختلال ارتباط اجتماعی به معلمان مربوطه توضیح داده شد و دانش آموزان مشکوک از طرف آنها معرفی شدند و برای اطمینان بیشتر از طریق مصاحبه تشخیصی بر اساس DSM-5غربالگری صورت گرفت و تعداد 26 دانش آموز مبتلا انتخاب و به صورت تصادفی و برابر در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه مهارتهای اجتماعی دانش آموزان الیوت و گرشام و آزمون نظریه ذهن قمرانی و همکاران استفاده شد. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه یکساعته در طی چهار هفته تحت آموزش تئوری ذهن قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس در سطح معناداری 5/0 نشان داد گروه آزمایش بهبودی معناداری در نظریه ذهن و مهارتهای اجتماعی نسبت به گروه کنترل پیدا کرده است. نتیجه گیری: به نظر می رسد بهبود نظریه ذهن می تواند نویدبخش بهبود مهارتهای اجتماعی و کاهش پیامدهای نامناسب اجتماعی در افراد مبتلا به این اختلال شود.
محمد حسینعلی زاده؛ سالار فرامرزی؛ احمد عابدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه یادگیری عملکردی بر عملکرد شناختی کودکان تاخیر رشدی بود. روش پژوهش شبه آزمایشی است و از طرح پیشآزمون ، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جمعیت مورد مطالعه پژوهش را کلیه کودکان 4 تا 6 ساله تشکیل دادهاند که در مهدکودکها و مراکز پیشدبستانی شهر تبریز حضور داشتند. روش نمونهگیری به صورت ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه یادگیری عملکردی بر عملکرد شناختی کودکان تاخیر رشدی بود. روش پژوهش شبه آزمایشی است و از طرح پیشآزمون ، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جمعیت مورد مطالعه پژوهش را کلیه کودکان 4 تا 6 ساله تشکیل دادهاند که در مهدکودکها و مراکز پیشدبستانی شهر تبریز حضور داشتند. روش نمونهگیری به صورت هدفمند و دردسترس بود و سه منطقه انتخاب و از هر کدام از آنها نیز سه مرکز مهدکودک و پیشدبستانی انتخاب شدند. به منظور غربالگری، مقیاس هوشی وکسلر پیش از دبستان ویرایش سوم، از کودکان به عمل آمد و تعداد 30 نفر از افرادی که دارای تاخیر در رشد شناختی بودند و ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. سپس اجرای برنامه یادگیری عملکردی به مدت 16 جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و گروه کنترل نیز هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند، دادهها با آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 تحلیل شدند. نتایج به دست آمده در متغیر عملکرد شناختی نشان داد که بین آزمودنی-های گروه آزمایش و کنترل از نظر عملکرد شناختی در مرحله پس-آزمون و پیگیری با پیشآزمون، تفاوت معنیداری وجود دارد (05/0 > P). بنابراین میتوان نتیجه گرفت که برنامه یادگیری عملکردی منجر به افزایش عمکرد شناختی در کودکان تاخیر رشدی شده است.
روانشناسی بالینی
الهه صادقی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت (CFT) بر روی خودآگاهی هیجانی و مشکلات بین فردی زنان پرخاشگر انجام شده است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بوده است. با استفاده از پرسشنامههای خودآگاهی هیجانی ریفی و همکاران (2008)، مشکلات بین فردی انگلس و همکاران (2005) و پرخاشگری باس و پری (1992) 30 نفر از ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت (CFT) بر روی خودآگاهی هیجانی و مشکلات بین فردی زنان پرخاشگر انجام شده است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بوده است. با استفاده از پرسشنامههای خودآگاهی هیجانی ریفی و همکاران (2008)، مشکلات بین فردی انگلس و همکاران (2005) و پرخاشگری باس و پری (1992) 30 نفر از زنانی که دارای پرخاشگری بودند، به طور هدفمند انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه (هفته یک بار) فنون CFT را بر اساس بسته آموزشی گیلبرت آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. پس از اجرای CFT، مبدأ خودآگاهی هیجانی، مشکلات بین فردی و پرخاشگری اعضای هر دو گروه مورد اندازهگیری قرار گرفت. تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) و تک متغیری (آنکوا) برای تحلیل دادهها استفاده شد. F محاسبه شده هم در تحلیل مانکوا و هم در تحلیل آنکوا برای متغیرهای خودآگاهی هیجانی، مشکلات بین فردی و پرخاشگری در هر دو گروه تفاوت معنادار را نشان داد. یافتههای این پژوهش در همگرایی با نتایج پژوهشهای مشابه حاکی از آن است، روش CFT میتواند نقش موثری در افزایش خودآگاهی هیجانی و کاهش مشکلات بین فردی و پرخاشگری زنان پرخاشگری داشته باشد.
علی اصغر کاکو جویباری؛ فرهاد شقاقی؛ مجید برادران
دوره 1، شماره 2 ، دی 1391، ، صفحه 32-39
چکیده
مقدمه و هدف: نظریه ذهن یکی از مهمترین مباحث شناخت اجتماعی می باشد و از آنجا که پیش نیازی برای درک محیط اجتماعی و درگیری در رفتارهای اجتماعی رقابت آمیز است، طی دهههای اخیر در عرصه روانشناسی مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی تحول شناخت اجتماعی بر اساس نظریه ذهن و مقایسه نظریه ذهن در سه گروه از کودکان ...
بیشتر
مقدمه و هدف: نظریه ذهن یکی از مهمترین مباحث شناخت اجتماعی می باشد و از آنجا که پیش نیازی برای درک محیط اجتماعی و درگیری در رفتارهای اجتماعی رقابت آمیز است، طی دهههای اخیر در عرصه روانشناسی مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی تحول شناخت اجتماعی بر اساس نظریه ذهن و مقایسه نظریه ذهن در سه گروه از کودکان 3، 5 و 7 ساله می باشد. روش: برای این منظور 150 نفر از کودکان مذکور از شهرستان رشت به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و به آزمون 38 سوالی نظریه ذهن پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی در سطح معنی داری01/0≥ α مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که بین سه سطح نظریه ذهن در سه گروه مذکور تفاوت معناداری وجود دارد، به این صورت که آزمودنی های سنین بالاتر نسبت به آزمودنی های سنین پایین تر در همه سطوح نظریه ذهن، نمرات بالاتری را اخذ نمودند. نتایج: مبتنی بر یافته های پژوهش حاضر می توان اذعان نمود که کودکان با افزایش سن در سیر تحولی خود به سطوح متمایزی از نظریه ذهن دست می یابند.
مهناز درنجفی شیرازی؛ مهناز علی اکبری؛ احمد علیپور
دوره 3، شماره 2 ، بهمن 1393، ، صفحه 33-43
چکیده
مقدمه: یکی از مهمترین موضوعات در تربیت کودک، پرورش هوش اخلاقی اوست و قصهگویی بهعنوان ابزاری جهت انتقال پیامهای اخلاقی و رفتاری در جوامع گوناگون محسوب میگردد. از اینرو، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر قصهگویی بر هوش اخلاقی دختران خردسال شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون در دو گروه آزمایش ...
بیشتر
مقدمه: یکی از مهمترین موضوعات در تربیت کودک، پرورش هوش اخلاقی اوست و قصهگویی بهعنوان ابزاری جهت انتقال پیامهای اخلاقی و رفتاری در جوامع گوناگون محسوب میگردد. از اینرو، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر قصهگویی بر هوش اخلاقی دختران خردسال شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون در دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل تمامی کودکان دختر4 تا 6 ساله مهدهای کودک شهر اصفهان بود. پس از انتخاب 30 کودک از سه مهد کودک در منطقه 3 شهر اصفهان با روش تصادفی خوشهای، در 2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و پرسشنامه 77 سؤالی میکله بوربا توسط والدین آنها تکمیل گردید. یافتهها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه از لحاظ متغیرهای همدلی، وجدان، احترام و بردباری تفاوت معنیدار وجود دارد (0/05p≤). نتیجهگیری: از اینرومیتوان از قصهگویی به عنوان یک روش آموزشی غیرمستقیم و متناسب با دنیای کودکی به صورت آزاد با روشهای از پیش تعیین شده با توجه به آموزه خاص و هدفمند اخلاقی بهره گرفت.
زهرا اسلامی چهرازی؛ مریم قربانی؛ اصغر آقایی
دوره 2، شماره 1 ، تیر 1392، ، صفحه 34-43
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین شیوههای فرزندپروری با نظریه ذهن در دانش آموزان پایه چهارم و پنجم ابتدایی بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و جامعه آماری مشتمل بر کلیه دانش آموزان پایه چهارم و پنجم ابتدایی و مادرانشان در سال تحصیلی 91-1390 در شهر اصفهان بود. از بین این جامعه تعداد 361 دانش آموز (177 پسر و 184 دختر) به همراه ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین شیوههای فرزندپروری با نظریه ذهن در دانش آموزان پایه چهارم و پنجم ابتدایی بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و جامعه آماری مشتمل بر کلیه دانش آموزان پایه چهارم و پنجم ابتدایی و مادرانشان در سال تحصیلی 91-1390 در شهر اصفهان بود. از بین این جامعه تعداد 361 دانش آموز (177 پسر و 184 دختر) به همراه مادران شان به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای از میان مدارس دخترانه و پسرانه نواحی ششگانه آموزش و پرورش انتخاب شد. پرسشنامه فرزندپروری (بامریند، 1972) و آزمون پیشرفته نظریه ذهن (هپی،1994) به عنوان ابزار تحقیق انتخاب شدند. دادههای حاصل با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که بین شیوه فرزندپروری مستبدانه و نظریه ذهن همبستگی منفی معنادار و بین شیوه فرزندپروری مقتدرانه و نظریه ذهن ارتباط مثبت معنادار وجود دارد. همچنین سبک فرزندپروری مستبدانه و سبک فرزندپروری مقتدرانه میتوانند نظریه ذهن را در سطح (01/0 ≥P) پیش بینی کنند. البته، ارتباط معناداری بین سبک سهل گیرانه والدین و هیچ کدام از متغیرهای نظریه ذهن مشاهده نشد. نتیجه گیری: برحسب یافتههای حاصل از پژوهش میتوان گفت؛ شیوه فرزندپروری مقتدرانه به علت توجه وپاسخ گویی مناسب والدین نقش چشم گیری در رشد شناختی و جامعه پذیری افراد دارد.
نادر حاجلو؛ فرزانه رنجبر نوشری
دوره 4، شماره 2 ، بهمن 1394، ، صفحه 35-47
چکیده
مقدمه: دلسوزی سازهای بین فردی است که نقش مهمی در بهزیستی افراد ایفا مینماید و مطالعه حاضر باهدف بررسی پایایی و روایی مقیاس دلسوزی برای زندگی دیگران انجام گرفت. روش: در این راستا 281 دانشجو (170 زن و 111 مرد) با میانگین سنی 41/23 سال با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای مرحلهای از بین دانشجویان دانشگاه پیام نور استان گیلان انتخاب شدند و به ...
بیشتر
مقدمه: دلسوزی سازهای بین فردی است که نقش مهمی در بهزیستی افراد ایفا مینماید و مطالعه حاضر باهدف بررسی پایایی و روایی مقیاس دلسوزی برای زندگی دیگران انجام گرفت. روش: در این راستا 281 دانشجو (170 زن و 111 مرد) با میانگین سنی 41/23 سال با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای مرحلهای از بین دانشجویان دانشگاه پیام نور استان گیلان انتخاب شدند و به مقیاسهای دلسوزی برای زندگی دیگران چانگ و همکاران (2014)، مقیاس همدلی عاطفی مهرابیان و اپستین (1972) و زیر مقیاس شخصیت آزارگر پرسشنامه شخصیتی میلون پاسخ دادند. یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که این مقیاس دو عامل همدلی و تسکین درد و رنج را در بر میگیرد که حدود 50 درصد از واریانس مقیاس را تبیین مینمایند و بر اساس نتایج تحلیل عاملی تأییدی، این عاملها بهخوبی با دادهها برازش داشت (94/0,GFI= 88/0NFI= ,91/0CFI=). روایی همگرا و افتراقی مقیاس، از طریق همبستگی با مقیاس همدلی عاطفی و زیر مقیاس شخصیت آزارگر محاسبه گردید که نتایج معنادار بودند (01/0>p). همسانی درونی مقیاس بر اساس آلفای کرونباخ 87/0 و همبستگی گویهها با نمره کل در دامنه 41/0 تا 60/0 به دست آمد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج این مطالعه، میتوان نتیجه گرفت که مقیاس دلسوزی برای زندگی دیگران از روایی و پایای نسبتاً مطلوبی در نمونهایرانی برخوردار است و در پژوهشهای آتی میتوان آن را مورد استفاده قرار داد.
فهیمه قائدی؛ الهام شبانکاره؛ مجید مقدم برزگر
دوره 5، شماره 1 ، مرداد 1395، ، صفحه 35-51
چکیده
مقدمه: پژوش حاضر با هدف پیشبینی تفکر ارجاعی بر اساس تمایز یافتگی خود با واسطه درماندگی آموخته شده در دانشجویان انجام شد. روش: 335 نفر (164 پسر و 176 دختر) از دانشجویان دانشگاه آزاد لار به روش خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و پرسشنامههای تمایزیافتگی دریک (2011)، پرسشنامه درماندگی آموخته شده کوینلس و نلسون (1988) و پرسشنامه تفکر ارجاعی ...
بیشتر
مقدمه: پژوش حاضر با هدف پیشبینی تفکر ارجاعی بر اساس تمایز یافتگی خود با واسطه درماندگی آموخته شده در دانشجویان انجام شد. روش: 335 نفر (164 پسر و 176 دختر) از دانشجویان دانشگاه آزاد لار به روش خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و پرسشنامههای تمایزیافتگی دریک (2011)، پرسشنامه درماندگی آموخته شده کوینلس و نلسون (1988) و پرسشنامه تفکر ارجاعی ارینگ (2010) پاسخ دادند. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان مبتنی بر روش بارون و کنی (1986) نشان دادند که واکنشسازی عاطفی، همآمیختگی با دیگران و گسلش عاطفی پیشبینی کننده مثبت تفکر ارجاعی و موقعیت من پیشبینی کننده منفی تفکر ارجاعی است. همچنین همآمیختگی با دیگران و گسلش عاطفی، پیشبینی کننده مثبت درماندگی آموخته شده و موقعیت من پیشبینی کننده منفی درماندگی آموخته شده بودند. در نهایت درماندگی آموخته شده، در رابطه بین تمایز یافتگی و تفکر ارجاعی نقش واسطهای را ایفا کرد. نتیجهگیری: به این ترتیب که واکنش هیجانی و موقعیت من بهواسطه درماندگی آموخته شده به ترتیب پیشبینی کننده مثبت و منفی تفکر ارجاعی بودند.
حامد کاشانکی؛ نیما قربانی؛ جواد حاتمی
دوره 6، شماره 2 ، بهمن 1396، ، صفحه 39-57
چکیده
مقدمه: رابطه رفتار جامعه پسند و سلامت روان معمولاً با نتایج متناقض همراه شده است. در این پژوهش نشان داده شد جامعه پسندی بهعنوان خصیصهای شخصیتی چگونه با سلامت جسمانی و روانی همراه و در چه صورت به طور ناسالم به کار گرفته می شود. روش: پژوهش دربرگیرنده دو مطالعه بود. در مطالعه اول، تعداد 220 دانشجوی دانشگاه تهران (مرد:95 و زن: 125) پرسشنامه ...
بیشتر
مقدمه: رابطه رفتار جامعه پسند و سلامت روان معمولاً با نتایج متناقض همراه شده است. در این پژوهش نشان داده شد جامعه پسندی بهعنوان خصیصهای شخصیتی چگونه با سلامت جسمانی و روانی همراه و در چه صورت به طور ناسالم به کار گرفته می شود. روش: پژوهش دربرگیرنده دو مطالعه بود. در مطالعه اول، تعداد 220 دانشجوی دانشگاه تهران (مرد:95 و زن: 125) پرسشنامه جامعه پسندی بالارد (1992) شفقت خود ریس و همکاران (2011)، بهوشیاری براون و رایان (2003)، سرزندگی رایان و فردریک (1997)، سلامت عمومی گلدبرگ (1997) و چکلیست علائم جسمانی بارتون (1995) را تکمیل کردند. در مطالعه دوم افراد با شفقت خود بالا و پایین در دو موقعیت ترغیب و عدم ترغیب به جامعه پسندی مقایسه شدند و سپس علائم جسمانی آنها سنجیده شد. یافتهها: نتایج همبستگی و تحلیل رگرسیون نشان داد جامعه پسندی با شفقت خود و بهوشیاری رابطه مثبت دارد ولی اگر با شفقت خود و بهوشیاری همراه نشود قادر به پیش بینی سلامت جسمانی و روانی نیست. مقایسه گروهها نیز نشان داد افراد با شفقت خود بالا در مقایسه با افراد دارای شفقت خود پایین هنگام انجام رفتار موردپسند، علائم منفی جسمانی کمتری دارند.نتیجه گیری: رفتار جامعه پسند زمانی سازگار است که با فرآیندهای خودتنظیمی مانند بهوشیاری و شفقت همراه شود.
احمد علی پور؛ فرشته حسنی؛ رضا دوستی
چکیده
مقدمه: بررسی ضعفهای شناختی زنان دریافت کننده درمان بوتولینوم (بوتاکس) و همچنین نحوه بازشناسی هیجانات مختلف چهره با کنترل دست برتری توسط آنان میتواند گامی موثر در درمان و بهبود بازشناسی هیجانات توسط آنان باشد. هدف از این مطالعه مقایسه توانایی بازشناسی حالات هیجانی چهره با کنترل دست برتری در زنان دریافت کننده درمان بوتولینوم (بوتاکس) ...
بیشتر
مقدمه: بررسی ضعفهای شناختی زنان دریافت کننده درمان بوتولینوم (بوتاکس) و همچنین نحوه بازشناسی هیجانات مختلف چهره با کنترل دست برتری توسط آنان میتواند گامی موثر در درمان و بهبود بازشناسی هیجانات توسط آنان باشد. هدف از این مطالعه مقایسه توانایی بازشناسی حالات هیجانی چهره با کنترل دست برتری در زنان دریافت کننده درمان بوتولینوم (بوتاکس) و افراد عادی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای علی-مقایسهای است. جامعه تحقیق عبارت است از کلیه زنان دریافت کننده درمان بوتولینوم (بوتاکس) مراجعه کننده به مراکز زیبایی شهر رشت در فصل بهار 1397، که در این مطالعه دو گروه 46 نفره از زنان دریافت کننده درمان بوتاکس و افراد عادی به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از آزمون بازشناسی هیجانات مختلف چهره اکمن و فرایسن و آزمون دست برتری چاپمن به منظور تعیین بازشناسی هیجانات (شادی، غم، خشم) به عنوان ابزار سنجش استفاده شد. نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و با آمارهای توصیفی و آزمون کوواریانس صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان دادکه توانایی دوگروه آزمودنی در بازشناسی حالات هیجانی(شادی، غم و خشم) با کنترل دست برتری یکسان نیست و تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد. نتیجه گیری: توانایی زنان دریافت کننده درمان بوتولینوم (بوتاکس) در تشخیص هیجانات (شادی، غم و خشم) ضعیف تر از افراد عادی است.
سمانه سلطان آبادی؛ مریم ادیبی؛ زینب خاکی؛ سجاد حضرتی؛ منصور علیمهدی
چکیده
مقدمه: تاب آوری در برابر شرایط سخت فعلی (کرونا ویروس) حایز اهمیت است و تحمل پریشانی هیجانی و استفاده از راهبردهای مختلف تنظیم هیجان، می توانند تأثیر مهمی بر نحوهای خروج افراد از شرایط استرس زا داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تاب آوری افراد بر اساس تحمل پریشانی هیجانی و تنظیم شناختی هیجان انجام شد. روش: این مطالعه، از نوع توصیفی- ...
بیشتر
مقدمه: تاب آوری در برابر شرایط سخت فعلی (کرونا ویروس) حایز اهمیت است و تحمل پریشانی هیجانی و استفاده از راهبردهای مختلف تنظیم هیجان، می توانند تأثیر مهمی بر نحوهای خروج افراد از شرایط استرس زا داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تاب آوری افراد بر اساس تحمل پریشانی هیجانی و تنظیم شناختی هیجان انجام شد. روش: این مطالعه، از نوع توصیفی- همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 397 نفر بود که به صورت آنلاین از طریق شبکه های مجازی شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس تاب آوری کارنر و دیویدسون (2003)، پرسشنامه تنظیم هیجان شناختی (2001)، و مقیاس تحمل پریشانی هیجانی (2005) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که پنج متغیر (تمرکز مجدد مثبت ، نشخوار فکری ، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی ، دیدگاه گیری و سرزنش خود) با هم توانستند 449/0 درصد از واریانس تاب آوری را پیش بینی کنند (449/0R2=). همچنین از 4 زیر مؤلفه مقیاس تحمل پریشانی هیجانی سه مولفه برآورد ذهنی پریشانی، تنظیم تلاش ها برای تسکین پریشانی، جذب شدن به وسیله هیجانات منفی با هم توانستند 531/0 درصد از متغیر تاب آوری را پیش بینی کنند. بحث و نتیجهگیری: تقویت راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان و مهارت تحمل پریشانی هیجانی و کاهش راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان عامل بسیار مهمی برای پی ریزی برنامه های آموزشی و مداخلات روان شناختی است. از این رو اجرای کارگاه های آموزشی الکترونکی و مجازی مفید واقع می شود.
منصور بیرامی؛ یزدان موحدی؛ جابر علیزاده گورادل
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 41-52
چکیده
مقدمه: در پژوهشهای رواندرمانی، ذهن آگاهی بهعنوان یک حالت ارتقاء دهنده تفکر خودآگاهی برای بهبود بهزیستی در نظر گرفته میشود. در این پژوهش، اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه گروهی در اضطراب اجتماعی و نگرشهای ناکارآمد نوجوانان مورد بررسی قرار گرفت. روش: روش این پژوهش، آزمایشی با مدل پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه ...
بیشتر
مقدمه: در پژوهشهای رواندرمانی، ذهن آگاهی بهعنوان یک حالت ارتقاء دهنده تفکر خودآگاهی برای بهبود بهزیستی در نظر گرفته میشود. در این پژوهش، اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه گروهی در اضطراب اجتماعی و نگرشهای ناکارآمد نوجوانان مورد بررسی قرار گرفت. روش: روش این پژوهش، آزمایشی با مدل پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل است. نمونه شامل 30 نفر از دانشآموزان پسر دبیرستانی شهرستان خرمآباد در سال 1391 بود. ابتدا از 357 نفر از افراد آزمون اضطراب اجتماعی لیبوویتز و نگرشهای ناکارآمد بک و وایزمن به عمل آمد؛ سپس تعداد 30 نفر از جامعه فوق که نمره بالاتری (طبق معیار نقطه برش بالینی) را در این آزمونها کسب کرده بودند، انتخاب شدند. از این تعداد، 15 نفر برای گروه آزمایش و 15 نفر برای گروه گواه بهصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی طی 8 جلسه نود دقیقهای، هر هفته یک جلسه اجرا شد. پس از اتمام جلسات پسآزمون روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. یافتهها:بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس، بین میانگین نمرههایپسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری وجود داشت01/0p
داود معنوی پور؛ مصطفی دارابی
دوره 7، شماره 1 ، مرداد 1397، ، صفحه 41-53
چکیده
مقدمه: این تحقیق باهدف اثربخشی روش آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب امتحان و سبکهای حل مسئله در دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با گروه پیشآزمون و پسآزمون بود. ابزار مورداستفاده پروتکل ذهن آگاهی، پرسشنامه ذهن آگاهی خدایی، پرسشنامه حل مسئله کسیدی و لاین و اضطراب امتحان معنوی پور بود. نمونه آماری 24 نفر از دانشجویانی ...
بیشتر
مقدمه: این تحقیق باهدف اثربخشی روش آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب امتحان و سبکهای حل مسئله در دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با گروه پیشآزمون و پسآزمون بود. ابزار مورداستفاده پروتکل ذهن آگاهی، پرسشنامه ذهن آگاهی خدایی، پرسشنامه حل مسئله کسیدی و لاین و اضطراب امتحان معنوی پور بود. نمونه آماری 24 نفر از دانشجویانی بود که در سال 93 به کلینیک معنوی پور بهمنظور گذراندن دوره کارورزی مراجعه کرده بودند انتخاب شدند که از این تعداد در هر گروه تعداد 3 نفر پسر و 9 نفر دختر انتخاب شد. پس از گمارش تصادفی 12 نفر آزمودنی در گروه آزمایشی که در معرض آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی و 12 نفر در گروه کنترل، به روش طرح نیمه آزمایشی پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. در پژوهش حاضر جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی اضطراب امتحان گروه آزمایش را بهصورت معنیداری از گروه کنترل کاهش داد اما تفاوت معنیداری بین نمرههای دو گروه در سبکهای حل مسئله مشاهده نشد.
سوسن علیزاده فرد
چکیده
مقدمه: همهگیری کرونا ویروس اثرات مختلفی بر جنبههای روانشناختی جامعه، بهخصوص افراد مبتلا به این بیماری گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه ارتباط عدم تحمل بلاتکلیفی و اضطراب سلامتی با راهبردهای سازگار و ناسازگار شناختی تنظیم هیجان در بیماران سرپایی مبتلا به کرونا در شهر تهران است. روش: به این منظور نمونهای شامل 400 بیمار ...
بیشتر
مقدمه: همهگیری کرونا ویروس اثرات مختلفی بر جنبههای روانشناختی جامعه، بهخصوص افراد مبتلا به این بیماری گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه ارتباط عدم تحمل بلاتکلیفی و اضطراب سلامتی با راهبردهای سازگار و ناسازگار شناختی تنظیم هیجان در بیماران سرپایی مبتلا به کرونا در شهر تهران است. روش: به این منظور نمونهای شامل 400 بیمار سرپایی زن و مرد بزرگتر از 20 سال، توسط پرسشنامه اضطراب سلامتی (سالکوفسکیس، 2002)، عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون، 1994)، و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (گارنفسکی، کراییج، 2001) از طریق شبکههای مجازی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل نشان داد که اضطراب سلامتی و عدم تحمل بلاتکلیفی رابطه منفی و مستقیم با راهبردهای سازگار، و رابطهای منفی و مستقیم با راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان دارند. همچنین عدم تحمل بلاتکلیفی با میانجیگری اضطراب سلامتی و غیرمستقیم با راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان رابطه مثبت دارد. نتیجهگیری: این نتایج در جهت طراحی و تدوین مداخلات روانشناختی برای حفظ و ارتقای سلامت روان بیماران مبتلا به کرونا مؤثر خواهد بود.
منصور بیرامی؛ تورج هاشمی؛ حمید پورشریفی؛ مرتضی عندلیب کورایم
دوره 6، شماره 1 ، مرداد 1396، ، صفحه 43-66
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی برازش روابط علی ـ ساختاری اجبار والدینی و اسناد خطا با بزهکاری با واسطهگری همدلی شناختی و عاطفی در بین مددجویان مراکز اصلاح و تربیت است. روش: بدین منظور در یک طرح پژوهشی توصیفی ـ همبستگی گذشتهنگر، از بین مددجویان کانون اصلاح و تربیت تهران تعداد ۲۵۸ مددجو با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس به عنوان ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی برازش روابط علی ـ ساختاری اجبار والدینی و اسناد خطا با بزهکاری با واسطهگری همدلی شناختی و عاطفی در بین مددجویان مراکز اصلاح و تربیت است. روش: بدین منظور در یک طرح پژوهشی توصیفی ـ همبستگی گذشتهنگر، از بین مددجویان کانون اصلاح و تربیت تهران تعداد ۲۵۸ مددجو با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس به عنوان آزمودنی انتخاب شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه خود گزارشی فرزندپروری آلاباما ـ نسخه فرزند (APQ)، مقیاس بهره همدلی بارون ـ کوهن (EQ)، پرسشنامه اسناد خطا گودجانسون (GBAI) و مقیاس جرم و خشونت (CVS) گردآوری شد. اطلاعات گردآوری شده توسط روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزار AMOS-Graphic تحلیل گردید. یافتهها: نتایج حاصل نشان داد که برازش مدل مفهومی پیشنهادی بعد از اصلاح، مورد تأیید قرار گرفت. بررسی مسیرهای مستقیم ارتباط متغیرهای مورد بررسی نیز نشان داد که مسیر مستقیم متغیر اجبار والدینی به صورت مثبت و متغیر اسناد خطا و همدلی عاطفی به صورت منفی با بزهکاری معنیدار میباشد. با این حال ارتباط معنیداری بین همدلی شناختی و بزهکاری به دست نیامد. به منظور بررسی معنیداری مسیرهای غیر مستقیم از روش بوت استراپ استفاده شد و نتایج نشان داد که همدلی عاطفی رابطه اجبار والدینی با بزهکاری را به صورت جرئی میانجیگری میکند، ولی بین اسناد خطا با بزهکاری میانجیگری معنیداری به عمل نمیآورد. همچنین نتایج نشان داد که همدلی شناختی بین اجبار والدینی و بزهکاری میانجی معنیدار است ولی به طور معنیدار بین اسناد علی با بزهکاری میانجیگری نمیکند. نتیجهگیری: یافتههای حاصل از پژوهش حاضر میتواند مورد استفاده روانشناسان جنایی، جرمشناسان و سایر متخصصان مرتبط قرار گرفته و در جهت پیشگیری از جرم نقش داشته باشد.
پریسا اقاگدی؛ احمد اعتمادی
دوره 3، ویژه نامه ، اسفند 1393، ، صفحه 44-58
چکیده
مقدمه: این مطالعه به منظور اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی ـ رفتاری بر تغییر نگرش خرده مقیاسهای اختلالات خوردن دانشآموزان دختر طراحی و انجام شد. روش:روش پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل و اجرای پیش آزمون ـ پس آزمون بود. نمونه آماری متشکل از 20 نفر بودند (10 نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه کنترل) که با روش نمونهگیری ...
بیشتر
مقدمه: این مطالعه به منظور اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی ـ رفتاری بر تغییر نگرش خرده مقیاسهای اختلالات خوردن دانشآموزان دختر طراحی و انجام شد. روش:روش پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل و اجرای پیش آزمون ـ پس آزمون بود. نمونه آماری متشکل از 20 نفر بودند (10 نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه کنترل) که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای از ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پرسشنامه نگرشهای اختلال خوردن (The Eating Attitudes Test (EAT- 26)) بود. دادهها با استفاده از نرمافزار 18ـSPSS و آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: پس از اجرای مداخله، میانگین نمره نگرش گروه آزمون در بیاشتهایی عصبی از 80/22 قبل از آموزش به 14 بعد از آموزش، و پرخوری عصبی از 16 به 60/9 و در کنترل دهانی از 10/15 به 70/9 کاهش یافت همچنین نتایج تحلیل کوواریانس اندازه اثر 88/0، 89/0 و 82/0 را به ترتیب در هر یک از خرده مقیاسهای بیاشتهایی عصبی، پرخوری عصبی و کنترل دهانی نشان داد (001/0P
پوراندخت نیرومند؛ مهناز علی اکبری؛ محمد اورکی
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری بر زودانگیختگی، پرخاشگری وسختی تنظیم هیجانی سه نوجوان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای در چارچوب یک طرح تجربی تک آزمودنی خط پایۀ چندگانه بود. روش: سه نوجوان براساس تشخیص مبتنی بر چهارمین ویرایش مقیاسدرجه بندی سوانسون، نولان و پلهام، 5DSM و ایشنباخ، انتخاب شدند. بمنظور ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری بر زودانگیختگی، پرخاشگری وسختی تنظیم هیجانی سه نوجوان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای در چارچوب یک طرح تجربی تک آزمودنی خط پایۀ چندگانه بود. روش: سه نوجوان براساس تشخیص مبتنی بر چهارمین ویرایش مقیاسدرجه بندی سوانسون، نولان و پلهام، 5DSM و ایشنباخ، انتخاب شدند. بمنظور سنجش پرخاشگری، زودانگیختگی و دشواری تنظیم هیجانی، پرسشنامههای پرخاشگری باس و پری (1992)، پنج عاملی زودانگیختگی لینهام و همکاران (2001)، و تنظیم هیجانی روئمر و گراتز (2004) در مراحل خط پایه، جلسات مداخله و پیگیری توسط آزمودنیها تکمیل شدند. یافته ها: مقدار اندازه اثر پرخاشگری مقیاس باس و پری بر حسب شاخص کوهن برای آزمودنیهای اول تا سوم به ترتیب برابر با 56/0، 41/0 و 47/0 و میزان بهبودی پس از مداخله 45، 35 و 49%و مرحله پیگیری با 47، 41 و 50% است. مقدار اندازه اثرزودانگیختگی مقیاس پنج عاملی، بر حسب شاخص کوهن برای سه آزمودنی به ترتیب برابر با 40/0، 53/0 و 52/0 و میزان بهبودی پس از مداخله 47، 52 و 47%و مرحله پیگیری 47، 51 و 50% است. مقدار اندازه اثر دشواری تنظیم هیجان، بر حسب شاخص کوهن برای سه آزمودنی به ترتیب برابر با 41/0، 38/0 و 37/0 و میزان بهبودی پس از مداخله با 35، 44 و 37% و مرحله پیگیری با 37، 41 و 35% است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد راهبرد افشای نوشتاری هیجان میتواند در مداخلات روانشناختی برای کاهش پرخاشگری، تکانشگری و سختی تنظیم هیجانی نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای مد نظر قرار گیرد.
فرزانه میکائیلی منیع؛ رقیه گلی زاده؛ هلدا قربانی
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی رابطۀ بین باور به دنیای عادلانه، بهزیستی معنوی و بخشش با بهزیستی اجتماعی (نقش جنسیت) است. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. نمونۀ پژوهش حاضر 419 نفر از دانشجویان دانشگاه ارومیه (213 نفر دانشجوی دختر و 206 نفر دانشجوی پسر) هستند که با روش نمونه گیری خوشهای چندمرحلهای ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی رابطۀ بین باور به دنیای عادلانه، بهزیستی معنوی و بخشش با بهزیستی اجتماعی (نقش جنسیت) است. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. نمونۀ پژوهش حاضر 419 نفر از دانشجویان دانشگاه ارومیه (213 نفر دانشجوی دختر و 206 نفر دانشجوی پسر) هستند که با روش نمونه گیری خوشهای چندمرحلهای از بین جامعۀ دانشجویان این دانشگاه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه های باور به دنیای عادلانه (BJW) ساتون و داگلاس (2005) دالبرت (1999) و دالبرت و همکاران (2001)، بهزیستی معنوی (SWB) پولوتزین و الیسون (1982)، بخشش (GF) والکر و گارسوخ (2002) و بهزیستی اجتماعی (SW) کییز (1998) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرمافزار SPSS و بر اساس شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی و رگرسیون سلسله مراتبی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد بین باور به دنیای عادلانه و بهزیستی اجتماعی در دانشجویان رابطۀ معنادار وجود دارد ولی بین بخشش و بهزیستی معنوی با بهزیستی اجتماعی رابطۀ معنادار وجود ندارد و نیز در رابطه هیچکدام از متغیرها جنسیت، نقش مؤثری نداشت؛ بنابراین با تقویت باور به دنیای عادلانه در دانشجویان می توان بهزیستی اجتماعی را در آنان تقویت نمود. نتیجه گیری: لذا نتایج این پژوهش میتواند برای مراکز مشاوره دانشگاه ها و نیز مسئولین برنامه ریز در جهت تدوین برنامه هایی برای تقویت روحیه معنوی گرا و باور به دنیای عادلانه در جهت بهبود بهزیستی اجتماعی دانشجویان کاربردی شود.
مهتا اسکندرنژاد
چکیده
مقدمه: سوگیری توجه به تصاویر بدنی می تواند با نارضایتی از تصویر همراه گردد و باتوجه به نقش تسهیل کننده ورزش بر سلامت بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش فعالیت بدنی در سوگیری توجه به تصاویر تیپ بدنی و نارضایتی از تصویر بدنی در بانوان می باشد. روش: طرح پژوهش حاضر به روش علّی ـ مقایسهای و همبستگی انجام گرفت. بدین منظور در 130 بانو ...
بیشتر
مقدمه: سوگیری توجه به تصاویر بدنی می تواند با نارضایتی از تصویر همراه گردد و باتوجه به نقش تسهیل کننده ورزش بر سلامت بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش فعالیت بدنی در سوگیری توجه به تصاویر تیپ بدنی و نارضایتی از تصویر بدنی در بانوان می باشد. روش: طرح پژوهش حاضر به روش علّی ـ مقایسهای و همبستگی انجام گرفت. بدین منظور در 130 بانو شرکت کننده در فعالیت های ورزشی (65 نفر) و بدون مشارکت ورزشی (65 نفر که با گروه فعال همگن گردیده بودند) سوگیری توجه و نارضایتی از تصویر بدنی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایه دات پروب برای بررسی سوگیری توجه و پرسشنامه چندبعدی خود ـ بدن برای بررسی نارضایتی از تصویر بدنی مورد استفاده قرار گرفت. برای بررسی ارتباط بین نمرات حاصل از سوگیری توجه و نارضایتی از تصویر بدنی از ضریب همبستگی پیرسون و برای بررسی نقش فعالیت بدنی و برای مقایسه این متغیرها در دو گروه فعال و غیرفعال آزمون تی مستقل استفاده شد. یافته ها: بررسی نتایج نشان داد که سوگیری توجه به تصاویر تیپ بدنی با نارضایتی از تصویربدنی به صورت مستقیم و معنادار بوده و تفاوت معناداری در نارضایتی از تصویر بدنی و سوگیری توجه دو گروه وجود دارد به طوریکه افراد فعال نارضایتی از تصویر بدنی کمتری نسبت به دیگر گروه داشتند و ارزیابی بهتر بدن و تصویر بدنی مثبتتر اجزای بدن در گروه فعال می باشد. نتیجه گیری: به نظر می رسد معیارهای غیرواقعی زیبایی و تناسب اندام و انتظارات افراد از بدن خود و دیگران با داشتن فعالیت ورزشی و بدنی مناسب می تواند تغییر یابد.
سید موسی گلستانه؛ سید علی افشین؛ یوسف دهقانی
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، ، صفحه 52-71
چکیده
مقدمه: چشمانداز زمان چگونگی ادراک یا ارزیابی شخص از گذشته، حال و آینده را مشخص میکند. چشمانداز زمان، ساختار شناختی ناهشیاری دارد که فرد در هنگام تصمیمگیری درباره اعمال و اهداف کوتاهمدت یا بلندمدت به کار میبرد. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطهای جهتگیری هدف در رابطه بین چشم انداز زمان، پیشرفت تحصیلی ...
بیشتر
مقدمه: چشمانداز زمان چگونگی ادراک یا ارزیابی شخص از گذشته، حال و آینده را مشخص میکند. چشمانداز زمان، ساختار شناختی ناهشیاری دارد که فرد در هنگام تصمیمگیری درباره اعمال و اهداف کوتاهمدت یا بلندمدت به کار میبرد. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطهای جهتگیری هدف در رابطه بین چشم انداز زمان، پیشرفت تحصیلی و تعلل تحصیلی دانشجویان بود. روش: به این منظور 424 نفر (223 زن، 201 مرد) از دانشجویان دانشکدههای مختلف (ادبیات، مهندسی، علوم پایه) دانشگاه خلیجفارس بوشهر به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و به مقیاس چشمانداز زمان زیمباردو (ZTPI، فرم 56 سؤالی)، مقیاس آینده متعالی (TFTPS)، مقیاس جهتگیری هدف 2×3 (3 × 2 AGQ-S) و پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی (TPS) پاسخ دادند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که رابطه مستقیم بین چشمانداز زمان و جهتگیری هدف معنیداری بود؛ و رابطهی بین چشمانداز زمان و تعلل تحصیلی معنادار بود. رابطهی غیرمستقیم جهتگیری هدف و تعلل تحصیلی با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. همچنین رابطهی غیرمستقیم چشم انداز زمان از طریق جهتگیری هدف با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. به علاوه رابطهی غیرمستقیم چشمانداز زمان از طریق تعلل تحصیلی با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. نتایج مدل معادلات ساختاری حکایت از برازندگی مدل مفروض تحقیق داشت. نتیجهگیری: با توجه به یافتهها میتوان گفت که جهتگیری هدف نقش واسطهای مهمی در رابطهی بین چشمانداز زمان، پیشرفت تحصیلی و تعلل تحصیلی ایفا میکند. بر این اساس با در نظر گرفتن نقش چشمانداز زمان، افزایش آگاهی نسبت جهتگیری هدف و تعلل تحصیلی میتوان پیشرفت تحصیلی دانشجویان را بهبود بخشید.
روانشناسی شناختی
حسین زارع؛ شبنم بیگلری؛ سوسن علیزاده فرد؛ کریم سواری
چکیده
پژوهش حاضر، یک مطالعه به روش مدل یابی معادلات ساختاری است که با هدف تعیین میزان برازش مدل ساختاری باورهای وسواسی براساس کارکردهای اجرایی با میانجیگری تنظیم هیجان در یک جمعیت غیربالینی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل 400 نفر از بزرگسالان 20 تا 50 ساله شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از جمعیت عمومی انتخاب شدند. ابزار ...
بیشتر
پژوهش حاضر، یک مطالعه به روش مدل یابی معادلات ساختاری است که با هدف تعیین میزان برازش مدل ساختاری باورهای وسواسی براساس کارکردهای اجرایی با میانجیگری تنظیم هیجان در یک جمعیت غیربالینی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل 400 نفر از بزرگسالان 20 تا 50 ساله شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از جمعیت عمومی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه باورهای وسواسی OBQ، پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف نسخه بزرگسال (BRIEF-A)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان فرم کوتاه (CERQ)، و پرسشنامه نظم جویی رفتاری هیجان (BERQ)، بود. طبق نتایج، همه شاخص های برازش مدل ساختاری در دامنه قابل پذیرش مدل قرار داشتند. بنابراین برازندگی مدل ساختاری پژوهش تایید شد. طبق این مدل، کارکردهای اجرایی به ترتیب با ضرایب استاندارد 45/0- و 76/0 بر تنظیم هیجان سازگارانه و تنظیم هیجان ناسازگارانه اثر گذاشت. تنظیم هیجان سازگارانه با ضریب استاندارد 10/0- و تنظیم هیجان ناسازگارانه نیز با ضریب استاندارد 63/0 بر باورهای وسواسی اثرگذار بودند. براساس نتایج آزمون بوت استرپ، اثر کارکردهای اجرایی بر باورهای وسواسی با واسطه گری تنظیم هیجان ناسازگارانه با ضریب استاندارد 478/0 در سطح 01/0 > p معنی دار بود. اما اثر کارکردهای اجرایی بر باورهای وسواسی با واسطه گری تنظیم هیجان سازگارانه با ضریب استاندارد 045/0 در سطح 05/0>p معنی دار نبود. یافتههای این پژوهش، تلویحات کاربردی بسیاری برای پیشگیری از پیشرفت باورهای وسواسی و ابتلا به وسواس دارد
علوم اعصاب شناختی
حسن صبوری مقدم؛ محمدعلی نظری؛ محمدرضا ابوالقاسمی دهاقانی؛ اکبر زاهدی
چکیده
مقدمه: هدف این مطالعه بررسی نقش تفاوتهای سرشتی افراد در سوگیری ادراکی آنها در دو بعد جانداری (زنده/غیرزنده) و ابراز هیجان چهرهای (خوشحال/انزجار) در تصاویر مورفشده در شرایط ابهام بود. روش: چهار گروه، هر گروه شامل 20 نفر 35-22 ساله دارای سرشت هیجانی فعالسازی بالا با پایین و مهار بالا با پایین بر اساس مقیاس ترکیبی سرشت عاطفی هیجانی(AFECT) ...
بیشتر
مقدمه: هدف این مطالعه بررسی نقش تفاوتهای سرشتی افراد در سوگیری ادراکی آنها در دو بعد جانداری (زنده/غیرزنده) و ابراز هیجان چهرهای (خوشحال/انزجار) در تصاویر مورفشده در شرایط ابهام بود. روش: چهار گروه، هر گروه شامل 20 نفر 35-22 ساله دارای سرشت هیجانی فعالسازی بالا با پایین و مهار بالا با پایین بر اساس مقیاس ترکیبی سرشت عاطفی هیجانی(AFECT) انتخاب شدند. در شرایط یکسان تکلیف تصاویر مورفشده در دو بعد هیجان (انزجار/خوشحالی) و جانداری (زنده/غیرزنده) را انجام دادند. یافتهها توسط آزمون آماری t و کروسکال-والیس در نرم افزار SPSS نسخه 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: گروههای سرشتی فعالسازی بالا با پایین و مهار بالا با پایین در ادراک تصاویر مورفشده با بیان هیجانی انزجار/خوشحالی در شرایط ابهام سوگیری دارندولی در بعد جانداری سوگیری ندارند. نتیجهگیری: سرشت در ادراک پیوستار تصاویر چهرهای با بیان هیجانی خوشحالی/انزجار نقش دارد ولی در ادراک تصاویر مورفشده بُعد زنده/غیرزنده نقشی ندارد.