روانشناسی اجتماعی
علی مصطفائی؛ صادق شیربیگی پور
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری پیش بینی شناخت اجتماعی براساس باورهای کاذب، ادراک شخصی و سوگیری انگیزشی با واسطهگری تئوری ذهن بود. روش: روش پژوهش توصیفی، همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه1 شهر ایلام در سال تحصیلی 401-1400 بودند که از بین آن ها 380 نفر به صورت نمونه ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری پیش بینی شناخت اجتماعی براساس باورهای کاذب، ادراک شخصی و سوگیری انگیزشی با واسطهگری تئوری ذهن بود. روش: روش پژوهش توصیفی، همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه1 شهر ایلام در سال تحصیلی 401-1400 بودند که از بین آن ها 380 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شناخت اجتماعی نجاتی و همکاران (1397)، پرسشنامه تئوری ذهن بارون- کوهن و همکاران (2001)، پرسشنامه سوگیری انگیزشی پنتریج و همکاران (2002)، پرسشنامه ادراک شخصی شوستروم (1992) و پرسشنامه باورهای کاذب کاتلین و اپستاین (2003) بودند. پایایی و روایی پرسشنامه های مذکور از طریق تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم با نرم افزار لیزرل و مقدار CR و AVE مورد بررسی قرار گرفت و آزمون فرضیه های تحقیق براساس مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) در دو حالت تخمین استاندارد و اعداد معناداری انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل دادهها نشان داد شاخصهای برازش مدل پیش بینی در وضعیت مطلوبی قرار دارد. نتایج تحلیل معادلات ساختاری حاکی از معناداری ضرایب مسیر مستقیم بین متغیرهای باورهای کاذب، ادراک شخصی و سوگیری انگیزشی با شناخت اجتماعی در مدل نهایی بود. همچنین بین تئوری ذهن و شناخت اجتماعی اثر مستقیم، مثبت و معنی داری دارد. در نهایت باورهای کاذب، ادراک شخصی و سوگیری انگیزشی از طریق متغیر میانجی بر شناخت اجتماعی اثر غیرمستقیم و معنی داری دارد. نتیجه گیری: بنابراین به کارگیری راهکارهای کاهش باورهای کاذب، ادراک شخصی و سوگیری انگیزشی و افزایش تئوری ذهن می تواند به افزایش شناخت اجتماعی در افراد منجر شود.
روانشناسی
زینب طالب لو؛ سمیه کشاورز؛ اسماعیل شیری
چکیده
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی آسیبهای دوران کودکی و شناخت اجتماعی با اعتیاد به گوشی هوشمند با نقش واسطهای طرحوارههای ناسازگار اولیه در دانشجویان انجام شد. روش: این پژوهش به شیوه همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود و جامعة آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) در سال تحصیلی 1402-1401 بودند ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی آسیبهای دوران کودکی و شناخت اجتماعی با اعتیاد به گوشی هوشمند با نقش واسطهای طرحوارههای ناسازگار اولیه در دانشجویان انجام شد. روش: این پژوهش به شیوه همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود و جامعة آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که 240 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بهعنوان نمونه درنظر گرفته شد و در نهایت 221 نفر وارد مطالعه شدند. به منظور سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه آسیبهای دوران کودکی (2003)، پرسشنامه ذهنخوانی از طریق چشم بارون-کوهن (1997)، پرسشنامه اعتیاد به گوشی هوشمند (2013) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ (1998) استفاده شد. یافته ها: بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. براساس نتایج آماره سوبل، اثر آسیبهای دوران کودکی و شناخت اجتماعی بهواسطة طرحوارههای ناسازگار اولیه بر اعتیاد به گوشیهای هوشمند در سطح (05/ 0p<) معنادار بود و ضریب تعیین متغیر اعتیاد به گوشیهای هوشمند در الگوی اصلاح شده 46/0 است که نشان میدهد متغیرهای برونزا و واسطه ای میتوانند 46 درصد از تغییرات اعتیاد به گوشیهای هوشمند را پیشبینی کنند. نتیجه گیری: براساس این یافته می توان بیان کرد، آسیبهای دوران کودکی و شناخت اجتماعی می تواند نقش اثرگذاری در بروز اعتیاد به گوشی های هوشمند داشته باشد بنابراین با استفاده از راهبردهای پیشگیرانه می توان از بروز این نوع از اعتیاد جلوگیری کرد.
فاطمه سادات سپیده دم؛ حسین زارع؛ سمانه حدادی
چکیده
این مطالعه نقش میانجی توازن خود در رابطه ساختاری بین توانایی شناختی و حل مسئله اجتماعی را بررسی نموده است. روش: روش پژوهش توصیفی و همبستگی بود.308 شرکت کننده (188 زن و 114 مرد) به روش نمونهگیری در دسترس از میان کادر پرواز شرکت هوایی ایران ایر انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از 3 پرسشنامه: توانایی شناختی نجاتی، شاخص یکپارچه ناهمخوانی ...
بیشتر
این مطالعه نقش میانجی توازن خود در رابطه ساختاری بین توانایی شناختی و حل مسئله اجتماعی را بررسی نموده است. روش: روش پژوهش توصیفی و همبستگی بود.308 شرکت کننده (188 زن و 114 مرد) به روش نمونهگیری در دسترس از میان کادر پرواز شرکت هوایی ایران ایر انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از 3 پرسشنامه: توانایی شناختی نجاتی، شاخص یکپارچه ناهمخوانی خود هاردین ، مقیاس توانایی حل مسئله اجتماعی فرم کوتاه تجدید نظر شده دیزوریلا و نزو استفاده شد. یافته ها: بررسی نتایج نشان داد که بین مولفههای توانایی شناختی با حل مسئله انطباقی رابطه منفی و با مولفههای حل مسئله غیر انطباقی رابطه مثبت در سطح معناداری 01/0 وجود دارد. همچنین 4 مولفه توازن خود با حل مسئله انطباقی بطور مثبت و با حل مسئله غیر انطباقی بطور منفی در سطح معناداری 01/0 رابطه دارند. نتیجه گیری: با توجه به افزایش تکامل و پیچیدگی فرایندهای شناختی مغز انسان، باید مطالعات بیشتری در خصوص افزایش ارتباط میان شخصیت، حل مسئله اجتماعی و تواناییهای شناختی صورت پذیرد. لذا طرح ریزیبرنامههای موثر جهت ارتقا شناختی پرسنل مشاغل حساس از جمله کادر پروازپیشنهاد میشود. کلید واژه ها: توانایی شناختی، حل مسئله اجتماعی، عدم توازن خود، معادلات ساختاری، شناخت اجتماعی.
سلام رحیمی؛ فاطمه علیپور
چکیده
اختلالات عصبی رشدی، اختلالاتی هستند که در آنها رشد و تحول مغز یا دستگاه عصبی مرکزی در دوران رشد مختل میشود و همزمان با رشد فرد بر حافظه، توانایی یادگیری، هیجانات و روابط اجتماعی تأثیر منفی میگذارد. برای بهبود ابعاد رشد ازجمله رشد شناختی، هیجانی، عاطفی و شناخت اجتماعی این افراد، برنامههای مختلفی وجود دارد که در این میان آموزش ...
بیشتر
اختلالات عصبی رشدی، اختلالاتی هستند که در آنها رشد و تحول مغز یا دستگاه عصبی مرکزی در دوران رشد مختل میشود و همزمان با رشد فرد بر حافظه، توانایی یادگیری، هیجانات و روابط اجتماعی تأثیر منفی میگذارد. برای بهبود ابعاد رشد ازجمله رشد شناختی، هیجانی، عاطفی و شناخت اجتماعی این افراد، برنامههای مختلفی وجود دارد که در این میان آموزش نظریه ذهن، یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات مطرحشده در روانشناسی تحولی است. پژوهش حاضر با روش فراتحلیل و باهدف ترکیب پژوهشهای انجامشده درزمینه آموزش نظریه ذهن و ابعاد رشدی فراگیران دارای اختلالات عصبی رشدی انجامشده است. جامعه آماری فراتحلیل حاضر پژوهشهای در دسترس مرتبط با آموزش نظریه ذهن و ابعاد رشد است که در بین سالهای 1388 تا 1400 منتشرشدهاند. بر اساس ملاکهای تعریفشده ورود و خروج پژوهشهای اولیه و نیز تحلیل حساسیت 64 اندازه اثر از 22 مطالعه اولیه توسط نرمافزار CMA موردبررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اندازه اثر خلاصه مدل تصادفی برابر با 687/0 بود که ازنظر آماری معنیدار بوده و بیانگر تاثیر مثبت آموزش نظریه ذهن و به کاربستن آن بر ابعاد رشدی فراگیران است.
افسانه صفارپور؛ محمد قمری؛ سیمین حسینیان
چکیده
مقدمه: خودآسیبرسانی مکانیسمی که نوجوانان برای محافظت از خود شکنندهشان در مقابل فشارهای این دوره از آن استفاده میکنند و اغلب موجب آسیب جدی جسمی و روانی به خود میشوند. برای جلوگیری یا کاهش این رفتارها در نوجوانان، لازم است ابتدا اطلاعات مناسب در مورد این ساختار بدست آورده و عوامل مؤثر بر آنها را شناسایی نمود. روش: براین اساس پژوهش ...
بیشتر
مقدمه: خودآسیبرسانی مکانیسمی که نوجوانان برای محافظت از خود شکنندهشان در مقابل فشارهای این دوره از آن استفاده میکنند و اغلب موجب آسیب جدی جسمی و روانی به خود میشوند. برای جلوگیری یا کاهش این رفتارها در نوجوانان، لازم است ابتدا اطلاعات مناسب در مورد این ساختار بدست آورده و عوامل مؤثر بر آنها را شناسایی نمود. روش: براین اساس پژوهش حاضر با هدف مدلیابی روابط ساختاری شناخت اجتماعی و سبکهای هویت با رفتارهای خودآسیبرسان با میانجیگری شفقت به خود در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان 16-14 سال که در سال تحصیلی 1400-99 در مدارس دولتی شهر کرج مشغول به تحصیل بودند، که 247 نفر به صورت اینترنتی و از طریق شبکههای مجازی به صورت در دسترس با استفاده از پرسشنامههای سبکهای هویت (برزونسکی، 1989) شناخت اجتماعی (نجاتی، و همکاران، 1397) رفتار خودآسیبرسان (کلونسکی و گلن، 2009) شفقت به خود (نف، 2003)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافتهها و نتیجهگیری: یافتههای بدست آمده از ارزیابی مدل پیشنهادی به روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS23 و Smart PLS3 نشان داد اثر مستقیم و منفی سبکهای هویت (01/0>P)، و شفقت به خود (05/0>P) بر رفتارهای خود آسیبرسان معنادار است. اثرمستقیم و منفی شناخت اجتماعی بر رفتارهای خود آسیبرسان معنادار است (05/0>P)، اما اثرغیرمستقیم شناخت اجتماعی بر رفتارهای خودآسیبرسان معنادار نیست
مجید برادران؛ فرزانه رنجبر نوشری
چکیده
مقدمه: هدف اساسی پژوهش حاضر نقش انعطاف پذیری شناختی و سبک دلبستگی در شناخت اجتماعی دانشجویان بود. روش: جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز رشت که در سال سال تحصیلی 99-1398مشغول تحصیل بودند، می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 309 دانشجو انتخاب شدند. داده ها به وسیلۀ شاخص های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون تجزیه و ...
بیشتر
مقدمه: هدف اساسی پژوهش حاضر نقش انعطاف پذیری شناختی و سبک دلبستگی در شناخت اجتماعی دانشجویان بود. روش: جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز رشت که در سال سال تحصیلی 99-1398مشغول تحصیل بودند، می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 309 دانشجو انتخاب شدند. داده ها به وسیلۀ شاخص های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال ، 2010)، سبک دلبستگی (هازن و شیور، 1987) و شناخت اجتماعی دانشجویان (نجاتی، کمری و جعفری، 1397) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد بین شناخت اجتماعی دانشجویان با انعطاف پذیری شناختی و سبک دلبستگی ایمن همبستگی مثبت معنادار و با سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا همبستگی منفی معنادار وجود دارد ( 05/0.(p< همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد که انعطاف پذیری شناختی 49/0 و سبک دلبستگی اجتماعی02/0 واریانس شناخت اجتماعی دانشجویان را به طور معناداری پیش بینی نمودند (05/0.(p< نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که انعطاف پذیری شناختی و سبک دلبستگی در شناخت اجتماعی دانشجویان نقش تعیین کننده ای دارند.
فرشته حسنی؛ احمد علی پور؛ مجید صفاری نیا؛ علی رضا آقایوسفی
چکیده
مقدمه: استیگما مجموعه ای از نگرشهای پیش داورانه و رفتارهای تبعیض آمیز می باشد که باعث می شود شخص حامل برچسب خاص، از مقبولیت کامل اجتماعی محروم شود. این پژوهش با هدف بررسی استیگمای وابستگان در بستگان درجه یک و درجه دو افراد ناتوان صورت گرفته است. روش: طرح پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش، تمام بستگان درجه ...
بیشتر
مقدمه: استیگما مجموعه ای از نگرشهای پیش داورانه و رفتارهای تبعیض آمیز می باشد که باعث می شود شخص حامل برچسب خاص، از مقبولیت کامل اجتماعی محروم شود. این پژوهش با هدف بررسی استیگمای وابستگان در بستگان درجه یک و درجه دو افراد ناتوان صورت گرفته است. روش: طرح پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش، تمام بستگان درجه یک و درجه دو افراد ناتوانی را شامل می شد که تحت پوشش سازمان بهزیستی و یا مراکز بهداشت شهرستان مبارکه اصفهان بوده، و در پاییز سال 1398 در این شهرستان ساکن بودند. از این جامعه آماری تعداد 300 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از نمونه گیری، مقیاس استیگمای وابستگان ساخته چانگ و همکاران (2015) برای بررسی استیگما استفاده شد. یافته ها: بر طبق نتایج بدست آمده از مدل رگرسیون؛ درجه فامیلی، علت ناتوانی و سطح تحصیلات به طور معناداری در پیش بینی استیگمای وابستگان سهم داشتند. نتیجه گیری: وابستگی خانوادگی درجه یک، تحصیلات پایین تر و ناتوانی نوع اولیه(مادرزاد) از عوامل مربوط به افزایش خطر استیگمای وابستگان افراد ناتوان است.
امیر حسین زنجانبر
چکیده
موضوع پژوهشهای شناخت اجتماعی بررسی چگونگی راههای ضبط، استفاده، و تفسیر آن دسته از اطلاعات است که درخصوص جهانِ اجتماعی میباشد. یکی از رهیافتهای غیرمستقیم برای ورود به علوم شناختی، زبان است. در هر زبان و فرهنگ، ضربالمثلها هم رابط اجتماعیِ بینانسلی میباشند و هم رابط اجتماعی دروننسلی؛ بنابراین از شاخصهای مناسب برای مطالعاتِ ...
بیشتر
موضوع پژوهشهای شناخت اجتماعی بررسی چگونگی راههای ضبط، استفاده، و تفسیر آن دسته از اطلاعات است که درخصوص جهانِ اجتماعی میباشد. یکی از رهیافتهای غیرمستقیم برای ورود به علوم شناختی، زبان است. در هر زبان و فرهنگ، ضربالمثلها هم رابط اجتماعیِ بینانسلی میباشند و هم رابط اجتماعی دروننسلی؛ بنابراین از شاخصهای مناسب برای مطالعاتِ درزمانی و همزمانیِ شناخت اجتماعی به شمار میآیند. این پژوهش در پی آن است که با استفاده از روشی تحلیلی_توصیفی نشان دهد: متناظر با هر الگوی شناختیِ پردازش، ضربالمثلهای فراوانی در زبان وجود دارند که صریحا از طریق برجسته کردن الگوی شناختیِ مذکور یا به تأیید آن الگو اصرار میورزد، یا به تکذیبش. بنابراین اگرچه آوردگاه طرحوارهها و شناختارها مخفیگاهی به نام ناخودآگاهِ فردی است اما فرهنگ جمعی، بسیار پیشتر از نظریهپردازان علوم شناختی، آنها را به پهنۀ توجهِ شناختشناسانه و خودآگاهانهاش آورده است. مسئلۀ پژوهش چگونگی نقشآفرینی ضربالمثلها است در انتقال الگوهای پردازش از سطح ناهوشیارِ فردی به سطح هوشیار جمعی. نگارندگان درخصوص امثال زبان فارسی و نیز امثال زبانهای دیگر تا کنون پژوهشی مشابه را رؤیت نکردهاند. زمینۀ تحقیق زبان فارسی است اما ازآنجاکه اثبات شی نفیِ ماعدا نمیکند، عالَمِ ســــخنِ تحقیق میتواند هر زبان یا گویش دیگری نیز باشد. گردآوری دادهها به روش هدفمند صورت گرفته است. خلاء التفاتِ بسنده به کاربرد علوم شناختی در پژوهشهای ادبی، و متقابلا کمتوجهی علوم شناختی به ظرفیتهای ادبیات عامه، بر ضرورت این پژوهش صحّه میگذارد. حُسن استفاده از فرهنگ عامه، بهعنوان شاهدی برای نظریات شــــــناختی، در این است که آزموده-شوندگانش طبیعیاند، نه آزمایشگاهی.
مهدی غریب پور؛ بهمن اکبری؛ عباس ابوالقاسمی
چکیده
مقدمه:پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامههای آموزشی مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال انفجار خشم متناوب انجام شده است. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است. نمونه پژوهش شامل 54 زندانی مبتلا به اختلال خشم انفجاری متناوب بود که بر اساس پرسشنامه اختلال خشم انفجاری متناوب کوکارو و همکاران و مصاحبه بالینی ...
بیشتر
مقدمه:پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامههای آموزشی مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال انفجار خشم متناوب انجام شده است. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است. نمونه پژوهش شامل 54 زندانی مبتلا به اختلال خشم انفجاری متناوب بود که بر اساس پرسشنامه اختلال خشم انفجاری متناوب کوکارو و همکاران و مصاحبه بالینی از میان زندانیان شهرستان رشت شناسایی و سپس در سه گروه آموزش مدیریت خشم، آموزش تنظیم هیجان و گروه کنترل (هر گروه 18 نفر) جایگزین شدند. برای گروه اول آموزش مدیریت خشم و برای گروه دوم آموزش تنظیم هیجان اعمال شد و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه پردازش اطلاعات اجتماعی ـ هیجانی کوکارو و همکاران استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزشهای مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر بهبود پاسخ اجتماعی مناسب، پاسخ پرخاشگرانه مستقیم و ارتباطی اثربخش بودهاند (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد که آموزش مدیریت خشم نسبت به آموزش تنظیم هیجان تأثیر بیشتری در بهبود پاسخ اجتماعی مناسب، پاسخ پرخاشگرانه مستقیم و ارتباطی دارد. نتیجه گیری: این یافتهها بیان میکند که از آموزشهای مدیریت خشم و تنظیم هیجان میتوان به عنوان روشهای جایگزین دیگر برای ارتقاء کیفیت زندگی و شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال خشم انفجاری متناوب استفاده نمود.
عباس ابوالقاسمی؛ مینا طاهری فرد
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه شناخت اجتماعی و بازشناسی هیجان چهرهای در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص و مزمن بود.روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری و سرپایی مراجعهکننده به مراکز بالینی و بیمارستانهای فجر و رازی شهر تبریز در سال 1395 بود. ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه شناخت اجتماعی و بازشناسی هیجان چهرهای در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص و مزمن بود.روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری و سرپایی مراجعهکننده به مراکز بالینی و بیمارستانهای فجر و رازی شهر تبریز در سال 1395 بود. نمونه پژوهش شامل 120 بیمار بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس شناخت اجتماعی وستن و آزمون بازشناسی هیجان چهرهای اکمن و فرایس استفاده شد.یافتهها:نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که از لحاظ شناخت اجتماعی و بازشناسی هیجان چهرهای بین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص و مزمن تفاوت معنی داری وجود دارد. به طوریکه که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن در وضعیت بهتری از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص قرار داشتند.نتیجهگیری:این یافته ها بیان میکند که نقص در شناخت اجتماعی و بازشناسی هیجان چهره ای بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تازه تشخیص میتواند با ناتوانی همراه باشد و بر عملکرد اجتماعی و شغلی این بیماران تاثیر داشته باشد.
وحید نجاتی؛ سامان کمری؛ صدیقه جعفری
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ساخت و بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه شناخت اجتماعی دانشجویان (شاد) بود. روش: پژوهش حاضر از منظر هدف و شیوه گردآوری اطلاعات جزء طرحهای همبستگی مبتنی بر روانسنجی بود. بدین منظور پرسشنامه محقق ساخته حاضر که دارای 19 گویه است با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بر روی 735 ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ساخت و بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه شناخت اجتماعی دانشجویان (شاد) بود. روش: پژوهش حاضر از منظر هدف و شیوه گردآوری اطلاعات جزء طرحهای همبستگی مبتنی بر روانسنجی بود. بدین منظور پرسشنامه محقق ساخته حاضر که دارای 19 گویه است با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بر روی 735 دانشجوی دختر و پسر دانشگاههای شریف، تربیت مدرس، علم و صنعت، شهید بهشتی و خواجه نصیر تهران اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی به روش مؤلفههای اصلی همراه با چرخش واریماکس نشان دهنده وجود 4 مؤلفه شناخت اجتماعی بود که به ترتیب شناخت خود، ذهن خوانی، تشخیص تهدید آموزشی و درک محیط آموزشی نامگذاری شدند. این 4 مولفه 63/49 درصد از کل واریانس را تبیین کردند. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی وجود چهار عامل پرسشنامه مذکور را مورد تأیید قرار داد. از طرفی دیگر نتایج ضریب همبستگی شواهدی دال بر روایی همگرای پرسشنامه شناخت اجتماعی با دیگر متغیرهای شناختی این حوزه فراهم کرد. همچنین به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی خرده مقیاسها با نمره کل پرسشنامه استفاده شد که ضرایب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس شناخت خود (73/0)، ذهنخوانی (72/0)، تشخیص تهدید آموزشی (71/0)، درک محیط آموزشی (74/0) و نمره کل پرسشنامه (86/0) بدست آمد. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج بیانگر آن بود که پرسشنامه شناخت اجتماعی از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است و میتوان از آن به عنوان یک ابزار سودمند برای سنجش شناخت اجتماعی در دانشجویان بهره برد.
فاطمه معین الغربایی؛ اعظم نوفرستی؛ سمیرا کرملو؛ نیما گنجی
دوره 6، شماره 1 ، مرداد 1396، ، صفحه 91-104
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت شناخت اجتماعی دررمزگزاری ورمزگردانی دنیای اجتماعی و تاثیرات مستقیم و نقش اساسی اجزاء تشکیل دهنده شناخت اجتماعی، مثل تفکرات قالبی و طرحوارههای بنیادین حمایت کننده آنها یا نگرشها و سبک اسنادها که بر چگونگی رفتار و پاسخدهی فرد، تأثیر بلاواسطه دارند؛ هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سه جزءازاجزاء مختلف شناخت اجتماعی ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت شناخت اجتماعی دررمزگزاری ورمزگردانی دنیای اجتماعی و تاثیرات مستقیم و نقش اساسی اجزاء تشکیل دهنده شناخت اجتماعی، مثل تفکرات قالبی و طرحوارههای بنیادین حمایت کننده آنها یا نگرشها و سبک اسنادها که بر چگونگی رفتار و پاسخدهی فرد، تأثیر بلاواسطه دارند؛ هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سه جزءازاجزاء مختلف شناخت اجتماعی یعنی سبکهای اسنادی، طرحوارههای ناسازگار اولیه و نگرشهای ناکارآمد درافراد افسرده وعادی است. روش: گروه نمونه 60 نفری از بین مراجعهکنندگان به کلینیک آزاد روانشناسی دانشگاه صنعتی شریف تهران که واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند، به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. 60 نفر از افراد سالم نیز که هیچگونه مشکل روانشناختی نداشتند درگروه عادی قرارگرفتند. ابزار مورداستفاده شامل پرسشنامه سبک اسناد، فرم کوتاه پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه، مقیاس نگرشهای ناکارآمد و پرسشنامه افسردگی بک بود. یافته ها:نشان دهنده تفاوت معنادار بین دو گروه سالم وافسرده در تمامی سبکهای اسنادی، طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرشهای ناکارامد بود.نتیجه گیری: مولفه های شناخت اجتماعی آسیبدیده، نمود واضحی در مبتلایان به افسردگی دارند و توجه به اصلاح آنها در فرایند درمان افسردگی بایستی مدنظر متخصصین رواندرمانی قرارگیرد.
محبوبه طاهر؛ عباس ابوالقاسمی؛ نادر حاجلو؛ محمد نریمانی
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، ، صفحه 72-93
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی و مقایسه آموزش های همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعیّ کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون چندگروهی است. جامعة آماری شامل دانش آموزان پسر پایه های هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه پژوهش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی و مقایسه آموزش های همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعیّ کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون چندگروهی است. جامعة آماری شامل دانش آموزان پسر پایه های هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه پژوهش 54 کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری بود که از میان دانشآموزان شناسایی و به صورت تصادفی به 3 گروه گمارده شدند. جهت جمعآوری دادهها از مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان (هومرسن و همکاران، 2006)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (فرست و همکاران، 1995)، و داستانهای اجتماعی (تورکاسپا و برایان، 1994) استفاده شد. برای گروههای آموزشی، آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در 8 جلسه 60 دقیقهای برگزار شد در حالی که گروه کنترل ّّهیچگونه مداخلهای را دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد آموزشهای همدلی و مدیریت خشم میتواند موجب بهبود شناخت اجتماعی (و مؤلفههای آن) در کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلها ی شود. و اثر گروههای آموزشی با توجه به مجذور اتا برابر با 84 درصد است. تفاضل مقادیر میانگین تعدیلشده گروههای آموزش همدلی و مدیریت خشم نشان داد آموزش همدلی در مقایسه با آموزش مدیریت خشم با اطمینان 95 درصد سهم بیشتری در افزایش شناخت اجتماعی مرحله دوم و پنجم دارد. آموزش مدیریت خشم و آموزش همدلی با فراهم آوردن توانایی درک دیگران و دیدگاهگیری به بهبود شناخت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای منجر میشود.
محمدباقر ریحانی؛ سامان کمری؛ رقیه زارعی؛ وحید نجاتی
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، ، صفحه 136-154
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای هیجانات پیشرفت در ارتباط بین شناخت اجتماعی و رضایت از تحصیل بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان شهر شیراز در سال تحصیلی 95-96 تشکیل میدادند که از این میان تعداد 278 نفر (107 پسر و 171 دختر) به روش نمونه-گیری خوشهای انتخاب شدند. برای ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای هیجانات پیشرفت در ارتباط بین شناخت اجتماعی و رضایت از تحصیل بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان شهر شیراز در سال تحصیلی 95-96 تشکیل میدادند که از این میان تعداد 278 نفر (107 پسر و 171 دختر) به روش نمونه-گیری خوشهای انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامههای رضایت از تحصیل، پرسشنامه هیجان پیشرفت و پرسشنامه شناخت اجتماعی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها: نتایج جدول ماتریس همبستگی نشان داد که بین تمام متغیرهای پژوهش حاضر که شامل ابعاد رضایت از تحصیل، هیجانات پیشرفت و ابعاد شناخت اجتماعی بود همبستگی معناداری در سطح 01/0 P
زهرا کریمیان؛ افسانه شهبازی راد؛ مارال حقیقی کرمانشاهی
دوره 4، شماره 2 ، بهمن 1394، ، صفحه 22-34
چکیده
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه شناخت اجتماعی در بین کودکان دختر خانوادههای تکفرزند و چند فرزند شهر اصفهان که در دامنه سنی 7-5 سال قرار داشتند، صورت گرفت. روش: این پژوهش کاربردی از نوع علی ـ مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان دختر 7-5 ساله شهر اصفهان در سال 1393 بود. بدین منظور 80 کودک دختر (40 نفر از خانواده های تکفرزند ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه شناخت اجتماعی در بین کودکان دختر خانوادههای تکفرزند و چند فرزند شهر اصفهان که در دامنه سنی 7-5 سال قرار داشتند، صورت گرفت. روش: این پژوهش کاربردی از نوع علی ـ مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان دختر 7-5 ساله شهر اصفهان در سال 1393 بود. بدین منظور 80 کودک دختر (40 نفر از خانواده های تکفرزند و 40 نفر از خانواده های چند فرزند) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوش های انتخاب شدند و با استفاده از تکالیف شناخت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد شناخت اجتماعی در کودکان خانواده های چند فرزند بیشتر از خانواده های تک فرزند بود (01/ 0P
غلامحسین جوانمرد؛ رقیه محمدی قره قوزلو
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 127-145
چکیده
مقدمه: نظریه ذهن بهعنوان یک توانایی شناخت اجتماعی و ناگویی هیجانی بهعنوان یک ناتوانایی در شناسایی هیجانات در خود و دیگران، از مؤلفههای مهم شناخت اجتماعی هستند که به نظر میرسد به جهت همپوشی ساختاری در مکانهای مغزی و همپوشی کارکردی میتوانند در ارتباط با هم مورد توجه قرار گیرند. هدف: مطالعه حاضر، یک پژوهش توصیفی ـ همبستگی ...
بیشتر
مقدمه: نظریه ذهن بهعنوان یک توانایی شناخت اجتماعی و ناگویی هیجانی بهعنوان یک ناتوانایی در شناسایی هیجانات در خود و دیگران، از مؤلفههای مهم شناخت اجتماعی هستند که به نظر میرسد به جهت همپوشی ساختاری در مکانهای مغزی و همپوشی کارکردی میتوانند در ارتباط با هم مورد توجه قرار گیرند. هدف: مطالعه حاضر، یک پژوهش توصیفی ـ همبستگی است که باهدف بررسی ارتباط نظریه ذهن و ناگویی هیجانی در یک گروه غیر بالینی انجام یافت. نمونه پژوهش، شامل 233 دانشجو بودند که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از دانشگاههای شهرستان بناب انتخاب شدند و آزمون ذهنخوانی از طریق تصویر چشم (RMET) و پرسشنامه ناگویی هیجانی TAS-20 را پاسخ دادند. یافتهها: دادهها با آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها نقش پیشبینی کنندگی ناگویی هیجانی را در ارتباط با توانایی نظریه ذهن تأیید کردند. از میان زیر مؤلفههای ناگویی هیجانی، تفکر عینی سهم توانمندی در پیشبینی توانایی نظریه ذهن داشت (001/0 P
وحید نجاتی؛ سارا آقایی ثابت؛ مرضیه خوشحالی پناه
دوره 2، شماره 2 ، اسفند 1392، ، صفحه 47-53
چکیده
مقدمه: کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه (ADHD) اغلب در تعاملات اجتماعی با همسالان دچار مشکلات هستند و با طرد همسالان و انزوای اجتماعی مواجه می شوند. با این حال نقص در کارکردهای اجتماعی این کودکان هنوز مورد تردید است. هدف پژوهش حاضر مقایسه توانایی شناخت اجتماعی در کودکان مبتلا به ADHD و کودکان عادی می باشد. روش: بدین منظور ...
بیشتر
مقدمه: کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه (ADHD) اغلب در تعاملات اجتماعی با همسالان دچار مشکلات هستند و با طرد همسالان و انزوای اجتماعی مواجه می شوند. با این حال نقص در کارکردهای اجتماعی این کودکان هنوز مورد تردید است. هدف پژوهش حاضر مقایسه توانایی شناخت اجتماعی در کودکان مبتلا به ADHD و کودکان عادی می باشد. روش: بدین منظور آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم در 25 کودک مبتلا به ADHD و 25 کودک سالم که از لحاظ سن و بهره هوشی با یکدیگر همتا شده بودند، اجرا شد. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که عملکرد کودکان مبتلا به ADHD در آزمون ذهن خوانی به طور معناداری ضعیف تر از گروه گواه بود. نتیجه گیری: از آنجا که ذهن خوانی یکی از اساسی ترین مؤلفه های شناخت اجتماعی است، می توان نتیجه گیری نمود که نقص در توانایی ذهن خوانی یکی از عوامل مؤثر بر شکست این کودکان در تعاملات اجتماعی و روابط میان فردی است.
علی اصغر کاکو جویباری؛ فرهاد شقاقی؛ مجید برادران
دوره 1، شماره 2 ، دی 1391، ، صفحه 32-39
چکیده
مقدمه و هدف: نظریه ذهن یکی از مهمترین مباحث شناخت اجتماعی می باشد و از آنجا که پیش نیازی برای درک محیط اجتماعی و درگیری در رفتارهای اجتماعی رقابت آمیز است، طی دهههای اخیر در عرصه روانشناسی مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی تحول شناخت اجتماعی بر اساس نظریه ذهن و مقایسه نظریه ذهن در سه گروه از کودکان ...
بیشتر
مقدمه و هدف: نظریه ذهن یکی از مهمترین مباحث شناخت اجتماعی می باشد و از آنجا که پیش نیازی برای درک محیط اجتماعی و درگیری در رفتارهای اجتماعی رقابت آمیز است، طی دهههای اخیر در عرصه روانشناسی مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی تحول شناخت اجتماعی بر اساس نظریه ذهن و مقایسه نظریه ذهن در سه گروه از کودکان 3، 5 و 7 ساله می باشد. روش: برای این منظور 150 نفر از کودکان مذکور از شهرستان رشت به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و به آزمون 38 سوالی نظریه ذهن پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی در سطح معنی داری01/0≥ α مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که بین سه سطح نظریه ذهن در سه گروه مذکور تفاوت معناداری وجود دارد، به این صورت که آزمودنی های سنین بالاتر نسبت به آزمودنی های سنین پایین تر در همه سطوح نظریه ذهن، نمرات بالاتری را اخذ نمودند. نتایج: مبتنی بر یافته های پژوهش حاضر می توان اذعان نمود که کودکان با افزایش سن در سیر تحولی خود به سطوح متمایزی از نظریه ذهن دست می یابند.
داود معنوی پور
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 59-65
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس جنسیت، رشته و مقطع تحصیلی انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان منطقه 10 دانشگاه آزاد اسلامی بود، که با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای انتخاب شداند. در این پژوهش از پرسشنامه باورهای معرفت شناسی شومر استفاده شده است. یافته ها: یافته ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس جنسیت، رشته و مقطع تحصیلی انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان منطقه 10 دانشگاه آزاد اسلامی بود، که با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای انتخاب شداند. در این پژوهش از پرسشنامه باورهای معرفت شناسی شومر استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانشجویان رشتههای مختلف، در باورهای معرفتشناختی ساده بودن دانش 1 (به دنبال یک پاسخ بودن) و ثبات دانش با یکدیگر تفاوت معنیدار دارند اما در سایر ابعاد تفاوت ندارند. مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس مقطع تحصیلی نیز نشان داد که به غیر از ساده بودن دانش و وقوف بر همه چیز، سایر ابعاد در مقاطع مختلف تحصیلی تفاوت معنی دار دارند. مقایسه باورهای معرفت شناسی در دو جنس نشان داد که دختران به ثبات دانش باور بیشتری نسبت به پسران دارند. اما در ابعاد دیگر تفاوتی بین آنها دیده نشد. نتیجه گیری: بنابراین می توان باورهای معرفت شناختی را یکی از فرایندهای شناخت اجتماعی دانست.