مقاله پژوهشی
روانشناسی
حسین زارع؛ علی مصطفائی؛ مهدیه رحمانیان؛ پریناز سلمانی سابق امیرخیزی
چکیده
مقدمه: کندگامی شناختی، از اختلالهای جدیدی که به طور جدی در روان شناسی شناختی مورد توجه قرار گرفته است و می-تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی باشد. از این رو، هدف این پژوهش تدوین مدل ساختاری تبیین کندگامی شناختی بر اساس نظم جویی شناختی- هیجانی و توانایی شناختی با متغیر واسطهای بار شناختی در کودکان بود. روش پژوهش همبستگی و از نوع مدل یابی ...
بیشتر
مقدمه: کندگامی شناختی، از اختلالهای جدیدی که به طور جدی در روان شناسی شناختی مورد توجه قرار گرفته است و می-تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی باشد. از این رو، هدف این پژوهش تدوین مدل ساختاری تبیین کندگامی شناختی بر اساس نظم جویی شناختی- هیجانی و توانایی شناختی با متغیر واسطهای بار شناختی در کودکان بود. روش پژوهش همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. بدین منظور از بین جامعه آماری دانش آموزان ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 401-1400 تعداد 200 دانش آموز به شیوه غربالگری و با استفاده از مقیاس کندگامی شناختی پنی و همکاران(2009) به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. سپس آزمون نظم جویی شناختی هیجانی گارنفسکی وهمکاران (2001)، توانایی های شناختی نجاتی (1392) و مقیاس بار شناختی کلپش و همکاران (2017) روی افراد نمونه اجرا شد. در نهایت دادهها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS 22 و SMART PLS و آزمون سوبل تحلیل شدند. نتایج نشان داد مدل مفهومی تدوین شده با دادهها برازش مناسبی داشت. نتایج روابط ساختاری مدل نشان داد که نظم جویی شناختی- هیجانی و توانایی شناختی بر کندگامی شناختی اثر مستقیم و معناداری دارند(01/0˂p). همچنین، توانایی شناختی بر بارشناختی اثر مستقیم و معناداری داشت(01/0˂p) ولی نظم جویی شناختی- هیجانی بر بارشناختی اثر مستقیم و معناداری نداشت (15/0˂p). نتایج روابط غیرمستقیم نشان داد که نظم جویی شناختی- هیجانی و توانایی شناختی با متغیر واسطه ای بارشناختی بر کندگامی شناختی اثر معناداری دارد (01/0˂p). براساس نتایج نظم جویی شناختی- هیجانی و توانایی شناختی بر بار شناختی و کندگامی شناختی موثر هستند. از این رو، تدوین برنامه هایی جهت آموزش و افزایش نظم جویی شناختی- هیجانی و توانایی شناختی و کاهش بار شناختی در افراد مبتلا به کندگامی شناختی، می توان انتظار بهبود کندگامی شناختی را در آنان داشت.
مقاله پژوهشی
علی پولادی ریشهری؛ سیدموسی گلستانه
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین عاطفه ی مثبت فعال/غیر فعال و عاطفه منفی فعال/غیرفعال با اتلاف اجتماعی و تعامل گروهی مثبت میباشد. روش کار: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی است که در آن، از روش آماری الگویابی معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه ی دانش آموزان دختر پایه ی پنجم و ششم ابتدایی شهر بوشهر میباشند ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین عاطفه ی مثبت فعال/غیر فعال و عاطفه منفی فعال/غیرفعال با اتلاف اجتماعی و تعامل گروهی مثبت میباشد. روش کار: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی است که در آن، از روش آماری الگویابی معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه ی دانش آموزان دختر پایه ی پنجم و ششم ابتدایی شهر بوشهر میباشند که از طریق نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای، 450نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر، پرسشنامه لینینبرگ-گارسیا و همکاران(2011) بود. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که رابطه بین عاطفه مثبت غیرفعال با اتلاف اجتماعی و تعامل گروهی مثبت، معنی دار بود. همچنین رابطه بین عاطفه مثبت فعال با اتلاف اجتماعی معنی دار بود اما رابطه بین عاطفه مثبت فعال با تعامل گروهی مثبت معنی دار نبود. رابطه بین عاطفه منفی فعال و تعامل گروهی مثبت، معنی دار بود. افزون بر این، رابطه بین عاطفه منفی غیر فعال با اتلاف اجتماعی و تعامل گروهی مثبت معنی دار نبود. در مجموع مدل پیشنهادی تحقیق به خوبی برازنده داده ها بود. نتیجهگیری: به طور کلی و بر طبق نتایج حاصل از پژوهش حاضر، جو هیجانی حاکم بر فرد، میتواند پیش بینی کنندهُ تواناییهای شناختی و عملکرد او، صرف نظر از نوع تکلیف و بازدارنده های مرتبط با آن میباشد. به عبارتی دیگر، عاطفه فرد تعیین کننده واکنشهای عاطفی به عناصر اجتماعی آموزشی میباشد.
مقاله پژوهشی
روانشناسی بالینی
الهه صادقی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت (CFT) بر روی خودآگاهی هیجانی و مشکلات بین فردی زنان پرخاشگر انجام شده است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بوده است. با استفاده از پرسشنامههای خودآگاهی هیجانی ریفی و همکاران (2008)، مشکلات بین فردی انگلس و همکاران (2005) و پرخاشگری باس و پری (1992) 30 نفر از ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت (CFT) بر روی خودآگاهی هیجانی و مشکلات بین فردی زنان پرخاشگر انجام شده است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بوده است. با استفاده از پرسشنامههای خودآگاهی هیجانی ریفی و همکاران (2008)، مشکلات بین فردی انگلس و همکاران (2005) و پرخاشگری باس و پری (1992) 30 نفر از زنانی که دارای پرخاشگری بودند، به طور هدفمند انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه (هفته یک بار) فنون CFT را بر اساس بسته آموزشی گیلبرت آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. پس از اجرای CFT، مبدأ خودآگاهی هیجانی، مشکلات بین فردی و پرخاشگری اعضای هر دو گروه مورد اندازهگیری قرار گرفت. تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) و تک متغیری (آنکوا) برای تحلیل دادهها استفاده شد. F محاسبه شده هم در تحلیل مانکوا و هم در تحلیل آنکوا برای متغیرهای خودآگاهی هیجانی، مشکلات بین فردی و پرخاشگری در هر دو گروه تفاوت معنادار را نشان داد. یافتههای این پژوهش در همگرایی با نتایج پژوهشهای مشابه حاکی از آن است، روش CFT میتواند نقش موثری در افزایش خودآگاهی هیجانی و کاهش مشکلات بین فردی و پرخاشگری زنان پرخاشگری داشته باشد.
مقاله پژوهشی
روانشناسی شناختی
فرزانه عبداله زاده بینا؛ حسن صبوری مقدم؛ عباس بخشی پور رودسری
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمهای بر همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی باتوجه به نقش تعدیلی جنسیت انجام گرفت. روش: دو گروه( زن و مرد) که هر گروه شامل 24 نفر 30-18 ساله بودند از بین دانشجویان دانشگاه تبریز با روش نمونه گیری غیر تصادفی و در دسترس انتخاب شدند. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمهای بر همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی باتوجه به نقش تعدیلی جنسیت انجام گرفت. روش: دو گروه( زن و مرد) که هر گروه شامل 24 نفر 30-18 ساله بودند از بین دانشجویان دانشگاه تبریز با روش نمونه گیری غیر تصادفی و در دسترس انتخاب شدند. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود .در مرحله ی پیش آزمون، تکلیف کامپیوتری همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی اجرا شد. سپس 2 جلسه 20 دقیقه ای تحریک الکتریکی فراجمجمه ای اعمال شد. در مرحله پس آزمون، دوباره همان تکلیف همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی اجرا شد. در آخر یافته ها توسط تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و تحلیل کوواریانس تک متغیره در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میزان همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی بعد از اعمال تحریک الکتریکی فراجمجمهای در هر دو گروه افزایش یافت و جنسیت اثر این تحریک را تعدیل نکرد. نتیجه گیری: تحریک الکتریکی فراجمجمهای بر همنوایی در زنان و مردان اثر یکسان دارد. همچنین تحریک کاتدی کرتکس پیش پیشانی بطنی-میانی بطور قابل توجهی تمایل به همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی را در زنان و مردان زمانی که تصمیم اولیه شرکت کنندگان از نظر اکثریت متفاوت است، افزایش میدهد. از آنجایی که تحریک کاتدی شلیک عصبی، تحریک پذیری قشر مغز و پتانسیل های برانگیخته حرکتی را کاهش می دهد، استدلال می شود که کاهش تحریک قشر پیش پیشانی بطنی-میانی باعث افزایش رفتار همنوایی در افراد می شود.
مقاله پژوهشی
روانشناسی
آسیه مرادی؛ کامران یزدانبخش؛ زهرا مهدیان
چکیده
هدف: کارکردهای اجرایی نقش مهمی در توسعه نظریه ذهن دارند. نظریه ذهن نیز در توانایی کودکان برای درک و تفسیر رفتار دیگران نقش اساسی دارد. همچنین رابطه مثبتی بین کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن با قضاوت اخلاقی وجود دارد. ازین رو در پژوهش حاضر، هدف بررسی رابطه بین کارکردهای اجرایی و قضاوت اخلاقی با توجه به نقش میانجی نظریه ذهن است.روش: این مطالعه ...
بیشتر
هدف: کارکردهای اجرایی نقش مهمی در توسعه نظریه ذهن دارند. نظریه ذهن نیز در توانایی کودکان برای درک و تفسیر رفتار دیگران نقش اساسی دارد. همچنین رابطه مثبتی بین کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن با قضاوت اخلاقی وجود دارد. ازین رو در پژوهش حاضر، هدف بررسی رابطه بین کارکردهای اجرایی و قضاوت اخلاقی با توجه به نقش میانجی نظریه ذهن است.روش: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کودکان ۹ تا ۱۱ ساله شهر ایلام است که 370 نفر به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. از سه پرسشنامه قضاوت اخلاقی Sinha and Verma (1971)، نظریه ذهن Ghamrani و همکاران (2006) و کارکردهای اجرایی Barkley (2012) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. دادهها به روشهای همبستگی اسپیرمن و مدلیابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهایSPSS نسخه 24 وsmart PLS نسخه 3 تحلیل شدند. یافتهها: بین کارکردهای اجرایی و قضاوت اخلاقی (246/0=β و 05/0>P)، کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن (545/0=β و 05/0>P)، نظریه ذهن و قضاوت اخلاقی (494/0=β و 05/0>P) رابطه وجود دارد. همچنین نقش میانجی نظریه ذهن در رابطه بین کارکردهای اجرایی و قضاوت اخلاقی (269/0=β و 05/0>P) تایید شد.نتیجهگیری: کارکرد اجرایی، ظرفیت شناختی زیربنایی است که شناخت سطح بالاتر مانند استدلال و تصمیمگیری در موقعیتهای اخلاقی را ممکن میسازد و تسهیل میکند. همچنین کارکرد اجرایی بر ارتقای سطح نظریه ذهن نیز اثر دارد. بنابراین جهت بهبود قضاوت اخلاقی برنامههای مداخلهای که رشد کارکردهای اجرایی را هدف قرار دهند، باید مورد توجه بیشتری قرار گیرند؛ زیرا میتوان از طریق بهبود کارکردهای اجرایی، بستر مناسبی برای ارتقای سطح نظریه ذهن فراهم آورد و ارتقای نظریه ذهن بر پیشرفت قضاوتهای اخلاقی تأثیر خواهد گذاشت.
مقاله پژوهشی
روانشناسی شناختی
فهیمه قدریان؛ سوسن علیزاده فرد؛ خاطره برهانی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر عدم اطمینان درباره افراد بر همنوایی با رفتار جامعهپسند و نقش تعدیل کننده جنسیت و نیاز به بندش انجام گرفته است. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل زنان و مردان 20 تا 40 سال بود که از آن تعداد 120 آزمودنی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها تکلیفی مبتنی بر رایانه به شکل یک بازی سودآور ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر عدم اطمینان درباره افراد بر همنوایی با رفتار جامعهپسند و نقش تعدیل کننده جنسیت و نیاز به بندش انجام گرفته است. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل زنان و مردان 20 تا 40 سال بود که از آن تعداد 120 آزمودنی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها تکلیفی مبتنی بر رایانه به شکل یک بازی سودآور با استفاده از نرم افزار سایکوپای طراحی گردید تا میزان رفتار جامعهپسند آنها در شرایط مختلف مواجهه با محرک مبهم بررسی شود. همچنین از فرم کوتاه پرسشنامه نیاز به بندش ریس و پیلاتی (2020) نیز استفاده شد. دادهها با روش مدلهای آمیخته و در نرم-افزار R مدلسازی شد. یافتهها: در مدلیابی حاصل از نتایج پژوهش، مطلوبترین مدل نشان داد که مواجهه با محرک مبهم با ضریب 84/0 و متغیر نیاز به بندش با ضریب 54/0 موجب افزایش رفتار همنوایی در بروز رفتار جامعهپسند شدهاند و نیاز به بندش نقش تعدیلکننده دارد. همچنین جنسیت در مدل مطلوب وارد نشده و اثر آن معنادار نبود. نتیجهگیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که مواجهه با شرایط مبهم موجب افزایش همنوایی بروز رفتار جامعهپسند مینماید و نیاز به بندش این امر را افزایش میدهد اما جنسیت نقشی در این اثر ندارد.
مقاله پژوهشی
روانشناسی بالینی
فاطمه ارسطو؛ ایران داودی؛ بهرام پیمان نیا
چکیده
مقدمه: این پژوهش باهدف تدوین مدل ساختاری علائم اختلال اضطراب فراگیر بر اساس عدم تحمل بلاتکلیفی با میانجیگری جهتگیری منفی به مشکل، تفکر منفی تکرارشونده، حساسیت اضطرابی و انعطافپذیری شناختی انجام گرفت. روش: در این مطالعه از میان تمامی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز ۲۰۸ نفر بهعنوان نمونه به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش باهدف تدوین مدل ساختاری علائم اختلال اضطراب فراگیر بر اساس عدم تحمل بلاتکلیفی با میانجیگری جهتگیری منفی به مشکل، تفکر منفی تکرارشونده، حساسیت اضطرابی و انعطافپذیری شناختی انجام گرفت. روش: در این مطالعه از میان تمامی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز ۲۰۸ نفر بهعنوان نمونه به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و موردمطالعه قرار گرفتند، جهت جمعآوری دادهها از مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، پرسشنامه جهتگیری منفی نسبت به مشکل، پرسشنامه افکار تکرارشونده، پرسشنامه حساسیت اضطرابی و پرسشنامه انعطافپذیری شناختی استفاده شد. روش پژوهش همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. تجزیهوتحلیل دادهها و ارزیابی مدل توسط نرمافزارهای AMOS و SPSS صورت گرفت . یافتهها: نتایج تحلیل بیانگر تأیید مدل کلی ارتباط بین علائم اختلال اضطراب فراگیر و عدم تحمل بلاتکلیفی با میانجیگری جهتگیری منفی به مشکل، تفکر منفی تکرارشونده، حساسیت اضطرابی و انعطافپذیری شناختی بوده است. همچنین یافتههای حاصل از پژوهش ضمن تأیید اثر مستقیم عدم تحمل بلاتکلیفی بر علائم اختلال اضطراب فراگیر، جهتگیری منفی به مشکل، تفکر منفی تکرارشونده و حساسیت اضطرابی نشان داد که عدم تحمل بلاتکلیفی از طریق میانجیگری جهتگیری منفی به مشکل، تفکر منفی تکرارشونده، انعطافپذیری شناختی به طور غیرمستقیم با علائم اختلال اضطراب فراگیر مرتبط است. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش، حاکی از این بود که این روابط به صورت مدل می تواند علائم اختلال اضطراب فراگیر را پیش بینی کند. بنابراین استفاده از مداخلاتی برای بهبود این ویژگی ها میتواند در کاهش علائم اختلال اضطراب فراگیر مؤثر باشد.
مقاله پژوهشی
روانشناسی
پویان عزتی زاده؛ مهناز شاهقلیان؛ محمد حسین عبداللهی؛ علی شهباز قزوینی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط همجوشی شناختی و پردازش هیجانی با پریشانی روانشناختی در نوجوانان بود. این پژوهش از نظر ماهیت، بنیادی و از منظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی نوجوانان پسر شهر ماهدشت از توابع شهرستان کرج بود. 280 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای پریشانی روانشناختی کسلر و همکاران (2002)، ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط همجوشی شناختی و پردازش هیجانی با پریشانی روانشناختی در نوجوانان بود. این پژوهش از نظر ماهیت، بنیادی و از منظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی نوجوانان پسر شهر ماهدشت از توابع شهرستان کرج بود. 280 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای پریشانی روانشناختی کسلر و همکاران (2002)، همجوشی شناختی گیلاندرز و همکاران (CFQ، 2014) و پردازش هیجانی باکر و همکاران (2010) پاسخ دادند. نتایج نشانداد که همجوشی شناختی و پردازش هیجانی هر کدام با پریشانی روانشناختی رابطه مثبت معنادار دارند. بین خردهمقیاسهای پردازش هیجانی شامل سرکوبی، تجربه هیجانات ناخوشایند، تجربه هیجانات پردازش نشده، اجتناب و کنترل هیجان با پریشانی روانشناختی رابطه مثبت معنادار وجود داشت. نتایج نشان داد که 39 درصد از تغییرات پریشانی روانشناختی، میتواند توسط متغیرهای همجوشی شناختی و مؤلفههای پردازش هیجانی تبیین شود. از این نتایج میتوان به منظور کاهش پریشانی روانشناختی در نوجوانان استفاده کرد.
مقاله پژوهشی
روانشناسی شناختی
نادیا خوشخوی؛ مسلم کرد؛ مجید صفارینیا؛ آناهیتا ویسی؛ زهرا نیکمنش
چکیده
هدف از این پژوهش مقایسه ظرفیت حافظه کاری هیجانی در کودکان دختر 7 تا 9 سال و 11 ماه و 29 روز تکزبانه (فارسی) و دوزبانه (ارمنی- فارسی) شهر تهران بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی با دامنهی سنی 7 الی 9 سال و 11 ماه و 29 روز نیمسال دوم تحصیلی 1401-1402 مدارس منطقه 6 تهران بودند. نمونه آماری شامل 30 دانشآموز دختر یکزبانه ...
بیشتر
هدف از این پژوهش مقایسه ظرفیت حافظه کاری هیجانی در کودکان دختر 7 تا 9 سال و 11 ماه و 29 روز تکزبانه (فارسی) و دوزبانه (ارمنی- فارسی) شهر تهران بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی با دامنهی سنی 7 الی 9 سال و 11 ماه و 29 روز نیمسال دوم تحصیلی 1401-1402 مدارس منطقه 6 تهران بودند. نمونه آماری شامل 30 دانشآموز دختر یکزبانه (فارسی) و 30 دانشآموز دختر دوزبانه (ارمنی- فارسی) بود که از میان دانشآموزان پایه اول تا سوم مدارس دولتی و با روش نمونهگیری داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات، از آزمون سنجش ظرفیت حافظه کاری هیجانی کودکان و آزمون ظرفیت عدد (فراخنای ارقام رو به جلو و معکوس) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون کلمگروف اسمیرونف جهت بررسی نرمال بودن داده ها و جهت مقایسه ی دو گروه آزمون تی مستقل و رگرسیون لوجستیک، در نرمافزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین کودکان یکزبانه و دوزبانه در گروه های سنی بین 7 سال و 6 ماه تا 8 سال و 11 ماه و 29 روز تفاوت معنیداری وجود دارد (p<0.05)، اما در سایر گروههای سنی تفاوت معناداری مشاهده نشد (p>0.05). همچنین، افزایش سن (به میزان یک واحد) موجب کاهش 5/80 درصدی تفاوت نمرات افراد یکزبانه و دوزبانه شد (p>0.01). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده میتوان نتیجه گرفت دوزبانگی نسبت به تکزبانگی بر ظرفیت حافظه کاری هیجانی و کارکردهای شناختی- هیجانی کودکان اثرگذار است و میبایست در برنامهریزی آموزشی و شغلی بدان توجه شود.
مقاله پژوهشی
روانشناسی اجتماعی
اسماعیل صدری؛ بهمن زردی؛ سعید خاکدال
چکیده
چکیده:هدف پژوهش حاضر، بررسی خصوصیات روان سنجی مقیاس صمیمیت و فریبکاری آنلاین در دانشجویان بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل میداد. نمونه پژوهش متشکل از 331 نفر (41 پسر و 290 نفر دختر) بود که به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس صمیمیت ...
بیشتر
چکیده:هدف پژوهش حاضر، بررسی خصوصیات روان سنجی مقیاس صمیمیت و فریبکاری آنلاین در دانشجویان بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل میداد. نمونه پژوهش متشکل از 331 نفر (41 پسر و 290 نفر دختر) بود که به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس صمیمیت و فریبکاری آنلاین استانتون و همکاران (2016)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت فرم کوتاه (کاستا و مک کری، 1999) و مقیاس خودافشایی مجازی استفاده شد. جهت بررسی اعتبار مقیاس از روش همسانی درونی و برای بررسی روایی مقیاس از همبستگی خرده مقیاسهای پرسشنامه، و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج نشان داد که ضریب آلفا برای عامل صمیمیت آنلاین 71/0 و برای فریبکاری آنلاین 75/0 به دست آمد. نتایج حاصل از شاخصهای برازش تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که این مقیاس از برازش مناسبی برخوردار است (93/0=CFI، 90/0=NFI و 073/0=RMSEA). در نتیجه میتوان گفت که این مقیاس ابزار مناسبی جهت سنجش رفتار صمیمانه و فریبکارانه در فضای مجازی است
مقاله پژوهشی
روانشناسی اجتماعی
عاطفه حیرت؛ کامران شیوندی؛ نازنین محمدی
چکیده
پژوهش پیش رو با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه حضور اجتماعی دانشجویان به شیوه مجازی انجامشده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ بوده است (16500). بر اساس فرمول کوکران نمونه برابر با ۳۶۷ نفر براساس روش تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه حضور اجتماعی ...
بیشتر
پژوهش پیش رو با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه حضور اجتماعی دانشجویان به شیوه مجازی انجامشده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ بوده است (16500). بر اساس فرمول کوکران نمونه برابر با ۳۶۷ نفر براساس روش تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه حضور اجتماعی ین و تو (2008) بود. برای تحلیل دادهها از همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. در بخش یافتهها پایایی پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ برای مقیاس کلی و ابعاد آن تائید گردید. روایی تأییدی پرسشنامه بر اساس دیدگاه متخصصان روانشناسی مورد تائید قرار گرفت. بر اساس تحلیل عاملی تأییدی گوتههای پرسشنامه حضور اجتماعی بار عاملی مناسب و معنادار داشت و حضور اجتماعی از چهار عامل بافت اجتماعی، حریم خصوصی، تعامل و ارتباط آنلاین تشکیلشده است. شاخصهای برازش نشان داد که مدل اندازهگیری پرسشنامه حضور اجتماعی از برازش مناسب برخوردار است. رویهمرفته نتایج گویای این بود که پرسشنامه حضور اجتماعی با اندازهگیری چهار بعد بافت اجتماعی، حریم خصوصی، تعامل و ارتباط آنلاین ابزاری معتبر برای تعیین میزان برخورداری افراد از این ویژگی توانمندساز است و به همین سبب بهراحتی مورداستفاده پژوهشگران و متخصصان در عرصه روانشناسی و علوم اجتماعی قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
روانشناسی
ریحانه شیخان؛ محدثه نوری
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اهمالکاری تحصیلی، خودناتوان سازی و انعطافپذیری شناختی در دانش آموزان معتاد به شبکههای اجتماعی بود. پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه شهر اراک در سال تحصیلی 1401-1402 ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اهمالکاری تحصیلی، خودناتوان سازی و انعطافپذیری شناختی در دانش آموزان معتاد به شبکههای اجتماعی بود. پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه شهر اراک در سال تحصیلی 1401-1402 بود که تعداد 30 نفر از آنها به روش نمونه گیری دردسترس (دانش آموزان با نمرهی بالاتر از سطح برش-50- در پرسشنامه اعتیاد به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل) به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکتکنندگان با گمارش تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شده و گروه آزمایش 8 جلسه درمان دریافت کرد. شرکتکنندگان به عنوان پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه اهمالکاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984)، پرسشنامه خودناتوان سازی جونز و رودولت (1982) و پرسشنامه انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) پاسخ دادند. نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب کاهش اهمالکاری تحصیلی، خودناتوان سازی و بهبود انعطاف-پذیری شناختی در دانش آموزان معتاد به شبکههای اجتماعی تأثیر دارد (p<0/01). درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد میتواند جز برنامههای مداخلاتی مراکز مشاوره مدارس به منظور کاهش اهمالکاری و سایر متغیرهای دخیل در گروههای هدف باشد.