مقاله پژوهشی
روانشناسی تربیتی
آرش آخش؛ منیجه شهنی ییلاق؛ عسکر آتش افروز؛ مرتضی امیدیان
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تحلیل چندسطحی رابطه هیجانات پیشرفت منفی، ادراک مهارتهای تشخیصی معلم، سطح چالشانگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم با عملکرد ریاضی در دانشآموزان پایه نهم بود. روش: پژوهش از نوع همبستگی و به صورت تحلیل چندسطحی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشآموزان پایه نهم پسر و دختر دوره متوسطه اول شهرستان کهگیلویه در سال ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تحلیل چندسطحی رابطه هیجانات پیشرفت منفی، ادراک مهارتهای تشخیصی معلم، سطح چالشانگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم با عملکرد ریاضی در دانشآموزان پایه نهم بود. روش: پژوهش از نوع همبستگی و به صورت تحلیل چندسطحی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشآموزان پایه نهم پسر و دختر دوره متوسطه اول شهرستان کهگیلویه در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آنها، نمونه ای 1000 نفری (500 پسر و 500 دختر) به روش تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه ارزیابی کلاس گارتنر (2010)، مقیاس ادراک دانشآموزان از فعالیتهای کلاسی جنتری و اسپرینگر (2002)، مقیاس کیفیت تدریس کریاکیدز و همکاران (2000)، پرسشنامه هیجانات پیشرفت پکران و همکاران (2005) و نمرات نوبت اول درس ریاضی دانش آموزان استفاده شد. دادهها به کمک مدلسازی خطی سلسلهمراتبی (HLM) تحلیل شد. یافتهها: تحلیل چندسطحی نشان داد متغیرهای هیجانات پیشرفت منفی و میانگین هیجانات پیشرفت منفی کلاس، به طور منفی و متغیرهای ادراک مهارتهای تشخیصی معلم، سطح چالشانگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم به طور مثبت، پیشبین عملکرد ریاضی بودند. تعامل متغیرهای سطح 2 با شیب رابطه هیجانات پیشرفت منفی و عملکرد ریاضی معنیدار بود. نتیجهگیری: در مجموع نتایج تحلیل چندسطحی در این پژوهش نشان داد عملکرد ریاضی دانشآموزان وابسته به کاهش هیجانات پیشرفت منفی آنها و میانگین هیجانات پیشرفت منفی کلاس و افزایش مهارتهای تشخیصی معلم، سطح چالشانگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم میباشد.
مقاله پژوهشی
روانشناسی تربیتی
فرهاد خرمائی؛ آرزو فرخ تقی آبادی؛ سید مهدی پورسید
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش حلمسئله و آموزش صبر بر خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان بود. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پس آزمون با گروه کنترل بود. برای انتخاب شرکتکنندگان از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد، به این صورت که ابتدا از بین مدارس شهرستان ابرکوه به روش در دسترس سه مدرسه انتخاب شد و دانشآموزان کلاس ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش حلمسئله و آموزش صبر بر خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان بود. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پس آزمون با گروه کنترل بود. برای انتخاب شرکتکنندگان از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد، به این صورت که ابتدا از بین مدارس شهرستان ابرکوه به روش در دسترس سه مدرسه انتخاب شد و دانشآموزان کلاس ششم این مدارس با انتصاب تصادفی در سه گروه آموزش حلمسئله، آموزش صبر و گروه کنترل قرار گرفتند (هر گروه 30 نفر). برای گردآوری دادهها از پرسشنامهی خودکارآمدی تحصیلی استفاده شد. در این پژوهش آموزش صبر و آموزش حلمسئله در گروههای آزمایش اجرا گردید. دادههای حاصله به روش تحلیل واریانس یک متغیره (ANOVA) مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش حل مسئله و آموزش صبر بر خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان تأثیر دارد. به علاوه آموزش صبر در مقایسه با آموزش حلمسئله بر مؤلفهی بافت خودکارآمدی تحصیلی تأثیر بیشتری داشته است. نتیجهگیری: براساس این یافته میتوان بیان کرد که آموزش حلمسئله و آموزش صبر به دانشآموزان کمک میکند به مسائل خود بیندیشند؛ راهحلهای مختلفی برای آنها بیابند و با انتخاب بهترین راه حل، به حل مسائل خود مبادرت ورزند. علاوه بر این، دانشآموزان یاد میگیرند که با مسائل و مشکلات خود بهگونهای برخورد کنند که دچار اضطراب نشوند و با شکستهای احتمالی و استرسها و بحرانها بتوانند سلامت روان خود را حفظ کنند و با خودکارآمدی، عملکرد تحصیلی خویش را ارتقا بخشند.
مقاله پژوهشی
روانشناسی شناختی
حسین زارع؛ شبنم بیگلری؛ سوسن علیزاده فرد؛ کریم سواری
چکیده
پژوهش حاضر، یک مطالعه به روش مدل یابی معادلات ساختاری است که با هدف تعیین میزان برازش مدل ساختاری باورهای وسواسی براساس کارکردهای اجرایی با میانجیگری تنظیم هیجان در یک جمعیت غیربالینی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل 400 نفر از بزرگسالان 20 تا 50 ساله شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از جمعیت عمومی انتخاب شدند. ابزار ...
بیشتر
پژوهش حاضر، یک مطالعه به روش مدل یابی معادلات ساختاری است که با هدف تعیین میزان برازش مدل ساختاری باورهای وسواسی براساس کارکردهای اجرایی با میانجیگری تنظیم هیجان در یک جمعیت غیربالینی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل 400 نفر از بزرگسالان 20 تا 50 ساله شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از جمعیت عمومی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه باورهای وسواسی OBQ، پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف نسخه بزرگسال (BRIEF-A)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان فرم کوتاه (CERQ)، و پرسشنامه نظم جویی رفتاری هیجان (BERQ)، بود. طبق نتایج، همه شاخص های برازش مدل ساختاری در دامنه قابل پذیرش مدل قرار داشتند. بنابراین برازندگی مدل ساختاری پژوهش تایید شد. طبق این مدل، کارکردهای اجرایی به ترتیب با ضرایب استاندارد 45/0- و 76/0 بر تنظیم هیجان سازگارانه و تنظیم هیجان ناسازگارانه اثر گذاشت. تنظیم هیجان سازگارانه با ضریب استاندارد 10/0- و تنظیم هیجان ناسازگارانه نیز با ضریب استاندارد 63/0 بر باورهای وسواسی اثرگذار بودند. براساس نتایج آزمون بوت استرپ، اثر کارکردهای اجرایی بر باورهای وسواسی با واسطه گری تنظیم هیجان ناسازگارانه با ضریب استاندارد 478/0 در سطح 01/0 > p معنی دار بود. اما اثر کارکردهای اجرایی بر باورهای وسواسی با واسطه گری تنظیم هیجان سازگارانه با ضریب استاندارد 045/0 در سطح 05/0>p معنی دار نبود. یافتههای این پژوهش، تلویحات کاربردی بسیاری برای پیشگیری از پیشرفت باورهای وسواسی و ابتلا به وسواس دارد
مقاله پژوهشی
زبانشناسی شناختی
مهدیه رحمانیان؛ مریم زمانی؛ شهرزاد پاکدلان
چکیده
مقدمه: حافظه و تمرکز دو مولفه اصلی از کارکردهای شناختی هستند که در روند یادگیری انسان نقش به سزایی دارند. هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثربخشی دو روش درمانی آموزش ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای همراه با تمرین تقویت حافظه N-Back در بهبود کارکرد حافظه و تمرکز دانشجویان است. روش:روش تحقیق حاضر از نوع کاربردی و شیوه گردآوری داده ها از ...
بیشتر
مقدمه: حافظه و تمرکز دو مولفه اصلی از کارکردهای شناختی هستند که در روند یادگیری انسان نقش به سزایی دارند. هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثربخشی دو روش درمانی آموزش ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای همراه با تمرین تقویت حافظه N-Back در بهبود کارکرد حافظه و تمرکز دانشجویان است. روش:روش تحقیق حاضر از نوع کاربردی و شیوه گردآوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی با طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون است. به منظور بررسی اهداف تحقیق 30 نفر آزمودنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند. تمام شرکت کنندگان آزمون حافظه بالینی وکسلر و تست TOVA انجام دادند. سپس یک گروه تحت آزمون ذهن آگاهی قرار گرفته و گروه دیگر در جلسات تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای همراه با تمرین تقویت حافظه N-Back شرکت کردند. در پایان هر دو گروه مجدد مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که هر دو روش مداخله، یعنی آموزش ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای همراه با تمرین تقویت حافظه N-Back موجب بهبود حافظه و تمرکز می گردند. هر دو شیوه بر بهبود عملکرد توجه تاثیر داشتند. در مولفه های حافظه تنها در مولفه حافظه بینایی دو گروه متفاوت بودند. بر اساس نتایج اثر بخشی تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای همراه با تمرین تقویت حافظه N-Back بیشتر از آموزش ذهن آگاهی بود .نتیجه گیری: با توجه به نتایج به نظر می رسد هر دو شیوه بر بهبود توجه موثر هستند اما درمان های زیستی عملکرد بهتری خواهتد داشت هنگامی که پایه های زیستی و فرایندهای خاص شناختی را مد نظر قرار می دهند.
مقاله پژوهشی
روانشناسی تربیتی
علی مصطفائی؛ ژیلا احمدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی تحصیلی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مهاباد با نقش واسطهای شفقت به خود و لذتجویی انجام گرفت؛ روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیة دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مهاباد بود که تعداد آنها 3621 دانشآموز بود. 348 دانشآموز (بعد از حذف 35 پرسشنامه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی تحصیلی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مهاباد با نقش واسطهای شفقت به خود و لذتجویی انجام گرفت؛ روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیة دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مهاباد بود که تعداد آنها 3621 دانشآموز بود. 348 دانشآموز (بعد از حذف 35 پرسشنامه ناقص) با روش نمونهبرداری خوشهای چندمرحلهای بهعنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، بهزیستی تحصیلی تومینین _ سوینی و همکاران (2012)، شفقت به خود نف (2003) و مقیاس فقدان لذت اسنیت _همیلتون (1995) بود. دادهها با نرمافزار spss 26 و pls 3 تجزیهوتحلیل شد. نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی تحصیلی؛ حمایت اجتماعی ادراک شده و لذتجویی؛ شفقت به خود و بهزیستی تحصیلی؛ لذتجویی و بهزیستی تحصیلی رابطه مثبت (01/0) و بین حمایت اجتماعی ادراک شده و شفقت به خود رابطه مثبت (05/0) وجود دارد. شفقت به خود، بین حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی تحصیلی نقش میانجی ایفا میکند؛ لذتجویی نیز در رابطه بین حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی تحصیلی نقش میانجی ایفا میکند.
مقاله پژوهشی
روانشناسی اجتماعی
نیکو نوروزی؛ انسیه بابایی
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تعیین نقش عملکرد خانواده و احساس تنهایی در پیشبینی گرایش به اعتیاد به اینترنت در بین دختران مقطع متوسطه با والدین شاغل بود. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 شهرستان هرسین با والدین شاغل بود که از این جامعه 162 نفر بر اساس جدول کرجسی– مورگان به شیوه نمونهگیری ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تعیین نقش عملکرد خانواده و احساس تنهایی در پیشبینی گرایش به اعتیاد به اینترنت در بین دختران مقطع متوسطه با والدین شاغل بود. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 شهرستان هرسین با والدین شاغل بود که از این جامعه 162 نفر بر اساس جدول کرجسی– مورگان به شیوه نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1996)، احساس تنهایی نوجوانان راسل، پیلوا و فرگوسن (۱۹۷۸) و عملکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاب (1950) استفاده شد. یافته ها: جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و آمار همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که بین عملکرد خانواده با گرایش به اعتیاد به اینترنت رابطه منفی معنادار وجود دارد. همچنین بین احساس تنهایی با گرایش به اعتیاد به اینترنت رابطه مثبت معنادار وجود دارد) 01/0(p< . تحلیل رگرسیون نشان داد که عملکرد خانواده 314/0و احساس تنهایی 348/0 واریانس گرایش به اعتیاد به اینترنت را به طور معناداری پیش بینی نمودند() 01/0(p<. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که متغیرهای عملکرد خانواده و احساس تنهایی در گرایش به اعتیاد به اینترنت نقش تعیین کننده ای دارند.
مقاله پژوهشی
روانشناسی تربیتی
قمر خطیبی؛ منصوره کریم زاده؛ رضا قربان جهرمی؛ اسماعیل سعدی پور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی شایستگی اجتماعی در رابطه بین الگوهای فرزندپروری و رفتارهای بازدارنده تحصیلی (فریبکاری تحصیلی، اهمالکاری تحصیلی، رفتار پرخاشگرانه) دانشآموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. این مطالعه توصیفی-همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دوره متوسطه دوم مدارس دولتی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی شایستگی اجتماعی در رابطه بین الگوهای فرزندپروری و رفتارهای بازدارنده تحصیلی (فریبکاری تحصیلی، اهمالکاری تحصیلی، رفتار پرخاشگرانه) دانشآموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. این مطالعه توصیفی-همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دوره متوسطه دوم مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401- 1402 بود؛ که 407 نفر با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای وارد مطالعه شدند و بوسیله پرسشنامههای شیوههای فرزندپروری (بامریند، 1973)، شایستگی اجتماعی (فلنر و همکاران، 1990)، مقیاسهای فریبکاری تحصیلی (فارنسه و همکاران، 2011)، اهمالکاری تحصیلی (سواری، 1391) و پرسشنامه پرخاشگری (ویلیامز و همکاران، 1996) مورد سنجش قرار گرفتند. تحلیل دادهها با روش معادلات ساختاری بوسیله نرمافزارهای SPSS نسخه 23 و AMOS نسخه 24 انجام شد. یافتهها نشان داد مسیر مستقیم و منفی الگوی فرزندپروری مستبدانه (05/0>P) و مسیر مستقیم و مثبت فرزندپروری مقتدرانه (01/0>P) به شایستگی اجتماعی معنادار بود. مسیر مستقیم و مثبت فرزندپروری سهلگیرانه (05/0>P) و مسیر مستقیم و منفی فرزندپروری مقتدرانه (05/0>P) و شایستگی اجتماعی (01/0>P) بر رفتارهای بازدارنده تحصیلی معنادار بودند. مسیر غیرمستقیم الگوی فرزندپروری سهلگیرانه، مستبدانه و مقتدرانه بر رفتارهای بازدارنده تحصیلی با میانجیگری شایستگی اجتماعی معنادار بودند (01/0>P). شاخصهای برازش نشان داد مدل پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت شایستگی اجتماعی نقش میانجی در ارتباط بین الگوهای فرزندپروری و رفتارهای بازدارنده تحصیلی دارد.
مقاله پژوهشی
روانشناسی اجتماعی
سید مجتبی عقیلی؛ عاصمه مهینی؛ انسیه بابایی؛ میترا نمازی
چکیده
مقدمه: خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است ثبات یا ناپایداری آن بر اعضای خانواده و جامعه اثر میگذارد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ادراک از نحوه فرزندپروری، طرحوارههای ناسازگار اولیه و هوش معنوی در دختران با و بدون والدین مطلقه شهر گرگان بود. روش: این مطالعه، یک پژوهش توصیفی از نوع علّی_مقایسهای بود. جامعهآماری کلیه دانشآموزان دختر ...
بیشتر
مقدمه: خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است ثبات یا ناپایداری آن بر اعضای خانواده و جامعه اثر میگذارد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ادراک از نحوه فرزندپروری، طرحوارههای ناسازگار اولیه و هوش معنوی در دختران با و بدون والدین مطلقه شهر گرگان بود. روش: این مطالعه، یک پژوهش توصیفی از نوع علّی_مقایسهای بود. جامعهآماری کلیه دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر گرگان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. تعداد 150 دانشآموز (75 دانشآموز با والدین مطلقه و 75 دانشآموز دیگر) با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای ادراک از نحوه فرزندپروری بامریند (1972)، طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ (1998) و هوش معنوی کینگ (2008) بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری و نرمافزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که بین دختران با و بدون والدین مطلقه از لحاظ ادراک از نحوه فرزندپروری، طرحوارههای ناسازگار اولیه و هوش معنوی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که دانشآموزان با والدین مطلقه در طرحوارههای حوزه بریدگی و طرد، محدودیتهای مختل و گوش به زنگی مفرط؛ سبک فرزندپروری سهلگیرانه و مستبدانه و هوش معنوی کمتری نسبت به سایر دانش آموزان داشتند و توجه به اصلاح آنها بایستی مدنظر متخصصین رواندرمانی قرارگیرد.
مقاله پژوهشی
روانشناسی اجتماعی
زاهد مهدوی؛ هاله شاعری؛ عابد مهدوی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف پیشبینی رفتار مجرمانه براساس سوگیریهای شناختی، بدتنظیمی هیجان و حمایت اجتماعی انجام شده است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را افرادی که به عنوان بزهکار در کانون اصلاح و تربیت تهران در سال 1402 تحت مراقبت و حمایت بودند تشکیل داد. تعداد120 نفر به عنوان نمونة پژوهش به روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف پیشبینی رفتار مجرمانه براساس سوگیریهای شناختی، بدتنظیمی هیجان و حمایت اجتماعی انجام شده است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را افرادی که به عنوان بزهکار در کانون اصلاح و تربیت تهران در سال 1402 تحت مراقبت و حمایت بودند تشکیل داد. تعداد120 نفر به عنوان نمونة پژوهش به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل چکلیست رفتار مجرمانه شریفینیا(1389)، پرسشنامه حمایت اجتماعی واکس و همکاران(1986)، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر(2004)، مقیاس ارزیابی سوگیریهای شناختی داووس(۲۰۱۳) بودند که افراد نمونه آنها را تکمیل نمودند. برای تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه در نرمافزار SPSS-24 استفاده شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که سوگیریهای شناختی و بدتنظیمی هیجان با رفتار مجرمانه رابطة مثبت و حمایت اجتماعی با رفتار مجرمانه رابطة منفی معناداری دارند. در مدل رگرسیون خطی، یافتهها نشان داد مولفههای سوگیریهای شناختی، بدتنظیمی هیجان و حمایت اجتماعی به ترتیب میتوانند 78.9، 12.8، 12.6 درصد از واریانس رفتار مجرمانه را به صورت معنادار پیشبینی کنند. علاوه بر این، یافتههای پژوهش نشان داد که ترکیب متغیرهای پژوهش 71.9 درصد واریانس رفتار مجرمانه را تبیین مینمایند(0.05>P). نتیجهگیری: با توجه به اینکه افکار غیرمنطقی، بدتنظیمی هیجانات و کمبود حمایت اجتماعی در شکلگیری و بروز رفتار مجرمانه نقش قابلتوجهی دارند کاربست مداخلات روانشناختی و اجرای قوانین بازدارنده در سطح جامعه میتوانند از بروز رفتار مجرمانه جلوگیری نموده و سلامت روانشناختی نوجوانان را بهبود بخشند.
مقاله پژوهشی
روانشناسی
زینب طالب لو؛ سمیه کشاورز؛ اسماعیل شیری
چکیده
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی آسیبهای دوران کودکی و شناخت اجتماعی با اعتیاد به گوشی هوشمند با نقش واسطهای طرحوارههای ناسازگار اولیه در دانشجویان انجام شد. روش: این پژوهش به شیوه همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود و جامعة آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) در سال تحصیلی 1402-1401 بودند ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی آسیبهای دوران کودکی و شناخت اجتماعی با اعتیاد به گوشی هوشمند با نقش واسطهای طرحوارههای ناسازگار اولیه در دانشجویان انجام شد. روش: این پژوهش به شیوه همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود و جامعة آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که 240 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بهعنوان نمونه درنظر گرفته شد و در نهایت 221 نفر وارد مطالعه شدند. به منظور سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه آسیبهای دوران کودکی (2003)، پرسشنامه ذهنخوانی از طریق چشم بارون-کوهن (1997)، پرسشنامه اعتیاد به گوشی هوشمند (2013) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ (1998) استفاده شد. یافته ها: بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. براساس نتایج آماره سوبل، اثر آسیبهای دوران کودکی و شناخت اجتماعی بهواسطة طرحوارههای ناسازگار اولیه بر اعتیاد به گوشیهای هوشمند در سطح (05/ 0p<) معنادار بود و ضریب تعیین متغیر اعتیاد به گوشیهای هوشمند در الگوی اصلاح شده 46/0 است که نشان میدهد متغیرهای برونزا و واسطه ای میتوانند 46 درصد از تغییرات اعتیاد به گوشیهای هوشمند را پیشبینی کنند. نتیجه گیری: براساس این یافته می توان بیان کرد، آسیبهای دوران کودکی و شناخت اجتماعی می تواند نقش اثرگذاری در بروز اعتیاد به گوشی های هوشمند داشته باشد بنابراین با استفاده از راهبردهای پیشگیرانه می توان از بروز این نوع از اعتیاد جلوگیری کرد.
مقاله پژوهشی
روانشناسی اجتماعی
پرنیا ابراهیمی لویه؛ عبدالزهرا نعامی؛ سید اسماعیل هاشمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه فراشایستگی ادراکشده با خشنودی شغلی و خستگی شغلی و همچنین تعیین نقش تعدیلگری معنادار بودن کار، تبادل رهبر عضو و انسجام تیمی در رابطه بین فراشایستگی ادراکشده با خشنودی شغلی و خستگی شغلی میباشد. این پژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی میباشد و از جنبه شیوه گردآوری دادهها از توصیفی (پیمایشی) است. جامعه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه فراشایستگی ادراکشده با خشنودی شغلی و خستگی شغلی و همچنین تعیین نقش تعدیلگری معنادار بودن کار، تبادل رهبر عضو و انسجام تیمی در رابطه بین فراشایستگی ادراکشده با خشنودی شغلی و خستگی شغلی میباشد. این پژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی میباشد و از جنبه شیوه گردآوری دادهها از توصیفی (پیمایشی) است. جامعه آماری 180 نفر از کارکنان یک شرکت بودند که بهصورت نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از پرسشنامههای سنجش فراشایستگی ادراکشده توس مینارد و همکاران (2006)، خشنودی شغلی کلی (آقو و همکاران ،1993)، پرسشنامه خستگی شغلی (وادانویچ و کاس (1990)، پرسشنامه انسجام تیمی (کارلس و دی پاولا،2000)، پرسشنامه معناداری کار (استگر و همکاران ،۲۰۱۲) و پرسشنامه تبادل رهبر-عضو (گرائن و یوهل-بین، 1995) استفاده شد. در این پژوهش برای تحلیل دادهها از روشهای همبستگی و رگرسیون با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد. یافتهها نشان داد که بین فراشایستگی با خشنودی شغلی همبستگی مثبت و با خستگی شغلی همبستگی منفی وجود داشت. همچنین معنادار بودن کار، انسجام تیمی و تبادل رهبر-عضو رابطه بین فراشایستگی ادراکشده با خشنودی شغلی و خستگی شغلی را تعدیل نمودهاند.