علی رضا پیرخائفی؛ داود معنوی پور
دوره 1، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 1-6
چکیده
هدف: این پژوهش به منظور مقایسه هوش هیجانی دانشجویان دارا و فاقد توانایی حل مسأله / انعطاف پذیری انجام گردید. روش: روش پژوهش علی مقایسهای بود. نمونه پژوهش شامل 78 دانشجوی دختر و پسر بود که به صورت تصادفی در موقعیت آزمایشی پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل آزمون وضعیت مکان شناختی کتل و آزمون هوش هیجانی بار آن بود. برای تحلیل داده ها ...
بیشتر
هدف: این پژوهش به منظور مقایسه هوش هیجانی دانشجویان دارا و فاقد توانایی حل مسأله / انعطاف پذیری انجام گردید. روش: روش پژوهش علی مقایسهای بود. نمونه پژوهش شامل 78 دانشجوی دختر و پسر بود که به صورت تصادفی در موقعیت آزمایشی پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل آزمون وضعیت مکان شناختی کتل و آزمون هوش هیجانی بار آن بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه انعطاف ناپذیر و فاقد توانایی حل مسأله در هوش هیجانی و مقیاسهای آن به صورت معنیداری نمرههای پائینتری نسبت به گروه انعطاف پذیر و دارای توانایی حل مسأله داشتند. نتیجه گیری: پژوهش نشان داد که افراد دارای انعطاف پذیری و توانایی حل مسأله نسبت به گروه دیگر از هوش هیجانی بالاتری برخوردار بودند. بنابراین توانایی انعطاف پذیری، حل مسأله و هوش هیجانی باهم دارای ارتباط بوده و فرد را برای رویاروی با چالشها یاری می کنند.
امین رفیعی پور
چکیده
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید درمانی بر افسردگی مادران کودکان دارای معلولیت جسمی حرکتی صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون، با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران کودکان دارای معلولیت جسمی حرکتی بود. با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از بین این افراد ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید درمانی بر افسردگی مادران کودکان دارای معلولیت جسمی حرکتی صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون، با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران کودکان دارای معلولیت جسمی حرکتی بود. با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از بین این افراد انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارش شدند و گروه آزمایش امید درمانی قرار گرفت. مقیاس افسردگی بک به صورت پیشآزمون و پسآزمون در هر دو گروه اجرا شد. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که نمرات شرکتکنندگان گروه آزمایش، در نمره افسردگی به طور معناداری کمتر از گروه گواه بود. نتیجه گیری: بر این اساس، امید درمانی میتواند باعث کاهش علائم افسردگی مادران کودکان معلول شود و گام مؤثری در بهبود وضعیت روانی آنها و روابط والد فرزندی باشد.
زهرا فخری؛ حسین زارع؛ احمد علی پور؛ مهدی شریف الحسینی
چکیده
هدف: هدف این پژوهش تهیه نسخه ایرانی با زبان فارسی و تعیین پایایی آزمون مختصر وضعیت روانی کودکان بود. روش: آزمون موردنظر به همراه شیوهنامه اجرای آن به زبان فارسی ترجمه و در برخی از سوالات برای هماهنگسازی با ویژگیهای زبانی و دستیابی به روایی صوری، تغییراتی در آن داده شد. نمونه پژوهش شامل 40 کودک دارای مشکلات رفتاری درونیسازی و برونیسازی ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش تهیه نسخه ایرانی با زبان فارسی و تعیین پایایی آزمون مختصر وضعیت روانی کودکان بود. روش: آزمون موردنظر به همراه شیوهنامه اجرای آن به زبان فارسی ترجمه و در برخی از سوالات برای هماهنگسازی با ویژگیهای زبانی و دستیابی به روایی صوری، تغییراتی در آن داده شد. نمونه پژوهش شامل 40 کودک دارای مشکلات رفتاری درونیسازی و برونیسازی و 100 کودک فاقد این مشکلات با دامنه سنی 7 تا 12 سال بود که با توجه به معیارهای ورود به پژوهش با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه رفتار کودک و فرم گزارش معلم آخنباخ و رسکورلا (2001) و آزمون مختصر وضعیت روانی کودکان اسکارپا، تورالدو، پویانی و بوتینی (2017) بود. یافتهها: نتایج آزمون مختصر وضعیت روانی کودکان در جمعیت سالم از 38 نمره کل آزمون، بین 24 تا 38 و با میانگین 16/34 و انحراف استاندارد 79/2 و در جمعیت دارای مشکل، بین 8 تا 27 و با میانگین 4/18 و انحراف استاندارد 97/4 بهدست آمد. روایی تمایز آزمون بر اساس آزمون تی مستقل انجام شد و با 95 درصد اطمینان بین عملکردهای شناختی دو گروه تفاوت معناداری مشاهده شد. در تعیین پایایی درونی آزمون، ضریب آلفای کرونباخ برای کل آزمون 92/0 به دست آمد. نتیجه-گیری: بر اساس پژوهش حاضر به نظر میرسد که نسخه ایرانی آزمون مختصر وضعیت روانی کودکان از قابلیت و پایایی مناسبی برخوردار است و به منظور غربالگری شناختی و پیشآگهی مشکلات مختلف روانشناختی و عصب روانشناختی کودکان کارایی مطلوبی دارد.
روانشناسی
حسین زارع؛ علی مصطفائی؛ مهدیه رحمانیان؛ پریناز سلمانی سابق امیرخیزی
چکیده
مقدمه: کندگامی شناختی، از اختلالهای جدیدی که به طور جدی در روان شناسی شناختی مورد توجه قرار گرفته است و می-تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی باشد. از این رو، هدف این پژوهش تدوین مدل ساختاری تبیین کندگامی شناختی بر اساس نظم جویی شناختی- هیجانی و توانایی شناختی با متغیر واسطهای بار شناختی در کودکان بود. روش پژوهش همبستگی و از نوع مدل یابی ...
بیشتر
مقدمه: کندگامی شناختی، از اختلالهای جدیدی که به طور جدی در روان شناسی شناختی مورد توجه قرار گرفته است و می-تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی باشد. از این رو، هدف این پژوهش تدوین مدل ساختاری تبیین کندگامی شناختی بر اساس نظم جویی شناختی- هیجانی و توانایی شناختی با متغیر واسطهای بار شناختی در کودکان بود. روش پژوهش همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. بدین منظور از بین جامعه آماری دانش آموزان ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 401-1400 تعداد 200 دانش آموز به شیوه غربالگری و با استفاده از مقیاس کندگامی شناختی پنی و همکاران(2009) به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. سپس آزمون نظم جویی شناختی هیجانی گارنفسکی وهمکاران (2001)، توانایی های شناختی نجاتی (1392) و مقیاس بار شناختی کلپش و همکاران (2017) روی افراد نمونه اجرا شد. در نهایت دادهها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS 22 و SMART PLS و آزمون سوبل تحلیل شدند. نتایج نشان داد مدل مفهومی تدوین شده با دادهها برازش مناسبی داشت. نتایج روابط ساختاری مدل نشان داد که نظم جویی شناختی- هیجانی و توانایی شناختی بر کندگامی شناختی اثر مستقیم و معناداری دارند(01/0˂p). همچنین، توانایی شناختی بر بارشناختی اثر مستقیم و معناداری داشت(01/0˂p) ولی نظم جویی شناختی- هیجانی بر بارشناختی اثر مستقیم و معناداری نداشت (15/0˂p). نتایج روابط غیرمستقیم نشان داد که نظم جویی شناختی- هیجانی و توانایی شناختی با متغیر واسطه ای بارشناختی بر کندگامی شناختی اثر معناداری دارد (01/0˂p). براساس نتایج نظم جویی شناختی- هیجانی و توانایی شناختی بر بار شناختی و کندگامی شناختی موثر هستند. از این رو، تدوین برنامه هایی جهت آموزش و افزایش نظم جویی شناختی- هیجانی و توانایی شناختی و کاهش بار شناختی در افراد مبتلا به کندگامی شناختی، می توان انتظار بهبود کندگامی شناختی را در آنان داشت.
تورج هاشمی؛ سعیده خلیل زاد بهروزیان؛ نعیمه ماشینچی عباسی
دوره 1، شماره 2 ، دی 1391، ، صفحه 6-13
چکیده
مقدمه و هدف: پژوهشهای مختلف، نتایج متفاوتی را در خصوص ناگویی هیجانی و نظریه ذهن در زنان و مردان ارائه کردهاند. در این راستا، هدف این پژوهش، تعیین تفاوت ناگویی هیجانی و نظریه ذهن در بین دانشجویان کارشناسی بود. روش: به این منظور، 284 دانشجوی مقطع کارشناسی (123 پسر و 161 دختر) در رشته های علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه ...
بیشتر
مقدمه و هدف: پژوهشهای مختلف، نتایج متفاوتی را در خصوص ناگویی هیجانی و نظریه ذهن در زنان و مردان ارائه کردهاند. در این راستا، هدف این پژوهش، تعیین تفاوت ناگویی هیجانی و نظریه ذهن در بین دانشجویان کارشناسی بود. روش: به این منظور، 284 دانشجوی مقطع کارشناسی (123 پسر و 161 دختر) در رشته های علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس دانشجویان، پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) و ذهن خوانی از طریق چشمها را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) استفاده شد. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که میزان نظریه ذهن و مؤلفه جهت گیری بیرونی در تفکر در دو جنس متفاوت است. به عبارت دیگر، دانشجویان پسر سطح بالایی از جهت گیری بیرونی در تفکر و سطح کمتری از نظریه ذهن را به نسبت دانشجویان دختر نشان می دهند.
حامد احمدی؛ حمید پورشریفی
دوره 2، شماره 1 ، تیر 1392، ، صفحه 7-18
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش منبع خبری در اقناع افراد با تعدیلکنندگی عزت نفس و نگرش به منبع خبری انجام گرفته است. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیهی دانشجویان سال دوم و سوم مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز بوده که در سال تحصیلی 90-89 در این دانشگاه مشغول تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش منبع خبری در اقناع افراد با تعدیلکنندگی عزت نفس و نگرش به منبع خبری انجام گرفته است. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیهی دانشجویان سال دوم و سوم مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز بوده که در سال تحصیلی 90-89 در این دانشگاه مشغول تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای چهار دانشکده انتخاب شده، سپس در هر دانشکده دو کلاس به همین روش انتخاب گردید، که در مجموع 307 نفر را تشکیل دادند. در هر کلاس ابتدا مقیاس عزت نفس روزنبرگ و پرسشنامهی نگرش سنجی مؤلف ساخته اجرا شد. سپس یکی از دو فیلم ساخته شده با آرمهای بیبیسی فارسی و 20:30 به طور تصادفی پخش شده و از شرکتکنندگان خواسته شد تا به پرسشنامه اقناع پاسخ دهند. یافتهها: نتایج آزمون خیدو نشان داد که منابع خبری در میزان اقناع با یکدیگر متفاوت هستند. همچنین میزان عزت نفس در اقناع افراد مؤثر بود به طوری که افراد با عزت نفس پایین میزان اقناع بالاتری نشان دادند. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد افرادی که نگرش مثبت به منبع داشتند اقناع بیشتر و افرادی که نگرش منفی به منبع داشتند اقناع کمتر نشان دادند. همچنین نتایج نشان داد که میزان اقناع در دو جنس متفاوت است و زنان بیشتر از مردان اقناع میشوند.
مهناز علی اکبری؛ طیبه محتشمی؛ پرستو حسن زاده؛ حسنیه شهریاری
دوره 3، شماره 1 ، تیر 1393، ، صفحه 7-15
چکیده
مقدمه: طبق نظر ساندرا بم کودکان در تشکیل نقش های جنسیتی خود فعال هستند و حتی ممکن است کلیشه های جنسیتی قویتری نسبت به والدین خود داشته باشند. همچنین، مطابق با نظر طرحواره جنسیتی رشد و تحول جنسیتی در کودکان نه تنها تحت تأثیر رشد شناختی آن ها می باشد، بلکه جامعه نقش بسیار مؤثری در شکل گیری آن دارد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی ...
بیشتر
مقدمه: طبق نظر ساندرا بم کودکان در تشکیل نقش های جنسیتی خود فعال هستند و حتی ممکن است کلیشه های جنسیتی قویتری نسبت به والدین خود داشته باشند. همچنین، مطابق با نظر طرحواره جنسیتی رشد و تحول جنسیتی در کودکان نه تنها تحت تأثیر رشد شناختی آن ها می باشد، بلکه جامعه نقش بسیار مؤثری در شکل گیری آن دارد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی خصوصیات روان سنجی مقیاس نقش جنسی کودکان بولدیزار (1991) در کودکان ایرانی بوده است. روش: نمونه آماری این پژوهش عبارت بود از 483 دختر و پسر پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی شهر تهران که به روش خوشه ای چند مرحله ای از جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از مقیاس نقش جنسی کودکان بولدیزار (1991) جهت بررسی پایایی مقیاس از ضریب آلفای کرونباخ و جهت بررسی روایی مقیاس از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته ها: ضرایب آلفای کرونباخ به دست آمده حاکی از پایایی بالای مقیاس در هر سه عامل مردانگی، زنانگی و خنثی و نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان دهنده برازش خوب مدل در تعیین عامل ها به شکل اولیه بیان شده توسط بولدیزار (1991) بود. همچنین، یافته های مربوط به هنجارسازی نشان داد که میانه نمرات مردانگی و زنانگی در کل نمونه ایرانی به ترتیب 8/2 و 7/2 می باشد. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش، مقیاس نقش جنسی بولدیزار در بررسی نقش جنسی دانش آموزان دبستانی شهر تهران با توجه به تغییرات اجتماعی- شناختی جامعه ایرانی ابزاری پایا و رواست.
وحید نجاتی*؛ هادی ناصرپور؛ عباس ذبیح زاده؛ مانا رشیدی
دوره 3، شماره 2 ، بهمن 1393، ، صفحه 7-18
چکیده
مقدمه: شواهد پژوهشی ناهمخوانی پیرامون نقصان نظریهی ذهن به عنوان یکی از فرضیههای سببشناختی در جامعهستیزی وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی توانایی نظریهی ذهن و همدلی در محکومین دادگاههای کیفری و مقایسهی آن با افراد عادی بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع علیمقایسهای بوده است. در این پژوهش تعداد 40 ...
بیشتر
مقدمه: شواهد پژوهشی ناهمخوانی پیرامون نقصان نظریهی ذهن به عنوان یکی از فرضیههای سببشناختی در جامعهستیزی وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی توانایی نظریهی ذهن و همدلی در محکومین دادگاههای کیفری و مقایسهی آن با افراد عادی بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع علیمقایسهای بوده است. در این پژوهش تعداد 40 نفر از محکومین دادگاههای کیفری و 40 نفر از جمعیت عمومی به شیوه نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونههای این پژوهش انتخاب شدند. از آزمون عصب روانشناختی ذهنخوانی از طریق تصویر چشم بارون- کوهن (RMET) و مقیاس واکنشهای بینفردی (IRI) برای جمعآوری دادهها استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نیز برای مقایسه میانگین توانایی دو گروه در نظریه ذهن و همدلی به کار برده شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان میدهد که تفاوت معناداری در توانایی ذهنخوانی افراد دو گروه وجود دارد، چنانکه عملکرد محکومین دادگاههای کیفری در آزمون ذهنخوانی معناداری پایینتری از همتایان عادی آنها دارد. تفاوت معناداری بین توانایی همدلی دو گروه مشاهده نشد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر نقصان در توانایی نظریه ذهن میتواند به عنوان یکی از فرضیههای سببشناختی در ارتکاب رفتارهای بزهکارانه و جرایم کیفری مورد بحث قرار گیرد.
مهدی رحیمی؛ بهرام جوکار
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 7-27
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر در قالب یک مدل علّی، ساز و کار فرایند تصمیمگیری را با رویکرد شناخت داغ مورد بررسی قرار داد. در این راستا، مبتنی بر مدل پردازش دوگانه کلازینسکی (2004)، هیجان شادی و ابعاد سبکهای شناختی (نیاز به شناخت، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت) بهعنوان متغیر برونزاد، تمایلات فراشناختی متغیر واسطهای و تصمیمگیری تحلیلی متغیر ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر در قالب یک مدل علّی، ساز و کار فرایند تصمیمگیری را با رویکرد شناخت داغ مورد بررسی قرار داد. در این راستا، مبتنی بر مدل پردازش دوگانه کلازینسکی (2004)، هیجان شادی و ابعاد سبکهای شناختی (نیاز به شناخت، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت) بهعنوان متغیر برونزاد، تمایلات فراشناختی متغیر واسطهای و تصمیمگیری تحلیلی متغیر درونزاد مدل در نظر گرفته شدند. روش: شرکتکنندگان پژوهش، شامل 228 دانشجوی دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز بودند. مقیاس نیاز به شناخت (کاچیوپو و همکاران، 1996)، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت (تامپسون و همکاران، 1992)، بهعنوان شاخص سبکهای شناختی؛ مقیاس شادی (لیبومیرسکی و لپر، 1999)؛ مقیاس تفکر فعال روشنفکرانه (استانوویچ و وست، 2007) و مقیاس تصمیمگیری (کلازینسکی، 2001) مورداستفاده قرار گرفتند. پایایی ابزارهای پژوهش به روش آلفای کرونباخ و روایی آنها به شیوه تحلیل عاملی مورد تأیید قرار گرفت. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهند که هیجان شادی، تصمیمگیری تحلیلی را بهصورت منفی پیشبینی میکند؛ این پیشبینی هم بهصورت مستقیم و هم بهصورت غیرمستقیم (از طریق واسطهگری تفکر روشنفکرانه) صورت میگیرد؛ بدین شکل که هیجان شادی پیشبینی کننده منفی تفکر روشنفکرانه است و در ادامه تفکر روشنفکرانه، تصمیمگیری تحلیلی را بهصورت مثبت پیشبینی میکند. در مقابل بعد نیاز به شناخت (از ابعاد سبکهای شناختی) بهصورت مستقیم و غیرمستقیم (با واسطهگری تفکر روشنفکرانه)، تصمیم گیری تحلیلی را بهصورت مثبت پیشبینی میکند. بعد دوم سبکهای شناختی یعنی نیاز به ساختار پیشبینی کننده منفی تفکر روشنفکرانه است و بدین ترتیب با واسطهگری این متغیر، تصمیم گیری تحلیلی را بهصورت منفی پیشبینی میکند. درنهایت یافتهها حاکی از آن بود که بعد نیاز به قطعیت پیشبینی کننده تصمیم گیری تحلیلی نیست. نتیجهگیری: درمجموع نتایج پژوهش حاضر تائیدی است بر رویکرد شناخت داغ و بهطور خاص مدل پردازش دوگانه کلازینسکی، مبنی بر اینکه فرایندهای شناختی، بهویژه تصمیمگیری تحلیلی، تحت تأثیر حالات هیجانی، وضعیت انگیزشی (سبکهای شناختی) و تمایلات فراشناختی میباشند.
حسین زارع؛ حمیدرضا ایمانی فر
دوره 2، شماره 2 ، اسفند 1392، ، صفحه 7-17
چکیده
مقدمه: ادبیات تحقیقی بسیاری در مورد ادراک زمان که در تمام رفتارهای ارگانیسم زنده در جریان است وجود دارد. در روانشناسی اجتماعی نیز تحقیقات زیادی وجود دارد که به موضوع شکلگیری رفتار با توجه به زمان میپردازد. همانند مدیریت زمان، رویکرد زمان، جهتگیری زمان و یا ارزشهای مرتبط با گذشته و آینده. هدف از این تحقیق، بررسی قدرت پیشبیینی ...
بیشتر
مقدمه: ادبیات تحقیقی بسیاری در مورد ادراک زمان که در تمام رفتارهای ارگانیسم زنده در جریان است وجود دارد. در روانشناسی اجتماعی نیز تحقیقات زیادی وجود دارد که به موضوع شکلگیری رفتار با توجه به زمان میپردازد. همانند مدیریت زمان، رویکرد زمان، جهتگیری زمان و یا ارزشهای مرتبط با گذشته و آینده. هدف از این تحقیق، بررسی قدرت پیشبیینی کنندگی سهلانگاری اجتماعی و اضطراب انتظار بر ادراک زمان بود. روش: در این تحقیق، 300 دانشجوی دختر به روش در دسترس انتخاب گردیدند. سهلانگاری اجتماعی با دو زیر مقیاس توجه به خود و بیتفاوتی، اضطراب انتظار با کمک پرسشنامه استاندارد و ادراک زمان با چهار روش سنجش تولید، بازتولید، مقایسهای و برآورد کلامی با کمک نرم افزار سنجیده شد. نتیجه گیری: نتایج رگراسیون چند متغیری نشان داد که بیتفاوتی بهطور مثبت و توجه به خود بهطور منفی ادراک زمان به روش برآورد کلامی را پیشبینی کرد. متغیرهای پیش بین اضطراب انتظار، توجه به خود و سن آزمودنیها توانستند بهطور مثبت ادراک زمان به روش تولید را پیشبینی نمایند. همچنین نتایج رگراسیون لجستیک نیز نشان داد که متغیر سن، ادراک زمان را به روش سنجش مقایسهای پیشبینی مینماید.
طیبه شاهمرادی فر؛ محمدحسین عبداللهی عبداللهی؛ جعفر حسنی
دوره 3، ویژه نامه ، اسفند 1393، ، صفحه 7-30
چکیده
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر آموزش نظمجویی هیجان در قضاوت اخلاقی با توجه به ظرفیت حافظه کاری بود. بدین منظور، 158 نفر (45 مرد و 113 زن) از دانشجویان دانشگاه خوارزمی در این مطالعه شرکت کردند. تمام شرکت-کنندگان با استفاده از شاخص حافظه کاری مورد ارزیابی قرار گرفتند و بر اساس نمرات انتهایی توزیع دو گروه با ظرفیت حافظه کاری بالا و پایین ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر آموزش نظمجویی هیجان در قضاوت اخلاقی با توجه به ظرفیت حافظه کاری بود. بدین منظور، 158 نفر (45 مرد و 113 زن) از دانشجویان دانشگاه خوارزمی در این مطالعه شرکت کردند. تمام شرکت-کنندگان با استفاده از شاخص حافظه کاری مورد ارزیابی قرار گرفتند و بر اساس نمرات انتهایی توزیع دو گروه با ظرفیت حافظه کاری بالا و پایین برای شرکت در جلسات آموزشی انتخاب شدند. هر گروه، 14 نفر (9 زن و 5 مرد)، به مدت ده جلسه تحت آموزش راهبردهای نظمجویی هیجان قرار گرفتند. قضاوت اخلاقی در پنج دسته مختلف (معماهای شخصی، شخصیآسان، شخصیدشوار، غیرشخصی و کنترل) که در سه مرحله ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. نتایج نشان داد در پاسخهای سودگرایانه و زمان واکنش به معماهای قضاوت اخلاقی بین دو گروه با نمرات حافظه کاری پایین و بالا تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین یافتهها بیانگر این است که آموزش نظمجویی هیجان منجر به افزایش پاسخهای سودگرایانه در همه معماهای اخلاقی به جزء معمای کنترل شده است. افزون بر این موارد، آموزش نظمجویی هیجان در زمان واکنش به معماهای اخلاقی شخصی و نیز شخصیدشوارتأثیر داشته است. با توجه به یافتهها، به نظر میرسد آموزش نظمجویی هیجان در پاسخدهی سودگرایانه و زمان واکنش به معماهای اخلاقی بهویژه معمای اخلاقی شخصی تاثیر داشته است. این میتواند به عنوان یک شاخص بیانگر این باشد که چطور آموزش نظمجویی هیجان میتواند پاسخ هیجانی را در طول قضاوت اخلاقی تحت تاثیر قرار دهد.
محمد حسن صیف
دوره 4، شماره 2 ، بهمن 1394، ، صفحه 7-21
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی روابط علی جهتگیری هدف تحصیلی و درگیری شناختی بر اساس نقش واسطهگری هیجانهای تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی به روش تحلیل مسیر است. روش: نمونه آماری این پژوهش شامل 523 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز که به روش نمونهگیری خوشهای انتخابشده و به پرسشنامههایی متشکل از درگیری شناختی وانگ و ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی روابط علی جهتگیری هدف تحصیلی و درگیری شناختی بر اساس نقش واسطهگری هیجانهای تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی به روش تحلیل مسیر است. روش: نمونه آماری این پژوهش شامل 523 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز که به روش نمونهگیری خوشهای انتخابشده و به پرسشنامههایی متشکل از درگیری شناختی وانگ و اسکالیس (2013)، خودکارآمدی تحصیلی میجلی و همکاران (2000)، جهتگیری هدف تحصیلی میدلتن و میگلی (1997) و هیجانهای تحصیلی پکران (2005) پاسخ دادند. یافتهها: بهطورکلی نتایج از اثرات غیرمستقیم مؤلفههای جهتگیری هدف تحصیلی بر درگیری شناختی دانشجویان اشاره دارد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده جهتگیری هدف تحصیلی و مؤلفههای آن از طریق واسطهگری ابعاد هیجانهای تحصیلی بر درگیری شناختی تأثیرگذار بوده بهطوری که اهداف تبحری از طریق هیجانهای مثبت و درگیری تحصیلی اثر غیرمستقیم و مثبت و اهداف اجتنابی و عملکردی از طریق هیجانهای منفی بر درگیری شناختی اثر غیرمستقیم و منفی است. کلیه متغیرهای مطرح در این پژوهش سی و یک درصد از تغییرات موجود در متغیر درگیری شناختی را تبیین میکنند.
محسن افتاده حال؛ یزدان موحدی
دوره 5، شماره 1 ، مرداد 1395، ، صفحه 9-19
چکیده
مقدمه: رسیدن به عملکرد بهینه توجه از مهمترین اهداف دانشجویان است. این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر ارتقای توجه پیوسته انجام شد. روش: این پژوهش، بهصورت نیمه تجربی بوده و در آن از پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه پلاسیبو استفاده شد. روش نمونهگیری بهصورت در دسترس است. نمونه شامل 30 دانشجوی ورزشکار شهر تبریز بود. 15 نفر برای ...
بیشتر
مقدمه: رسیدن به عملکرد بهینه توجه از مهمترین اهداف دانشجویان است. این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر ارتقای توجه پیوسته انجام شد. روش: این پژوهش، بهصورت نیمه تجربی بوده و در آن از پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه پلاسیبو استفاده شد. روش نمونهگیری بهصورت در دسترس است. نمونه شامل 30 دانشجوی ورزشکار شهر تبریز بود. 15 نفر برای گروه آزمایش و 15 نفر برای گروه پلاسیبو بهصورت جایگزینی تصادفی انتخاب شدند. آموزش نوروفیدبک طی 20 جلسه، هر هفته سه جلسه اجرا شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که بین میانگین نمرههای پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و پلاسیبو تفاوت معنیداری وجود داشت، به نحوی که آموزش نوروفیدبک باعث بهبود توجه مستمر در افراد شده است. به نحوی که بین دو گروه در نتیجه کل [73/19F=، 001/0< P]، زمان آزمایش [14/11F=، 003/0 P
لیلا کاشانی وحید؛ غلامعلی افروز؛ محسن شکوهی یکتا؛ کمال خرازی؛ باقر غباری بناب
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، ، صفحه 9-25
چکیده
چکیدهمقدمه: تقویت مهارت حلمسئله بین فردی در دانشآموزان سرآمد میتواند به آنها در مواجهه با مشکلات بین فردی و اجتماعی یاری دهد. با توجه به اهمیت مهارت حلمسئله برای دانشآموزان، به طراحی برنامه آموزش حلمسئله بین فردی با رویکرد خلاقانه و ارزیابی اثربخشی آن بر بهبود مهارتهای اجتماعی در دختران سرآمد پرداخته شد. روش: این پژوهش ...
بیشتر
چکیدهمقدمه: تقویت مهارت حلمسئله بین فردی در دانشآموزان سرآمد میتواند به آنها در مواجهه با مشکلات بین فردی و اجتماعی یاری دهد. با توجه به اهمیت مهارت حلمسئله برای دانشآموزان، به طراحی برنامه آموزش حلمسئله بین فردی با رویکرد خلاقانه و ارزیابی اثربخشی آن بر بهبود مهارتهای اجتماعی در دختران سرآمد پرداخته شد. روش: این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیشآزمون-پسآزمون و گروه کنترل اجرا شد. با استفاده از آزمون ماتریسهای پیشرونده هوش ریون (1938) و آزمون هوش استنفورد-بینه تهران (افروز و هومن، 1375) ازمیان دانشآموزانی که دارای هوشبهر بالاتر از 120 تشخیص داده شده بودند، 42 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. شرکتکنندگان گروه آزمایش طی 15 جلسه (هر جلسه 60-45 دقیقه) در برنامه آموزش حلمسئله خلاق بین فردی شرکت کردند و گروه گواه هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. به منظور ارزیابی مهارتهای اجتماعی این دانشآموزان، مقیاس درجهبندی مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت (1990) مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها: دادههای بهدستآمده با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر نشان داد که در تمامی خردهمقیاسهای مهارتهای اجتماعی و حلمسئله، بین میانگین نمرات گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (p
احمد رستگار
دوره 6، شماره 1 ، مرداد 1396، ، صفحه 9-26
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی روابط نیاز به شناخت و درگیری شناختی با توجه به نقش واسطه ای اهداف پیشرفت و هیجانات تحصیلی در میان دانشجویان دوره های مجازی دانشگاه شیراز به روش تحلیل مسیرانجام شد.روش: برای این منظور 310 نفر(201 نفر مرد و 109 نفر زن) از دانشجویان دوره های مجازی به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و به پرسشنامه ای خودگزارشی ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی روابط نیاز به شناخت و درگیری شناختی با توجه به نقش واسطه ای اهداف پیشرفت و هیجانات تحصیلی در میان دانشجویان دوره های مجازی دانشگاه شیراز به روش تحلیل مسیرانجام شد.روش: برای این منظور 310 نفر(201 نفر مرد و 109 نفر زن) از دانشجویان دوره های مجازی به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و به پرسشنامه ای خودگزارشی متشکل از خرده مقیاس های نیاز به شناخت(دوپی را و مارینه، 2005)، اهداف پیشرفت (میدلتن و میجلی(1997)، هیجان های تحصیلی (پکران و همکاران، 2005) و خرده مقیاس درگیری شناختی(پینتریچ، 1991) پاسخ دادند. ضمنا قابلیت اعتماد مقیاس ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تایید گردید. روش اجرای این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. یافته ها: به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که متغیر نیاز به شناخت از طریق واسطه گری اهداف اجتناب ـ عملکرد، اهداف رویکرد-عملکرد، اهداف تبحری و هیجانات منفی بر راهبردهای شناختی سطحی دارای اثر غیر مستقیم و منفی است. از طرفی بر اساس نتایج، متغیر نیاز به شناخت از طریق واسطه گری اهداف تبحری، اهداف اجتناب ـ عملکرد و هیجانات مثبت راهبردهای شناختی عمیق را بصورت غیر مستقیم و مثبت تحت تاثیر قرار می دهد. نتیجه گیری: بررسی شاخص های برازندگینشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش با داده های گردآوری شده از دانشجویان دوره های مجازی دارای برازش نسبتا مناسبی است.
یزدان موحدی؛ منصور بیرامی
دوره 6، شماره 2 ، بهمن 1396، ، صفحه 9-20
چکیده
مقدمه: زمینه و هدف: اختلال نقص توجه_ بیش فعالی یکی از مهمترین اختلالات دوران کودکی است. پژوهش حاضر نیز با هدف اثربخشی توانبخشی نوروسایکولوژیکی بر بهبود کارکرد شناختی توجه در افراد مبتلا به اختلال نقص توجه ـ بیش فعالی انجام شده است.روش: طرح پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی با دو گروه آزمودنی است. بدین صورت که یک گروه 15 نفره شامل افراد مبتلا ...
بیشتر
مقدمه: زمینه و هدف: اختلال نقص توجه_ بیش فعالی یکی از مهمترین اختلالات دوران کودکی است. پژوهش حاضر نیز با هدف اثربخشی توانبخشی نوروسایکولوژیکی بر بهبود کارکرد شناختی توجه در افراد مبتلا به اختلال نقص توجه ـ بیش فعالی انجام شده است.روش: طرح پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی با دو گروه آزمودنی است. بدین صورت که یک گروه 15 نفره شامل افراد مبتلا به اختلال نقص توجه_ بیش فعالی و 15 نفر در گروه کنترل بود.ند یعنی افرادی که مبتلا به اختلال فوق هستند اما مداخله ای برای آنها صورت نگرفت. ابزار پژوهش شامل برنامه کامپیوتری توانبخشی نوروسایکولوژیکی و آزمون عملکرد پیوسته بود. تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 و با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد.یافته ها: تحلیل دادهها نشان داد که بین میانگین نمرههای پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری وجود داشت(P
سوسن علیزاده فرد
دوره 7، شماره 1 ، مرداد 1397، ، صفحه 9-24
چکیده
مقدمه: این پژوهش باهدف بررسی خصوصیات روانسنجی مقیاس درک زمانی نوجوانان در شهر تهران انجام شد. روش: نمونه آماری این پژوهش عبارت بود از 450 دختر و پسر نوجوان شهر تهران که با استفاده از روش خوشهای چندمرحلهای از جامعه آماری انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسشنامه 30 سؤالی درک زمانی نوجوانان استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که ضریب ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش باهدف بررسی خصوصیات روانسنجی مقیاس درک زمانی نوجوانان در شهر تهران انجام شد. روش: نمونه آماری این پژوهش عبارت بود از 450 دختر و پسر نوجوان شهر تهران که با استفاده از روش خوشهای چندمرحلهای از جامعه آماری انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسشنامه 30 سؤالی درک زمانی نوجوانان استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از روش باز آزمایی و آلفای کرونباخ، حاکی از پایایی مطلوب برای کل مقیاس و هرکدام از عاملها بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نیز بیانگر وجود 6 عامل گذشته منفی، گذشته مثبت، حال منفی، حال مثبت، آینده منفی و آینده مثبت بود که درمجموع بیش از 37 درصد واریانس کل را تبیین میکرد. در تحلیل عامل تائیدی نیز نتایج حاکی از برازش قابلقبول در تعیین عاملها با گویههای پرسشنامه بود. نتیجه گیری: نتایج بهدستآمده بیانگر آن است که پرسشنامه درک زمانی نوجوانان برای استفاده در جامعهایرانی، از روایی و پایایی قابلقبولی برخوردار است.
پروین کدیور؛ غلامرضا صرامی؛ زهرا اشعری
چکیده
مقدمه: این پژوهش به آزمون مدلی در رابطه با رشد وجدان در اوان کودکی میپردازد. چگونگی ارتباط دو مبنای رشدی محیط تربیتی و ویژگیهای سرشتی کودک در رشد وجدان اخلاقی او همواره مورد مطالعه پژوهشگران بوده است. در این مقاله برای بررسی ارتباط میان عوامل درونی و محیطی در رشد اخلاقی کودک، نقش متغیر کنترل تلاشمند در رابطه تعامل مادر ـ کودک ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش به آزمون مدلی در رابطه با رشد وجدان در اوان کودکی میپردازد. چگونگی ارتباط دو مبنای رشدی محیط تربیتی و ویژگیهای سرشتی کودک در رشد وجدان اخلاقی او همواره مورد مطالعه پژوهشگران بوده است. در این مقاله برای بررسی ارتباط میان عوامل درونی و محیطی در رشد اخلاقی کودک، نقش متغیر کنترل تلاشمند در رابطه تعامل مادر ـ کودک و رفتار سازگار با قانون و همدلی که دو جنبه از وجدان هستند، بررسی میشود. روش: بدین منظور 515 کودک پیشدبستانی، به طور تصادفی انتخاب شدند و مادران آنها پرسشنامههای مربوط به هر سه متغیر را پاسخ دادند. با استفاده از روش تحلیل مسیر برای دو متغیر وابسته همدلی و رفتار سازگار با قانون و زیرمقیاسهای تعامل مادر ـ کودک شامل نزدیکی (تعامل مثبت)، وابستگی و تعارض و زیرمقیاسهای کنترل تلاشمند، شامل بازداری درونی، تمرکز توجه، خوشایندی محرکها و حساسیت ادراکی، اثرگذاری تعامل مادر ـ کودک بر ابعاد وجدان در 24 مسیر بررسی شد. شاخصهای برازش در همه مسیرهای پیشنهادی مدل، به جز یک مورد، معنادار و مناسب بود. یافته ها: در مجموع، نتایج آزمون مدل، نشان میدهد که تعامل مثبت مادر ـ کودک با واسطه کنترل تلاشمند بر همدلی و رفتار سازگار با قانون در سن پیشدبستان تأثیر دارد. همچنین نتایج پژوهش، فقدان نقش واسطهای کنترل تلاشمند کودک را در رابطه مؤلفه وابستگی مادر ـ کودک بر رفتار سازگار با قانون کودک نشان میدهد. نتیجه گیری: این پژوهش، نقش و اهمیت عاملیت، به ویژه کنترل تلاشمند را در سن پیشدبستان، برای نتیجهبخش بودن تعامل مثبت با مادر در درونیسازی ارزشهای اخلاقی نشان داد.
فاطمه سادات سپیده دم؛ حسین زارع؛ سارا پاشنگ؛ خدیجه ابوالمعالی؛ مرجان حسین زاده تقوایی
چکیده
چکیده مقدمه: این پژوهش به تبیین اثر پردازش اطلاعات هیجانی بر الگوی حل مسئله اجتماعی بر اساس نقش میانجیگر توازن خود با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) می پردازد.روش:در این پژوهش 308 شرکت کننده(188زن و 114مرد) حضور داشتند که به شیوه نمونه گیری دردسترس از بین کارکنان عملیات پرواز هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران مورد آزمون قرار گرفتند.جهت ...
بیشتر
چکیده مقدمه: این پژوهش به تبیین اثر پردازش اطلاعات هیجانی بر الگوی حل مسئله اجتماعی بر اساس نقش میانجیگر توازن خود با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) می پردازد.روش:در این پژوهش 308 شرکت کننده(188زن و 114مرد) حضور داشتند که به شیوه نمونه گیری دردسترس از بین کارکنان عملیات پرواز هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران مورد آزمون قرار گرفتند.جهت سنجش متغیرهای پژوهش از 3پرسشنامه ، شاخص یکپارچه ناهم خوانی خود هاردین ، مقیاس توانایی حل مساله اجتماعی فرم کوتاه تجدید نظر شده دیزوریلا و نزو و مقیاس پردازش اطلاعات هیجانی باکر استفاده شده است. یافته ها:نتایج نشان می دهد که همه مؤلفه های پردازش هیجانی با مؤلفه های حل مسئله انطباقی به صورت منفی و با مؤلفه های حل مسئله غیر انطباقی به صورت مثبت و در سطح معناداری 01/0 همبسته اند. همچنین مؤلفه های چهارگانه توازن خود با مؤلفه های حل مسئله انطباقی به صورت مثبت و با مؤلفه های حل مسئله غیر انطباقی به صورت منفی و در سطح معناداری 01/0 همبسته اند. به کار گیری تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار AMOS 18.0و برآورد بیشینه احتمال (ML) نشان داد که مدل اندازه گیری با داده های گردآوری شده به صورت مطلوب برازش دارد و همه نشانگرهای مدل اندازه گیری از توان لازم برای اندازه گیری متغیرهای مکنون پژوهش حاضر برخوردار بودند. مدل ساختاری نیز همانند مدل اندازه گیری با داده های گردآوری شده برازش دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده از این پژوهش آموزش و ارتقا توانایی شناختی منجر به بهبود مهارت حل مسئله کارکنان عملیات پرواز می شود.
رضا شباهنگ؛ محمد علی بشارت؛ عباسعلی حسین خانزاده؛ فرزین باقری شیخانگفشه
چکیده
مقدمه: پرستش افراد مشهور به عنوان ارتباط فرا اجتماعی با افراد مشهور میتواند بر بهزیستی روانشناختی تاثیرگذار باشد. البته در این بین، تواناییهای شناختی و به طور مشخص انعطاف پذیری شناختی به موجب تاثیراتی که بر ارتباطات بین فردی میگذارند، میتوانند نقش موثری را ایفا کنند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین پرستش ...
بیشتر
مقدمه: پرستش افراد مشهور به عنوان ارتباط فرا اجتماعی با افراد مشهور میتواند بر بهزیستی روانشناختی تاثیرگذار باشد. البته در این بین، تواناییهای شناختی و به طور مشخص انعطاف پذیری شناختی به موجب تاثیراتی که بر ارتباطات بین فردی میگذارند، میتوانند نقش موثری را ایفا کنند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین پرستش افراد مشهور و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی صورت گرفته است. روش: طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه گیلان در سال 1397 بودند که از این بین 300 دانشجو خانم و آقا با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب گردیدند. پس از نمونهگیری، مقیاس نگرش نسبت به افراد مشهور (مککاتچئون، لانگ و هوران، 2002)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (ریف، 1989) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و واندر وال، 2010) به شرکتکنندگان ارائه شد. همچنین تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل ساختاری انجام گرفت. یافته ها: بر طبق نتایج بدست آمده، پرستش افراد مشهور به صورت معنیداری با بهزیستی روانشناسی و انعطاف پذیری شناختی همبستگی منفی داشت. در واقع، پرستش افراد مشهور به صورت مستقیم بر بهزیستی روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی تاثیر منفی معنیدار داشت. همچنین اثر غیرمستقیم پرستش افراد مشهور بر بهزیستی روانشناختی از طریق انعطاف پذیری شناختی منفی و معنی دار بود. بنابراین میتوان گفت که انعطاف پذیری شناختی نقش میانجی در ارتباط پرستش افراد مشهور با بهزیستی روانشناختی دارد. به بیانی دیگر، با افزایش توانایی انعطاف پذیری شناختی، از مشکلات بهزیستی روانشناختی ناشی از درآمیختگی افراطی با افراد مشهور کاسته میشود. نتیجه گیری: با توجه به نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در ارتباط بین پرستش افراد مشهور و بهزیستی روانشناختی، میتوان مطرح کرد که هر چه توانایی انعطاف پذیری شناختی افزایش یابد، مشکلات بهزیستی روانشناختی ناشی از پرستش افراد مشهور کمتر میشود.
مهسا بابامحمدی؛ پرویز صباحی؛ محمود نجفی
چکیده
مقدمه: مفهوم خود بهعنوان یکی از مفاهیم مهم مورد توجه روانشناسان بوده. مفهوم خود احتمالی یکی از ابعاد دانش خود است که نقش مهمی در مورد تفکر و تصمیمگیری افراد راجع به آیندهشان دارد. از این رو به نظر میرسد با متغیرهایی هم چون کمالگرایی، شفقت به خود و مقابله پیشگستر در ارتباط باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه کمالگرایی، شفقت به ...
بیشتر
مقدمه: مفهوم خود بهعنوان یکی از مفاهیم مهم مورد توجه روانشناسان بوده. مفهوم خود احتمالی یکی از ابعاد دانش خود است که نقش مهمی در مورد تفکر و تصمیمگیری افراد راجع به آیندهشان دارد. از این رو به نظر میرسد با متغیرهایی هم چون کمالگرایی، شفقت به خود و مقابله پیشگستر در ارتباط باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه کمالگرایی، شفقت به خود و مقابله پیشگستر در بین دانشجویان با خودهای احتمالی مثبت و منفی اجرا شد. روش: نمونه پژوهش شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتی شاهرود بودند که به صورت در دسترس انتخاب و به پرسشنامههای خودهای احتمالی، شفقت به خود، مقابله پیشگستر و کمالگرایی چندبعدی پاسخ دادند. از این تعداد با توجه به ملاکهای ورود و خروج دو گروه 40 نفره دارای خودهای احتمالی مثبت و منفی انتخاب شدند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که بین این دو گروه به لحاظ کمالگرایی در زیر مؤلفه کمالگرایی جامعه مدار و در متغیر شفقت به خود زیرمولفههای مهربانی با خود، قضاوت در مورد خود و فزونخواهی تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین بین دو گروه به لحاظ مقابله پیشگستر نیز تفاوت معنادار وجود داشت. نتیجهگیری: در مجموع نتایج پژوهش حاضر نشان داد که متغیرهای شفقت به خود، کمالگرایی و مقابله پیشگستر نقش مهمی در خودهای احتمالی افراد دارند.
مرضیه مرتضی زاده؛ زهره رافضی؛ حسین اسکندری
چکیده
مقدمه: انعطاف پذیری شناختی یکی از مؤلفههای اساسی کارکردهای اجرایی است که نه تنها بر بهبود کیفیت روابط اجتماعی و سازگاری افراد اثر میگذارد بلکه از کیفیت روابط اجتماعی (طرد، پذیرش) اثر میپذیرد با این حال چگونگی تأثیر کیفیت روابط اجتماعی بر انعطاف پذیری شناختی مشخص نیست، از این رو لازم بود تا پژوهشی در ...
بیشتر
مقدمه: انعطاف پذیری شناختی یکی از مؤلفههای اساسی کارکردهای اجرایی است که نه تنها بر بهبود کیفیت روابط اجتماعی و سازگاری افراد اثر میگذارد بلکه از کیفیت روابط اجتماعی (طرد، پذیرش) اثر میپذیرد با این حال چگونگی تأثیر کیفیت روابط اجتماعی بر انعطاف پذیری شناختی مشخص نیست، از این رو لازم بود تا پژوهشی در این باره انجام شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسهی اثر طرد اجتماعی با پذیرش اجتماعی بر انعطافپذیری شناختی انجام شد. روش: روش این پژوهش نیمهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعهی آماری این پژوهش تمام افراد بزرگسال با میانگین سنی 25.74 و تحصیلات کارشناسی بودند که از میان آنها 60 نفر که ملاکهای ورود به نمونه را داشتند به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه پذیرش اجتماعی، طرد اجتماعی و کنترل قرار گرفتند. ابتدا آزمودنی ها به آزمون ویسکانسین (شاهقلیان و همکاران، 1390) پاسخ دادند؛ سپس با انجام بازی پرتاب توپ مجازی (ویلیامز، چانگ ، چویی،2000)، طرد اجتماعی و پذیرش اجتماعی به دو گروه آزمایش القا شد. پس از آن، جهت بررسی اثر القای آزمایشی، گروههای آزمایشی به پرسشنامهی تهدید نیازهای بنیادین ویلیامز (2001) و عاطفهی مثبت و منفی واتسن، کلارک و تلگن (1988) پاسخ دادند. در نهایت، آزمون ویسکانسین مجدداً بر روی سه گروه اجرا شد. دادههای پژوهش، با استفاده از آزمون های واریانس یک راهه و تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. نتایج: یافته های این پژوهش نشان داد که طرد اجتماعی باعث کاهش انعطاف پذیری شناختی در افراد میشود (01/0= P) و پذیرش اجتماعی تاحدودی سبب افزایش انعطاف پذیری شناختی شد (01/0= p). نتیجه گیری: با توجه به اثر منفی طرد اجتماعی بر انعطافپذیری شناختی و اهمیت این مؤلفه در کارکردهای شناختی سطح بالا، ضرورت دارد که جهت ارتقای انعطافپذیری شناختی به بهبود کیفیت روابط اجتماعی افراد نیز توجه کرد.
حمید ذوالفقاری؛ ایمان الله بیگدلی؛ علی مشهدی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کنشهای اجرایی (حافظه کاری، توجه پایدار و بازداری پاسخ) در افراد دارای اختلال احتکار و بهنجار انجام گرفت. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسهای بود و جامعه آماری آن را افراد مراجعه کننده به مرکز بهداشت شماره 3 شهر مشهد در نیمه نخست سال 1396 تشکیل میدادند. نمونه آماری شامل 30 از افراد دارای اختلال احتکار ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کنشهای اجرایی (حافظه کاری، توجه پایدار و بازداری پاسخ) در افراد دارای اختلال احتکار و بهنجار انجام گرفت. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسهای بود و جامعه آماری آن را افراد مراجعه کننده به مرکز بهداشت شماره 3 شهر مشهد در نیمه نخست سال 1396 تشکیل میدادند. نمونه آماری شامل 30 از افراد دارای اختلال احتکار و 30 نفر از افراد بهنجار بود. گردآوری داده ها با مصاحبه ساختاریافته، نسخه بازنگری شده رفتار ذخیرهای فراست و استکتی (سال)، آزمونهای کامپیوتریان- بک و دیداری- شنیداری صورت گرفت. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری میان افراد دارای اختلال احتکار و افراد بهنجار در پاسخهای درست (001/0=P، 55/38=F)، توجه پایدار شنیداری (001/0=P، 48/61=F) و توجه پایدار دیداری(001/0=P، 49/12=F) وجود دارد و افراد دارای اختلال احتکار از میانگین کمتری برخوردارند. در میانیگن زمان واکنش تفاوتها معنادار بوده (001/0=P، 36/684=F) و افراد بهنجار میانگین بالاتری داشتند. در بازداری پاسخ دیداری و شنیداری تفاوت معناداری به دست نیامد(05/0<P). نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد افراد دارای اختلال احتکار در کنشهای اجرایی (حافظه کاری و توجه پایدار) ضعیف تر از افراد بهنجار است.
امیر مهدی کتانی؛ میترا علی نیا؛ فاطمه رجبی؛ سجاد معتمد منفرد؛ لیلا آقاخانی؛ عباس مسجدی آرانی
چکیده
مقدمه: نتایج برخی پژوهشها نشان داده که دلبستگی نا ایمن با رفتارهای پر خطر ارتباط دارد. اما مکانیزم زیربنایی این رابطه بررسی نشده است. از اینرو، مطالعهی حاضر به منظور بررسی نقش میانجی ظرفیت تأملی در ارتباط بین سبکهای دلبستگی ناایمن و رفتارهای پر خطر انجام گرفته است. روش: این مطالعه یک پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. نمونه ...
بیشتر
مقدمه: نتایج برخی پژوهشها نشان داده که دلبستگی نا ایمن با رفتارهای پر خطر ارتباط دارد. اما مکانیزم زیربنایی این رابطه بررسی نشده است. از اینرو، مطالعهی حاضر به منظور بررسی نقش میانجی ظرفیت تأملی در ارتباط بین سبکهای دلبستگی ناایمن و رفتارهای پر خطر انجام گرفته است. روش: این مطالعه یک پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. نمونه مورد مطالعه شامل دانشجویان شهر تهران بودند که از بین آنها 329 به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنیها پرسشنامههای ظرفیت تأملی، سبکهای دلبستگی ناایمن و پرسشنامه رفتارهای پر خطر را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان دهندهی اثر مستقیم ظرفیت تأملی بر رفتارهای پرخطر بود. همچنین نقش میانجی ظرفیت تأملی بین سبکهای دلبستگی و رفتارهای پرخطر معنادار بود. نتیجه گیری: براساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت که دلبستگی ناایمن به همراه ظرفیت تأملی نقش مهمی در شکلگیری رفتارهای پرخطر دانشجویان دارند. به همین دلیل مداخلات رواندرمانی برای پیشگیری از شکلگیری این رفتارهای پرخطر از اهمیت ویژهای برخوردار هستند.
روانشناسی تربیتی
آرش آخش؛ منیجه شهنی ییلاق؛ عسکر آتش افروز؛ مرتضی امیدیان
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تحلیل چندسطحی رابطه هیجانات پیشرفت منفی، ادراک مهارتهای تشخیصی معلم، سطح چالشانگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم با عملکرد ریاضی در دانشآموزان پایه نهم بود. روش: پژوهش از نوع همبستگی و به صورت تحلیل چندسطحی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشآموزان پایه نهم پسر و دختر دوره متوسطه اول شهرستان کهگیلویه در سال ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تحلیل چندسطحی رابطه هیجانات پیشرفت منفی، ادراک مهارتهای تشخیصی معلم، سطح چالشانگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم با عملکرد ریاضی در دانشآموزان پایه نهم بود. روش: پژوهش از نوع همبستگی و به صورت تحلیل چندسطحی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشآموزان پایه نهم پسر و دختر دوره متوسطه اول شهرستان کهگیلویه در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آنها، نمونه ای 1000 نفری (500 پسر و 500 دختر) به روش تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه ارزیابی کلاس گارتنر (2010)، مقیاس ادراک دانشآموزان از فعالیتهای کلاسی جنتری و اسپرینگر (2002)، مقیاس کیفیت تدریس کریاکیدز و همکاران (2000)، پرسشنامه هیجانات پیشرفت پکران و همکاران (2005) و نمرات نوبت اول درس ریاضی دانش آموزان استفاده شد. دادهها به کمک مدلسازی خطی سلسلهمراتبی (HLM) تحلیل شد. یافتهها: تحلیل چندسطحی نشان داد متغیرهای هیجانات پیشرفت منفی و میانگین هیجانات پیشرفت منفی کلاس، به طور منفی و متغیرهای ادراک مهارتهای تشخیصی معلم، سطح چالشانگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم به طور مثبت، پیشبین عملکرد ریاضی بودند. تعامل متغیرهای سطح 2 با شیب رابطه هیجانات پیشرفت منفی و عملکرد ریاضی معنیدار بود. نتیجهگیری: در مجموع نتایج تحلیل چندسطحی در این پژوهش نشان داد عملکرد ریاضی دانشآموزان وابسته به کاهش هیجانات پیشرفت منفی آنها و میانگین هیجانات پیشرفت منفی کلاس و افزایش مهارتهای تشخیصی معلم، سطح چالشانگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم میباشد.