روانشناسی تربیتی
مهدی دستا؛ امید شکری؛ شهلا پاکدامن؛ جلیل فتح آبادی
چکیده
این پژوهش با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خرد با توجه به ابعاد، مقولهها و مولفههای الگوی خرد در جامعه ایران انجام شد. جامعه پژوهش شامل افراد بالای 20 سال ایرانی بود. 985 نفر از گروههای مختلف قومی، جنسیتی، سنی و تحصیلی به کمک روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. نتایج تحلیل عامل تاییدی نشان داد که ساختار 6 بعدی خرد یعنی عوامل ...
بیشتر
این پژوهش با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خرد با توجه به ابعاد، مقولهها و مولفههای الگوی خرد در جامعه ایران انجام شد. جامعه پژوهش شامل افراد بالای 20 سال ایرانی بود. 985 نفر از گروههای مختلف قومی، جنسیتی، سنی و تحصیلی به کمک روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. نتایج تحلیل عامل تاییدی نشان داد که ساختار 6 بعدی خرد یعنی عوامل علی (مهارتها و تواناییهای شناختی، هوش هیجانی و ویژگیهای شخصیتی)، مقوله اصلی (یکپارچگی، هماهنگی و تعادل ابعادی وجودی)، شرایط زمینهای (دینداری، معنویت و تعالی خود، اخلاق، تامل و تجارب چالشانگیز)، شرایط مداخلهگر (عوامل محیطی، نظام آموزش رسمی و غیررسمی و خانواده)، راهبردها (استدلال خردمندانه، نگرش و رفتارهای جامعهپسند، بهزیستی، مشاوره، راهنمایی و رهبری دیگران) و پیامدها (کمال و سعادت انسان، خیر مشترک و جهانی عادلانهتر) با دادهها برازش مناسبی داشتند. بهطور کلی خرد را میتوان بهعنوان صفت منحصربهفرد، پیچیده و چندمولفهای انسانی تعریف کرد که یکپارچگی پویا و متعادل مولفههای مختلف را در بر میگیرد. باید اذعان داشت توصیف خرد بهعنوان بهترین بودن در همه ابعاد، موجب شود بسیاری آن را یک ایدهال غیرقابل دسترس ادراک کنند، در حالی که خرد را میتوان بهعنوان یک پیوستار در نظر گرفت که افراد ممکن است در طیفی از خیلی کم تا خیلی زیاد در ارتباط با این ابعاد قرار گیرند. این ابعاد بهصورت همافزایی در مسیر افزایش سطح خرد عمل میکنند و در واقع میتوان گفت خرد بزرگتر از جمع اجزای آن است.
مژگان سپاه منصور؛ المیرا معمار؛ معصومه آزموده
دوره 1، شماره 2 ، دی 1391، ، صفحه 92-100
چکیده
در این پژوهش، بررسی رابطه عزت نفس و خودکارآمدی با متقاعدسازی در مدیران آموزشی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه مدیران آموزشی دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران بود، که تعداد 120 نفر (76 زن و 44 مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری عزت نفس از آزمون عزت نفس کوپراسمیت ...
بیشتر
در این پژوهش، بررسی رابطه عزت نفس و خودکارآمدی با متقاعدسازی در مدیران آموزشی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه مدیران آموزشی دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران بود، که تعداد 120 نفر (76 زن و 44 مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری عزت نفس از آزمون عزت نفس کوپراسمیت (1967) و برای اندازه گیری خودکارآمدی از آزمون باورهای خودکارآمدی عمومی (شرر و دیگران، 1982) و برای اندازه گیری متقاعدسازی از آزمون دانش متقاعدسازی (سپاه منصور و هومن، 1389) استفاده به عمل آمد. برای تحلیل داده ها، از هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متقاعدسازی با عزت نفس و متقاعدسازی با خودکارآمدی، همبستگی مثبت معنادار وجود دارد (به ترتیبr=0/771 و r=0/494). همچنین نتایج نشان داد که 59% از واریانس مربوط به متقاعدسازی با عزت نفس (R2=0/594) و 24% از واریانس متقاعدسازی با خودکارآمدی (R2=0/244) تبیین می شود. و نتایج حاصل از ضرایب شیب نشان داد که در پیش بینی متقاعدسازی، سهم عزت نفس بیش از خودکارآمدی بود (=0/70β).
سید علی اکبر احمدی؛ حسین صفرزاده؛ محمدجواد حضوری؛ فریبا دهنوی
دوره 2، شماره 1 ، تیر 1392، ، صفحه 101-116
چکیده
مقدمه: هوش فرهنگی و توانایی حل تعارض به دلیل رشد تعامل بین افراد دارای فرهنگ متفاوت، یک نیاز اساسی مدیران قرن 21 محسوب میشود. هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطه بین هوش فرهنگی مدیران باتوانایی حل تعارض کارکنان شان درسازمان تأمین اجتماعی است. روش: این پژوهش یک تحقیق توصیفی ـ همبستگی، از نوع الگوآزمایی است که تعداد 119 مدیر و 175 نفرازکارکنان ...
بیشتر
مقدمه: هوش فرهنگی و توانایی حل تعارض به دلیل رشد تعامل بین افراد دارای فرهنگ متفاوت، یک نیاز اساسی مدیران قرن 21 محسوب میشود. هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطه بین هوش فرهنگی مدیران باتوانایی حل تعارض کارکنان شان درسازمان تأمین اجتماعی است. روش: این پژوهش یک تحقیق توصیفی ـ همبستگی، از نوع الگوآزمایی است که تعداد 119 مدیر و 175 نفرازکارکنان سازمان تأمین اجتماعی درسال 1391 درآن مشارکت داشتند. برای ارزیابی هوش فرهنگی از پرسشنامه هوش فرهنگی ایرانی 2011 استفاده شد وحل تعارض کارکنان توسط پرسشنامه حل تعارض سنجیده شد. یافته ها: نتایج نشان دادکه هوش فرهنگی مدیران و ابعاد سه گانه آن برتوان حل تعارض کارکنان ازلحاظ آماری تأثیر مثبت و معنادار دارد. در ضمن سطح توان حل تعارض کارکنان بالاتر از حد متوسط برآورد شد. نتایج هم چنان حاکی بود که براساس عوامل با استفاده از عوامل جمعیت شناختی ازقبیل جنسیت، فرهنگ و تحصیلات نمی توان درخصوص هوش فرهنگی مدیران و توانایی حل تعارض کارکنان اظهار نظر نمود. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان گفت که هوش فرهنگی یک عامل کلیدی، اثرگذار و تعیین کننده توانایی حل تعارض می باشد.
فاطمه سادات سپیده دم؛ حسین زارع؛ سمانه حدادی
چکیده
این مطالعه نقش میانجی توازن خود در رابطه ساختاری بین توانایی شناختی و حل مسئله اجتماعی را بررسی نموده است. روش: روش پژوهش توصیفی و همبستگی بود.308 شرکت کننده (188 زن و 114 مرد) به روش نمونهگیری در دسترس از میان کادر پرواز شرکت هوایی ایران ایر انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از 3 پرسشنامه: توانایی شناختی نجاتی، شاخص یکپارچه ناهمخوانی ...
بیشتر
این مطالعه نقش میانجی توازن خود در رابطه ساختاری بین توانایی شناختی و حل مسئله اجتماعی را بررسی نموده است. روش: روش پژوهش توصیفی و همبستگی بود.308 شرکت کننده (188 زن و 114 مرد) به روش نمونهگیری در دسترس از میان کادر پرواز شرکت هوایی ایران ایر انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از 3 پرسشنامه: توانایی شناختی نجاتی، شاخص یکپارچه ناهمخوانی خود هاردین ، مقیاس توانایی حل مسئله اجتماعی فرم کوتاه تجدید نظر شده دیزوریلا و نزو استفاده شد. یافته ها: بررسی نتایج نشان داد که بین مولفههای توانایی شناختی با حل مسئله انطباقی رابطه منفی و با مولفههای حل مسئله غیر انطباقی رابطه مثبت در سطح معناداری 01/0 وجود دارد. همچنین 4 مولفه توازن خود با حل مسئله انطباقی بطور مثبت و با حل مسئله غیر انطباقی بطور منفی در سطح معناداری 01/0 رابطه دارند. نتیجه گیری: با توجه به افزایش تکامل و پیچیدگی فرایندهای شناختی مغز انسان، باید مطالعات بیشتری در خصوص افزایش ارتباط میان شخصیت، حل مسئله اجتماعی و تواناییهای شناختی صورت پذیرد. لذا طرح ریزیبرنامههای موثر جهت ارتقا شناختی پرسنل مشاغل حساس از جمله کادر پروازپیشنهاد میشود. کلید واژه ها: توانایی شناختی، حل مسئله اجتماعی، عدم توازن خود، معادلات ساختاری، شناخت اجتماعی.
روانشناسی شناختی
نادیا خوشخوی؛ مسلم کرد؛ مجید صفارینیا؛ آناهیتا ویسی؛ زهرا نیکمنش
چکیده
هدف از این پژوهش مقایسه ظرفیت حافظه کاری هیجانی در کودکان دختر 7 تا 9 سال و 11 ماه و 29 روز تکزبانه (فارسی) و دوزبانه (ارمنی- فارسی) شهر تهران بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی با دامنهی سنی 7 الی 9 سال و 11 ماه و 29 روز نیمسال دوم تحصیلی 1401-1402 مدارس منطقه 6 تهران بودند. نمونه آماری شامل 30 دانشآموز دختر یکزبانه ...
بیشتر
هدف از این پژوهش مقایسه ظرفیت حافظه کاری هیجانی در کودکان دختر 7 تا 9 سال و 11 ماه و 29 روز تکزبانه (فارسی) و دوزبانه (ارمنی- فارسی) شهر تهران بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی با دامنهی سنی 7 الی 9 سال و 11 ماه و 29 روز نیمسال دوم تحصیلی 1401-1402 مدارس منطقه 6 تهران بودند. نمونه آماری شامل 30 دانشآموز دختر یکزبانه (فارسی) و 30 دانشآموز دختر دوزبانه (ارمنی- فارسی) بود که از میان دانشآموزان پایه اول تا سوم مدارس دولتی و با روش نمونهگیری داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات، از آزمون سنجش ظرفیت حافظه کاری هیجانی کودکان و آزمون ظرفیت عدد (فراخنای ارقام رو به جلو و معکوس) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون کلمگروف اسمیرونف جهت بررسی نرمال بودن داده ها و جهت مقایسه ی دو گروه آزمون تی مستقل و رگرسیون لوجستیک، در نرمافزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین کودکان یکزبانه و دوزبانه در گروه های سنی بین 7 سال و 6 ماه تا 8 سال و 11 ماه و 29 روز تفاوت معنیداری وجود دارد (p<0.05)، اما در سایر گروههای سنی تفاوت معناداری مشاهده نشد (p>0.05). همچنین، افزایش سن (به میزان یک واحد) موجب کاهش 5/80 درصدی تفاوت نمرات افراد یکزبانه و دوزبانه شد (p>0.01). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده میتوان نتیجه گرفت دوزبانگی نسبت به تکزبانگی بر ظرفیت حافظه کاری هیجانی و کارکردهای شناختی- هیجانی کودکان اثرگذار است و میبایست در برنامهریزی آموزشی و شغلی بدان توجه شود.
منصور بیرامی؛ یزدان موحدی؛ معصومه موحدی
دوره 3، شماره 2 ، بهمن 1393، ، صفحه 109-122
چکیده
مقدمه: امروزه جمعیت عظیمی در دنیا از اینترنت استفاده مینمایند. با وجود مزایای بیشمار این فناوری و تحولات مثبتی که در زمینه ارتباطات ایجاد کرده است، متأسفانه برخی از مطالعات، عوارض خطرناکی را به استفاده از اینترنت نسبت دادهاند که از جمله مخربترین عوارض آن میتوان به اعتیاد اینترنتی اشاره نمود. پژوهش حاضر با هدف تعیین ...
بیشتر
مقدمه: امروزه جمعیت عظیمی در دنیا از اینترنت استفاده مینمایند. با وجود مزایای بیشمار این فناوری و تحولات مثبتی که در زمینه ارتباطات ایجاد کرده است، متأسفانه برخی از مطالعات، عوارض خطرناکی را به استفاده از اینترنت نسبت دادهاند که از جمله مخربترین عوارض آن میتوان به اعتیاد اینترنتی اشاره نمود. پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط مؤلفههای حمایت اجتماعی ادراک شده و احساس تنهایی اجتماعی ـ عاطفی با اعتیاد به اینترنت در جامعهی دانشجویی انجام شد. روش: تعداد 173 نفر (95 دختر و 78 پسر) از دانشجویان دانشگاه تبریز به صورت تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب و علاوه بر اطلاعات دموگرافیک به پرسشنامههای حمایت اجتماعی ادراک شده، احساس تنهایی اجتماعی ـ عاطفی و اعتیاد به اینترنت پاسخ دادند. تحلیل دادهها با روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد. یافتهها: بین نمرات افراد در حمایت اجتماعی ادراک شده و احساس تنهایی اجتماعی ـ عاطفی با اعتیاد به اینترنت ارتباط معناداری وجود داشت )01/0(P
سید محمد شبیری؛ حسین میبودی؛ احمد ملکی پور؛ عادله سرادی پور
دوره 3، شماره 1 ، تیر 1393، ، صفحه 114-124
چکیده
مقدمه: شکلگیری نگرشها، ارزشها، تعهد و مهارتهای مورد نیاز برای حفظ و پشتیبانی محیط زیست در افراد از سنین پایین آغاز میشود. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و آمادهسازی مربیان مهد کودکها برای آموزش محیط زیست به کودکان میباشد. روش: روش تحقیق این پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را مربیان مهد کودکهای شهر ...
بیشتر
مقدمه: شکلگیری نگرشها، ارزشها، تعهد و مهارتهای مورد نیاز برای حفظ و پشتیبانی محیط زیست در افراد از سنین پایین آغاز میشود. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و آمادهسازی مربیان مهد کودکها برای آموزش محیط زیست به کودکان میباشد. روش: روش تحقیق این پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را مربیان مهد کودکهای شهر تهران تشکیل میدهند. یافتههای مربوط به میزان سواد زیست محیطی از طریق پرسشنامههای استاندارد شده حاصل شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد که 79 درصد نمونه مطالعاتی از نظر سواد زیست محیطی در وضعیت پایینتر از متوسط میباشند. سطح تحصیلات و سابقه کار در سطح اطمینان 95%، رابطه معنیداری را با سطح سواد زیست محیطی نشان نمیدهد. همچنین مربیان مهدهای کودک اطلاعات خوبی راجع به مسائل زیست محیطی کشور داشتند اما اطلاعات چندانی از معضلات زیست محیطی جهان نداشتند. نتیجهگیری: تحقیق حاضر نشان میدهد که ارائه برنامههای آموزش محیط زیست برای مربیان مهد کودکها و همچنین لزوم وجود آن در برنامههای ضمن خدمت مربیان، امری الزامی است.
طاهر محبوبی؛ حسین سلیمی؛ سید عدنان حسینی
دوره 4، شماره 2 ، بهمن 1394، ، صفحه 124-136
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش خودکنترلی هیجانی بر کاهش پرخاشگری کلامی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان انجام گرفته است. روش: جامعۀ آماری دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان بوکان میباشند بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری مبتنی بر هدف از میان مراجعهکنندگانی که به مرکز مشاورۀ دانشگاه مراجعه کرده بودند، با توجه ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش خودکنترلی هیجانی بر کاهش پرخاشگری کلامی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان انجام گرفته است. روش: جامعۀ آماری دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان بوکان میباشند بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری مبتنی بر هدف از میان مراجعهکنندگانی که به مرکز مشاورۀ دانشگاه مراجعه کرده بودند، با توجه به ملاکهای در نظر گرفته شده 40 نفر را انتخاب کرده و سپس به طریق واگذاری تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (هر گروه 20 نفر). روش تحقیق در این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه گواه همراه با مرحلۀ پیگیری بود. روش مداخله این برنامه آموزش خودکنترلی هیجانی بر اساس الگویی برگرفته از منابع لیاهی، تیرچ و ناپولیتانو[1] (2012)، موتابی و فتی (1386) و ناصری (1386) بود که در 10 جلسه60 دقیقهای سازماندهی و در مدت 5 هفتۀ متوالی به دانشجویان گروه آزمایش ارائه گردید، درحالیکه گروه گواه هیچ مداخلهای دریافت نکردند. یافتهها: دادههای به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس در سطح 05/0> p برای گروه آزمایش نشان داد که آموزش خودکنترلی هیجانی توانسته است بهعنوان مداخلهای مؤثر موجب کاهش پرخاشگری کلامی دانشجویان هم در مرحله آزمایش و هم در مرحله پیگیری شود. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی را بر کاهش پرخاشگری کلامی دانشجویان نشان داد؛ بنابراین یافتههای این پژوهش مداخلات مبتنی بر آموزش تکنیکهای خودکنترلی هیجانی را در جهت کاهش پرخاشگری کلامی دانشجویان پیشنهاد میکند.
زیبا برقی ایرانی؛ احمد علی پور
دوره 3، ویژه نامه ، اسفند 1393، ، صفحه 126-140
چکیده
مقدمه: امروزه برای بررسی تفاوتهای فردی افراد به سبکهای شناختی آنان توجه بسیاری میشود. سبکشناختی، روشهای انفرادی یادگیرنده است که برای پردازش اطلاعات بههنگام یادگیری مفاهیم جدید مورد توجه قرار میگیرند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبکهای شناختی گریگوریک با دست برتری در دانشجویان کارشناسی دانشگاه پیام نور و ...
بیشتر
مقدمه: امروزه برای بررسی تفاوتهای فردی افراد به سبکهای شناختی آنان توجه بسیاری میشود. سبکشناختی، روشهای انفرادی یادگیرنده است که برای پردازش اطلاعات بههنگام یادگیری مفاهیم جدید مورد توجه قرار میگیرند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبکهای شناختی گریگوریک با دست برتری در دانشجویان کارشناسی دانشگاه پیام نور و ارائه راهکارهایی کاربردی در بهبود نظام آموزش از راه دور است. روش: این تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی بوده و برای جمعآوری اطلاعات از روشهای کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه سبکهای شناختی گریگوریک و پرسشنامه دست برتری ادینبورگ) استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان کارشناسی دانشگاه پیام نور استان تهران با تعداد 17803 نفر و حجم نمونه به روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی 200 نفر در نظر گرفته شد. بهمنظور تحلیلدادههای به دست آمده علاوه بر روشهای توصیفی میانگین و انحراف معیار متغیرها و نیز رسم نمودارهای لازم از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری، تحلیل واریانس یکراهه برای آزمون فرضیهها استفاده شد. یافتهها: با توجه به نتایج به دست آمده رابطه معنیداری بین دستبرتری با سبکشناختی عینی ـ متوالی، انتزاعی ـ متوالی و انتزاعی ـ تصادفی مشاهده شد. بدین صورت که در سبکشناختی عینی ـ متوالی زنان راست دست به طور معنیداری نمره بیشتری دریافت کردند، در سبک انتزاعی ـ متوالی زنان و مردان راست دست بهطور معنیداری بالاتراز افراد چپ دست بودند و در سبک انتزاعی ـ تصادفی مردان چپ دست بهطور معنیداری نمرات بیشتری اخذ کردند که با پژوهشهای پیشین همسو میباشد. نتیجهگیری: باتوجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت تعامل سبکهای شناختی با دست برتری میتوانند تلویحاتی نوین برای طراحی روش تدریس در نظام آموزش از راه دور به دنبال داشته باشند.
غلامحسین جوانمرد؛ رقیه محمدی قره قوزلو
دوره 4، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 127-145
چکیده
مقدمه: نظریه ذهن بهعنوان یک توانایی شناخت اجتماعی و ناگویی هیجانی بهعنوان یک ناتوانایی در شناسایی هیجانات در خود و دیگران، از مؤلفههای مهم شناخت اجتماعی هستند که به نظر میرسد به جهت همپوشی ساختاری در مکانهای مغزی و همپوشی کارکردی میتوانند در ارتباط با هم مورد توجه قرار گیرند. هدف: مطالعه حاضر، یک پژوهش توصیفی ـ همبستگی ...
بیشتر
مقدمه: نظریه ذهن بهعنوان یک توانایی شناخت اجتماعی و ناگویی هیجانی بهعنوان یک ناتوانایی در شناسایی هیجانات در خود و دیگران، از مؤلفههای مهم شناخت اجتماعی هستند که به نظر میرسد به جهت همپوشی ساختاری در مکانهای مغزی و همپوشی کارکردی میتوانند در ارتباط با هم مورد توجه قرار گیرند. هدف: مطالعه حاضر، یک پژوهش توصیفی ـ همبستگی است که باهدف بررسی ارتباط نظریه ذهن و ناگویی هیجانی در یک گروه غیر بالینی انجام یافت. نمونه پژوهش، شامل 233 دانشجو بودند که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از دانشگاههای شهرستان بناب انتخاب شدند و آزمون ذهنخوانی از طریق تصویر چشم (RMET) و پرسشنامه ناگویی هیجانی TAS-20 را پاسخ دادند. یافتهها: دادهها با آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها نقش پیشبینی کنندگی ناگویی هیجانی را در ارتباط با توانایی نظریه ذهن تأیید کردند. از میان زیر مؤلفههای ناگویی هیجانی، تفکر عینی سهم توانمندی در پیشبینی توانایی نظریه ذهن داشت (001/0 P
مهدیه رحمانیان
دوره 5، شماره 1 ، مرداد 1395، ، صفحه 130-147
چکیده
مقدمه: بر اساس تحقیقات اخیر، سوگیری در پردازش اطلاعات و ارتباط آن با سایر فاکتورها مثل وسوسه و خصوصیات شخصیتی نقش مهمی را در سببشناسی و نگهداری اختلالات وابستگی به مواد بازی میکنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلکنندگی خصوصیات شخصیت بر رابطه بین سوگیریهای شناختی و وسوسه است. روش: به این منظور 100 نفر از افراد مذکر وابسته به ...
بیشتر
مقدمه: بر اساس تحقیقات اخیر، سوگیری در پردازش اطلاعات و ارتباط آن با سایر فاکتورها مثل وسوسه و خصوصیات شخصیتی نقش مهمی را در سببشناسی و نگهداری اختلالات وابستگی به مواد بازی میکنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلکنندگی خصوصیات شخصیت بر رابطه بین سوگیریهای شناختی و وسوسه است. روش: به این منظور 100 نفر از افراد مذکر وابسته به مواد افیونی با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادههای پژوهش با اجرای آزمایههای پروب دات، حافظه بازشناسی، تکمیل کلمات ناتمام، پرسشنامه عقاید وسوسهانگیز و مقیاس پنج عاملی شخصیت نئو جمعآوری گردید. دادههای پژوهش با تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که برخی از خصوصیات شخصیتی میتوانند نقش تعدیل کنندگی را در رابطه بین وسوسه و سوگیری توجه و حافظه ضمنی بازی کنند، اما این ویژگیها اثری در رابطه بین وسوسه و سوگیری حافظه آشکار نداشتند. نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که پردازشهای شناختی خودکارمثل توجه و حافظه ضمنی، پردازشهای پایین به بالا هستند و تحت تأثیر خصوصیات شخصیت فرد قرار میگیرند، در حالی که پردازشهای شناختی آگاهانه مثل حافظه آشکار، پردازش بالا به پایین هستند و تحت تأثیر ادراک فرد قرار میگیرند.
امیر عزیزی؛ فضل اله میر دریکوند؛ محمد علی سپهوندی
دوره 6، شماره 1 ، مرداد 1396، ، صفحه 135-146
چکیده
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر توجه پیوسته، حافظه فعال و ادراک دیداری ـ حرکتی در دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی، 30 دانشآموز ابتدایی با تشخیص اختلالات یادگیری در مراکز اختلالات یادگیری شهر تبریز در سال 96-95، به روش فراخوانی انتخاب شدند و با روش ...
بیشتر
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر توجه پیوسته، حافظه فعال و ادراک دیداری ـ حرکتی در دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی، 30 دانشآموز ابتدایی با تشخیص اختلالات یادگیری در مراکز اختلالات یادگیری شهر تبریز در سال 96-95، به روش فراخوانی انتخاب شدند و با روش تصادفی ساده در گروههای آزمایش و کنترل (15 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. گروهها آزمونهای عملکرد پیوسته، N-back و آزمون دیداری ـ حرکتی بندر گشتالت را بهعنوان پیشآزمون پسآزمون تکمیل کردند. توانبخشی شناختی با استفاده از نرمافزار ساند اسمارت طی 20 جلسه 30 الی 45 دقیقهای (3 بار در طول هفته به مدت هفت هفته) در گروه آزمایش اعمال شد و گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره در نرمافزار SPSS.20 تحلیل شدند. یافتهها: تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای توجه پیوسته و ادراک دیداری ـ حرکتی تفاوت معنیداری وجود دارد، اما بین میانگین نمرات گروهها در متغیر حافظه فعال در مراحل ارزیابی تفاوت معنیداری وجود ندارد. نتیجهگیری: استفاده از توانبخشی شناختی در بهبود توجه پیوسته و ادراک دیداری ـ حرکتی در دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص توصیه میشود.
سید کمال خرازی؛ صهبا رضائیان
دوره 7، شماره 1 ، مرداد 1397، ، صفحه 141-152
چکیده
مقدمه: تصمیمگیری از مهمترین جنبههای زندگی فردی و اجتماعی ما است. علیرغم وجود مدلها و چارچوبهای مختلف تصمیمگیری، مدل جامعی از تصمیمگیری بر اساس آموزههای علوم شناختی ارایه نشده است. در عصر حاضر با رشد و گسترش علوم شناختی نیاز است مطالعات خود را در این حوزه عمیقتر سازیم. در این پژوهش هدف ما شناسایی وضعیت موجود مطالعات صورت ...
بیشتر
مقدمه: تصمیمگیری از مهمترین جنبههای زندگی فردی و اجتماعی ما است. علیرغم وجود مدلها و چارچوبهای مختلف تصمیمگیری، مدل جامعی از تصمیمگیری بر اساس آموزههای علوم شناختی ارایه نشده است. در عصر حاضر با رشد و گسترش علوم شناختی نیاز است مطالعات خود را در این حوزه عمیقتر سازیم. در این پژوهش هدف ما شناسایی وضعیت موجود مطالعات صورت گرفته درباره مولفههای شناختی تصمیمگیری است. روش: بنابراین با استفاده از روش فراترکیب، تعداد 140 مقاله مورد بررسی قرار گرفت. جمع آوری و تحلیل دادهها به روش تحلیل چارچوبی مبتنی بر کدگذاری باز، محوری و انتخابی، با استفاده از نرمافزار Nvivo-11 صورت گرفت. در پایان، 80 مورد از شاخصهای تصمیمگیری در 26 مولفه و 5 بعد(عوامل زمینهای، عوامل فردی، پردازش اطلاعات، تحریف شناختی، آمادگی شناختی) دستهبندی شد. سپس میزان اهمیت و اولویت هریک از عوامل پیشنهادی به کمک روش کمی انتروپی شانون، بر اساس رویکرد تحلیل محتوا تعیین شده است. یافته ها و نتیجه گیری: این پژوهش هم در روششناسی و هم نتایج بهدستآمده دارای نوآوری است. نوآوری دیگر این چارچوب، ادغام عوامل شناختی در الگوی تصمیمگیری است.
عبداله رشیدزاده؛ رحیم بدری؛ اسکندر فتحی آذر؛ تورج هاشمی
چکیده
هدف:پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تعاملی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان-فراشناختی وخودپنداره تحصیلی برمولفههای تابآوری تحصیلی و هیجانات تحصیلی مثبت دانش آموزان انجام گرفت. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش دانشآموزان پسر دوره متوسطه شهر تبریز بودند. نمونه ...
بیشتر
هدف:پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تعاملی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان-فراشناختی وخودپنداره تحصیلی برمولفههای تابآوری تحصیلی و هیجانات تحصیلی مثبت دانش آموزان انجام گرفت. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش دانشآموزان پسر دوره متوسطه شهر تبریز بودند. نمونه آماری این پژوهش شامل 60 نفر از دانش آموزان بودند که از طریق مطالعه مقدماتی و غربالگری با استفاده از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و با استفاده از روش جایگزینی هدفمند در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس عاملی چندمتغیره استفاده شد. نتایج: آموزش راهبردهای خودگردان فراشناختی موجب افزایش و بهبود مؤلفههای تاب آوری تحصیلی و هیجانات مثبت تحصیلی شده است و اثر تعاملی متغیرها در تمامی مولفه های تابآوری و هیجانات مثبت تحصیلی معنی دار بود.نتیجهگیری: با آموزش راهبردهای خودگردانی فراشناختی و همچنین توجه به نقش تعاملی خودپنداره تحصیلی میتوان تابآوری تحصیلی و هیجانات مثبت تحصیلی را افزایش داد. این پژوهش دارای تلویحاتی برای مدیران، معلمان و مشاوران مدرسه است که میتوانند از نتایج آن برای بهبود پیشرفت دانشآموزان استفاده نمایند
مجید صفاری نیا؛ مهدی دهستانی؛ اعظم فطری
دوره 6، شماره 2 ، بهمن 1396، ، صفحه 143-154
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر میانجی همدلی، نشخوار فکری و خشم در رابطه بین خودشیفتگی و فقدان بخشش میان فردی بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعهآماری پژوهش حاضر 400 دانشجوی کاربر فیسبوک ، لاین ووایبر دانشگاههای قزوین بودند که از بین آنها تعداد 197 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر میانجی همدلی، نشخوار فکری و خشم در رابطه بین خودشیفتگی و فقدان بخشش میان فردی بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعهآماری پژوهش حاضر 400 دانشجوی کاربر فیسبوک ، لاین ووایبر دانشگاههای قزوین بودند که از بین آنها تعداد 197 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای شخصیت خودشیفته راسکین و تری (1988)، عدم بخشش بینفردی مرتبط با خطا، مقیاس همدلی (باتسون و شاو،1991) و مقیاس حالت خشم اسپیلبرگر (2003) استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد بین خودشیفتگی با همدلی رابطه منفی معنادار و بین خودشیفتگی با نشخوار فکری و خشم رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بین عدم بخشش با خشم و نشخوار فکری رابطه منفی معنادار وجود دارد ولی بین همدلی با عدم بخشش رابطه معنادار وجود ندارد. نتایج آزمون رگرسیون میانجی نشان داد متغیر خودشیفتگی به طور مستقیم اثر معنادار بر میزان عدم بخشش دارد. همچنین نتایج نشان داد که از بین متغیرهای همدلی، نشخوار ذهنی و حالت خشم متغیرهای حالت خشم و نشخوار فکری اثر میانجی بر رابطه بین خودشیفتگی و عدم بخشش دارند. نتیجه گیری: بنابراین میتوان اینطور نتیجه گرفت که اگر متغیرهایی جزئی رفتاری مانند حالت خشم و نشخوار فکری مورد توجه قرار گیرد از این طریق توانایی تغییر رفتار کلیتر مانند بخشش وجود خواهد داشت.
امیر حسین زنجانبر
چکیده
موضوع پژوهشهای شناخت اجتماعی بررسی چگونگی راههای ضبط، استفاده، و تفسیر آن دسته از اطلاعات است که درخصوص جهانِ اجتماعی میباشد. یکی از رهیافتهای غیرمستقیم برای ورود به علوم شناختی، زبان است. در هر زبان و فرهنگ، ضربالمثلها هم رابط اجتماعیِ بینانسلی میباشند و هم رابط اجتماعی دروننسلی؛ بنابراین از شاخصهای مناسب برای مطالعاتِ ...
بیشتر
موضوع پژوهشهای شناخت اجتماعی بررسی چگونگی راههای ضبط، استفاده، و تفسیر آن دسته از اطلاعات است که درخصوص جهانِ اجتماعی میباشد. یکی از رهیافتهای غیرمستقیم برای ورود به علوم شناختی، زبان است. در هر زبان و فرهنگ، ضربالمثلها هم رابط اجتماعیِ بینانسلی میباشند و هم رابط اجتماعی دروننسلی؛ بنابراین از شاخصهای مناسب برای مطالعاتِ درزمانی و همزمانیِ شناخت اجتماعی به شمار میآیند. این پژوهش در پی آن است که با استفاده از روشی تحلیلی_توصیفی نشان دهد: متناظر با هر الگوی شناختیِ پردازش، ضربالمثلهای فراوانی در زبان وجود دارند که صریحا از طریق برجسته کردن الگوی شناختیِ مذکور یا به تأیید آن الگو اصرار میورزد، یا به تکذیبش. بنابراین اگرچه آوردگاه طرحوارهها و شناختارها مخفیگاهی به نام ناخودآگاهِ فردی است اما فرهنگ جمعی، بسیار پیشتر از نظریهپردازان علوم شناختی، آنها را به پهنۀ توجهِ شناختشناسانه و خودآگاهانهاش آورده است. مسئلۀ پژوهش چگونگی نقشآفرینی ضربالمثلها است در انتقال الگوهای پردازش از سطح ناهوشیارِ فردی به سطح هوشیار جمعی. نگارندگان درخصوص امثال زبان فارسی و نیز امثال زبانهای دیگر تا کنون پژوهشی مشابه را رؤیت نکردهاند. زمینۀ تحقیق زبان فارسی است اما ازآنجاکه اثبات شی نفیِ ماعدا نمیکند، عالَمِ ســــخنِ تحقیق میتواند هر زبان یا گویش دیگری نیز باشد. گردآوری دادهها به روش هدفمند صورت گرفته است. خلاء التفاتِ بسنده به کاربرد علوم شناختی در پژوهشهای ادبی، و متقابلا کمتوجهی علوم شناختی به ظرفیتهای ادبیات عامه، بر ضرورت این پژوهش صحّه میگذارد. حُسن استفاده از فرهنگ عامه، بهعنوان شاهدی برای نظریات شــــــناختی، در این است که آزموده-شوندگانش طبیعیاند، نه آزمایشگاهی.
علی اصغر عیوضی حشمت؛ محمد محمودی میمند؛ محمد مهدی پرهیزکار؛ علیرضا آقایوسفی
دوره 5، شماره 2 ، دی 1395، ، صفحه 155-167
چکیده
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر پیشبینی سبکهای تصمیمگیری مصرفکنندگان از طریق ویژگیهای شخصیت است. برای تعیین سبکهای تصمیمگیری از الگوی اسکات و بروس مشتمل بر سبکهای منطقی، شهودی، وابسته و اجتنابی و برای تعیین ویژگیهای شخصیتی از مدل گری ـ ویلسون مشتمل بر سیستمهای فعالسازی رفتاری، بازداری رفتاری و جنگ/گریز استفاده ...
بیشتر
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر پیشبینی سبکهای تصمیمگیری مصرفکنندگان از طریق ویژگیهای شخصیت است. برای تعیین سبکهای تصمیمگیری از الگوی اسکات و بروس مشتمل بر سبکهای منطقی، شهودی، وابسته و اجتنابی و برای تعیین ویژگیهای شخصیتی از مدل گری ـ ویلسون مشتمل بر سیستمهای فعالسازی رفتاری، بازداری رفتاری و جنگ/گریز استفاده شده است. روش: نمونه مورد مطالعه، 375 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز قم که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. پرسشنامههای سبکهای تصمیمگیری اسکات و بروس و ویژگیهای شخصیتی گری - ویلسون توزیع و با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره، سبکهای تصمیمگیری آزمودنیها پیشبینی گردید. یافته ها: یافتههای تحقیق نشان داد که علاوه بر وجود رابطه معنیدار بین مؤلفههای سبکهای تصمیمگیری، شرکتکنندگان پژوهش که دارای سیستمهای فعالسازی رفتاری و جنگ/گریز هستند، از سبک تصمیمگیری منطقی و در سیستم بازداری رفتاری از سبک تصمیمگیری اجتنابی و شهودی استفاده مینماید.
زهرا روح زاده؛ حمید لطفی؛ بهرام میرزاییان
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سطوح مختلف اضطراب بر انتخاب شرایط انتظار دانشجویان زن مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری است. روش: برای این منظور 129 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به لحاظ جنسیت، محدوده سنّی و میزان اضطراب و مقطع تحصیلی همسان شدند. از آزمون اضطراب رگه-حالت اسپیلبرگر قبل از وارد ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سطوح مختلف اضطراب بر انتخاب شرایط انتظار دانشجویان زن مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری است. روش: برای این منظور 129 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به لحاظ جنسیت، محدوده سنّی و میزان اضطراب و مقطع تحصیلی همسان شدند. از آزمون اضطراب رگه-حالت اسپیلبرگر قبل از وارد کردن متغیّر مستقل به منظور سنجش میزان اضطراب، جهت کنترل متغیّر مزاحم استفاده شد که تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون کروسکال-والیس، تفاوت معناداری را بین سه گروه نشان نداده است (مقیاس حالت:H= 0.562 ، df=2، sig=0.755، 0.05=a و مقیاس رگه: H=0.990، df=2، sig=0.610، 0.05=a). ابزار به کار گرفته شده در این آزمایش یک بسته اجرا و سنجش بود که ابتدا بر اساس دستورالعمل اجرا، متغیر آزمایشی اعمال گردید. سرانجام دادهها به روش آماری ناپارامتریک، آزمون فریدمن برای تجزیه و تحلیل واریانس دوطرفه از طریق رتبهبندی با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سطوح مختلف اضطراب بر انتخاب شرایط انتظار تأثیر دارد. مقایسه متوسّط رتبهها نشان داده است که ترجیح انتخاب مشارکتکنندگان به ترتیب «وضوح شناختی»، «مقایسه هیجانی»، «جماعت» و «تنها بودن» بوده است. نتیجه گیری: با توجه به فراوانی بالای وضوح شناختی میتوان نتیجه گرفت که کسب اطّلاعات تخصّصی از افراد خبره(=وضوح شناختی)، جهت سازگاری با موقعیتهای بحرانی مهمتر از سایر متغیرهایی بوده است که تا به حال پژوهشگران بر آن تأکید داشته اند.
نیلا علمی منش
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه مداخلهای لوتانز بر اهمالکاری تحصیلی و اهمالکاری سازمانی بود. روش: پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون است. جامعه آماری شامل دانشجویانی است که در سال تحصیلی 1395 در دانشگاه پیام نور نطنز مشغول به تحصیل بوده و همزمان بهصورت تمام وقت مشغول به کار بودهاند. تعداد این ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه مداخلهای لوتانز بر اهمالکاری تحصیلی و اهمالکاری سازمانی بود. روش: پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون است. جامعه آماری شامل دانشجویانی است که در سال تحصیلی 1395 در دانشگاه پیام نور نطنز مشغول به تحصیل بوده و همزمان بهصورت تمام وقت مشغول به کار بودهاند. تعداد این افراد 300 نفر بود. از بین آنها 50 نفر که اهمالکاری تحصیلی و سازمانی داشتند به شیوه نمونهگیری تصادفی انتخاب شده و در دو گروه 25 نفری قرار داده شدند. ابزارهای سنجش پرسشنامههای اهمالکاری تحصیلی سولومون و راثبلوم و اهمالکاری سازمانی صفارینیا و امیرخانی رازلیقی بودند. پس از اجرای پرسشنامه ها برنامه مداخلهای لوتانز برای گروه آزمایش برگزار شد. به منظور جمعآوری دادههای پسآزمون و پی گیری مجدداً آزمون توسط هر دو گروه در دو مرحله دیگر اجرا شد.به منظور تحلیل دادهها از روش کوواریانس چندمتغیره استفاده شد .یافتهها: نتایج تحلیل نشان داد تمام متغیرهای وابسته در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در هر دو مرحله پسآزمون و پیگیری کاهش معناداری داشته است. این نشاندهنده اثربخشی مداخله در مرحله پسآزمون و پایداری اثر در مرحلۀ پیگیری استنتیجهگیری: درنتیجه میتوان گفت استفاده از مدل مداخلهای لوتانز بر کاهش اهمالکاری تحصیلی و اهمالکاری سازمانی مؤثر است. بنابراین میتواند راهکار اجرایی مناسبی جهت اهمالکاری تحصیلی و اهمالکاری سازمانی کاهش باشد.
کامران شیوندی چلیچه؛ فرزانه مصطفایی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تأثیرگذار بر کاهش تحریفات شناختی ناشی از پاندمی کووید 19 به انجام رسید. پژوهش حاضر از جهت هدف، پژوهش کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی ـ همبستگی بود. روش: جامعه آماری شامل افراد ساکن در شهر کرج بود که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شد. نمونهگیری بصورت هدفمند و با روش داوطلبانه صورت گرفت. ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تأثیرگذار بر کاهش تحریفات شناختی ناشی از پاندمی کووید 19 به انجام رسید. پژوهش حاضر از جهت هدف، پژوهش کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی ـ همبستگی بود. روش: جامعه آماری شامل افراد ساکن در شهر کرج بود که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شد. نمونهگیری بصورت هدفمند و با روش داوطلبانه صورت گرفت. به منظور گردآوری دادهها از مقیاس تحریف شناختی اوزتورک و حمامچی (2004)، سلامت معنوی پالوتزین و الیسون (1983) و پرسشنامههای پژوهشگرساخته صبر، همزیستی مسالمتآمیز و اعتماد استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش بر اساس تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که سلامت معنوی، اعتماد به کادر درمان و همزیستی مسالمتآمیز تأثیری مثبت بر کاهش تحریف شناختی داشتند، ولی تأثیر صبر معنادار نبود. نتیچه گیری: در نتیجه، در بعد اجتماعی، افزایش اعتماد و گسترش همزیستی همدلانه در جامعه و در بعد فردی، افزایش سلامت معنوی میتواند زمینهساز کاهش تحریف شناختی گردد.
فائزه پور غریب شاهی شهربابک؛ جواد صالحی؛ طاهره الهی
چکیده
مقدمه: همنوایی حافظه زمانی رخ میدهد که حافظه افراد تحت تأثیر یکدیگر قرار بگیرد. معلوم شده که حافظه ما برای محرکهای دارای ظرفیت هیجانی قویتر است و همدلی افراد نیز بر میزان تاثیرپذیری آنها از محرکهای هیجانی مؤثر است. بنابراین، میتوان انتظار داشت ظرفیت هیجانی تصاویر و میزان همدلی افراد بر همنوایی حافظه آنها تاثیر داشته باشد. ...
بیشتر
مقدمه: همنوایی حافظه زمانی رخ میدهد که حافظه افراد تحت تأثیر یکدیگر قرار بگیرد. معلوم شده که حافظه ما برای محرکهای دارای ظرفیت هیجانی قویتر است و همدلی افراد نیز بر میزان تاثیرپذیری آنها از محرکهای هیجانی مؤثر است. بنابراین، میتوان انتظار داشت ظرفیت هیجانی تصاویر و میزان همدلی افراد بر همنوایی حافظه آنها تاثیر داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ظرفیت هیجانی تصاویر بر میزان همنوایی حافظه و بررسی نقش همدلی افراد در این رابطه بود. روش: 400 دانشجوی دختر که به طور تصادفی انتخاب شده بودند از نظر میزان همدلی غربالگری شده، سپس نمونه نهایی براساس تحلیل توان آماری به تعداد 60 نفر به صورت تصادفی از چارکهای بالا و پایین نمرات همدلی انتخاب شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه همدلی عاطفی(QMEE) و یک آزمون حافظه بازشناسی با استفاده از سیستم تصاویر عاطفی بینالمللی (IAPS) استفاده شد. یافتهها: نتایج تحلیل واریانس مکرر و تحلیل کوواریانس مخلوط (SPANCOVA) دادهها نشان داد که همنوایی حافظه در تصاویر با ظرفیت هیجانی منفی نسبت به سایر سطوح ظرفیت هیجانی کمتر رخ داده است (005/0> p). بین افراد دارای همدلی زیاد و کم در میزان همنوایی حافظه در تصاویر با ظرفیت هیجانی مختلف تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجهگیری: با وجود آن که تفاوتی در میزان همنوایی حافظه بین افراد همدل بالا و پایین مشاهده نشد، افراد در تمام ظرفیتهای هیجانی دچار همنوایی حافظه میشوند اما این همنوایی در اطلاعات فاقد بار هیجانی بیشتر است.
روانشناسی اجتماعی
زاهد مهدوی؛ هاله شاعری؛ عابد مهدوی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف پیشبینی رفتار مجرمانه براساس سوگیریهای شناختی، بدتنظیمی هیجان و حمایت اجتماعی انجام شده است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را افرادی که به عنوان بزهکار در کانون اصلاح و تربیت تهران در سال 1402 تحت مراقبت و حمایت بودند تشکیل داد. تعداد120 نفر به عنوان نمونة پژوهش به روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف پیشبینی رفتار مجرمانه براساس سوگیریهای شناختی، بدتنظیمی هیجان و حمایت اجتماعی انجام شده است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را افرادی که به عنوان بزهکار در کانون اصلاح و تربیت تهران در سال 1402 تحت مراقبت و حمایت بودند تشکیل داد. تعداد120 نفر به عنوان نمونة پژوهش به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل چکلیست رفتار مجرمانه شریفینیا(1389)، پرسشنامه حمایت اجتماعی واکس و همکاران(1986)، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر(2004)، مقیاس ارزیابی سوگیریهای شناختی داووس(۲۰۱۳) بودند که افراد نمونه آنها را تکمیل نمودند. برای تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه در نرمافزار SPSS-24 استفاده شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که سوگیریهای شناختی و بدتنظیمی هیجان با رفتار مجرمانه رابطة مثبت و حمایت اجتماعی با رفتار مجرمانه رابطة منفی معناداری دارند. در مدل رگرسیون خطی، یافتهها نشان داد مولفههای سوگیریهای شناختی، بدتنظیمی هیجان و حمایت اجتماعی به ترتیب میتوانند 78.9، 12.8، 12.6 درصد از واریانس رفتار مجرمانه را به صورت معنادار پیشبینی کنند. علاوه بر این، یافتههای پژوهش نشان داد که ترکیب متغیرهای پژوهش 71.9 درصد واریانس رفتار مجرمانه را تبیین مینمایند(0.05>P). نتیجهگیری: با توجه به اینکه افکار غیرمنطقی، بدتنظیمی هیجانات و کمبود حمایت اجتماعی در شکلگیری و بروز رفتار مجرمانه نقش قابلتوجهی دارند کاربست مداخلات روانشناختی و اجرای قوانین بازدارنده در سطح جامعه میتوانند از بروز رفتار مجرمانه جلوگیری نموده و سلامت روانشناختی نوجوانان را بهبود بخشند.
مرتضی ترخان
دوره 2، شماره 2 ، اسفند 1392، ، صفحه 100-110
چکیده
مقدمه: این پژوهش به منظور اثربخشی آموزش گروهی تفکر انتقادی بر خودکارآمدی اجتماعی و تاب آوری معتادان گمنام انجام پذیرفته است. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی و با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بوده که با استفاده از پرسشنامه خود کارآمدی اجتماعی گادیانو و هربرت و تابآوری کانرو و دیویدسون 30 نفر از معتادان گمنام که خودکارآمدی ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش به منظور اثربخشی آموزش گروهی تفکر انتقادی بر خودکارآمدی اجتماعی و تاب آوری معتادان گمنام انجام پذیرفته است. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی و با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بوده که با استفاده از پرسشنامه خود کارآمدی اجتماعی گادیانو و هربرت و تابآوری کانرو و دیویدسون 30 نفر از معتادان گمنام که خودکارآمدی اجتماعی و تابآوری پایینی داشتند، بهطور تصادفی انتخاب و بهطور داوطلبانه در دوگروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروهآزمایشی10 جلسه، هفتهای یک جلسه، مهارت تفکر انتقادی را آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. پس از آموزش، مجدداً خودکارآمدی اجتماعی و تاب آوری هر دوگروه، مورد اندازهگیری قرار گرفت. یافته: از تحلیل کوواریانس یک طرفه (آنکوا) برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد، F به دست آمده در خود کارآمدی اجتماعی (96/37) و تاب آوری (69/32) درسطح بین گروه آزمایشی و کنترل 0001/0>P معنی دار میباشد. به عبارت دیگر، آموزش گروهی تفکر انتقادی موجب افزایش خود کارآمدی اجتماعی و تاب آوری معتادان گمنام شده است. نتیجه گیری: این مطالعه، اهمیت روش آموزش تفکر انتقادی را در افزایش خود کارآمدی اجتماعی و تاب آوری معتادان گمنام نشان می دهد. یافته های این پژوهش با یافته های سایر پژوهش همسوئی دارد. همه این تحقیقات نشان می دهند، با افزایش تفکر انتقادی می توان موجبات خود کارآمدی اجتماعی و تابآوری بالا را فراهم ساخت.
نسیم سعید
چکیده
مقدمه: هدف از این تحقیق تعیین تأثیر آموزش حل مسئله بر راهبردهای مقابله بر استرس و مسئولیتپذیری دانشجویان است. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش نیمه آزمایشی با گروه شاهد و آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون ـ پس آزمون است. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان کارشناسی آموزش از دور است که با روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر ...
بیشتر
مقدمه: هدف از این تحقیق تعیین تأثیر آموزش حل مسئله بر راهبردهای مقابله بر استرس و مسئولیتپذیری دانشجویان است. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش نیمه آزمایشی با گروه شاهد و آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون ـ پس آزمون است. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان کارشناسی آموزش از دور است که با روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر از بین این افراد انتخاب و در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) گمارش شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه راهبردهای مقابله با استرس لازاروس و فولکمن (1988) و پرسشنامه مسئولیت پذیری نعمتی (1387) است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: دادههای جمع آوری شده توسط نرم افزار Spss و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند، نتایج تحلیل نشان داد آموزش حل مسئله بر ابعاد راهبردهای مقابله با استرس (راهبردهای مسئله مدار و هیجان مدار) و همچنین مسئولیت پذیری دانشجویان تأثیرگذار است و گروه آزمایش بعد از آموزش بیشتر از روشهای مسئله مدار استفاده کرده بودند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه مسئله مداری میزان توانایی افراد برای مواجه با مسائل روز آنهاست و بر اساس نتایج تحقیق آموزش حل مسئله می تواند این توانایی را در دانشجویان افزایش داده و باعث ارتقاء توانمندی های آنها برای مواجه با مشکلات و حل آنها باشد توصیه می شود، آموزش حل مسئله در تقویت مهارتهای دانشجویان مورد توجه قرار گیرد و از طریق برنامههای آموزشی و دانشگاهی پرورش یابد.
علیرضا پیرخائفی
دوره 1، شماره 2 ، دی 1391، ، صفحه 101-112
چکیده
هدف: این مطالعه به منظور تعیین میزان ارتباط مؤلفههای فراشناختی خلاقیت با سلامت روان در یک نمونه غیربالینی از دانشجویان اجرا شد. روش: پژوهش با روش همبستگی انجام شد و شامل یک نمونه 400 نفری از دانشجویان رشتههای مختلف تحصیلی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و کشاورزی، و علوم دامپزشکی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار بود. ...
بیشتر
هدف: این مطالعه به منظور تعیین میزان ارتباط مؤلفههای فراشناختی خلاقیت با سلامت روان در یک نمونه غیربالینی از دانشجویان اجرا شد. روش: پژوهش با روش همبستگی انجام شد و شامل یک نمونه 400 نفری از دانشجویان رشتههای مختلف تحصیلی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و کشاورزی، و علوم دامپزشکی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار بود. ابزار پژوهش شامل آزمون تفکر خلاق تورنس (فرم ب تصویری) و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ بود. یافتهها: تحلیل روابط همبستگی و رگرسیون بیانگر روابط منفی معنیدار بین خلاقیت با نشانههای آسیبهای روانی بود. از بین مؤلفههای فراشناختی خلاقیت دو مؤلفه سیالی و ابتکار ذهنی 46 تا 57 درصد از واریانس سلامت روان را تبیین میکرد. میزان خلاقیت و سلامت روان در بین رشتههای مختلف متفاوت بود. دانشجویان گروه علوم انسانی نسبت به بقیه رشتهها از خلاقیت و سلامت روان بالاتری برخوردار بودند. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان داد که در حوزه سلامت روان، خلاقیت متغیری تأثیرگذار است. بنابراین با تحریک و تقویت آن میتوان به ارتقای سلامت روان کمک کرد. یافتههای پژوهش نشاندهنده یک الگوی توانمندسازی خلاق برای دانشجویان است. الگو در شکل کاربردی شامل آموزشهای سیال سازی و ابتکاری سازی ذهن و شخصیت است که باعث میگردد دانشجویان بتواند از قدرت حل مساله و انطباق روانی بالاتری برای رویارویی با مشکلات برخوردار شوند.